eitaa logo
بانک تولیدات مجازی
10.6هزار دنبال‌کننده
55.9هزار عکس
33.9هزار ویدیو
3.3هزار فایل
بانک تولیدات مجازی معاونت تبلیغ حوزه‌های علمیه 🔰 اینجا سعی میکنیم بهترین تولید‌های رسانه‌ای را قرار دهیم تا ادمین‌های عزیز در کانال‌ها و سکو‌های خود منتشر کنند 🗒 موضوعات: 🔰مذهبی 🔰سیاسی 🔰فرهنگی ارتباط با ادمین @btid_api_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب: قول شکمی! قصه ای با موضوع آموزش عزتمندی وبردباری برای رسیدن به اهداف والاتر در قالب قصه‌ای از تاریخ امیرالمومنین... https://btid.org//fa/video/261005 @banketolidat
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب: پسرک شجاع غزه قصه با موضوع مقاومت و اهمیت امید و ایمان به خدا برای نابودی دشمن https://btid.org//fa/video/261961 @banketolidat
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 قصه‌ شب امام حسن علیه السلام و مردم تهی دست 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:روزی امام حسن هنگام عبور از کوچه‌ها، چند فقیر را دید که نان خشک می‌خوردند. آنان امام را دعوت به غذا کردند و امام با فروتنی کنارشان نشست. فقرا از تواضع ایشان خجالت کشیدند، اما امام گفت که او هم یک انسان عادی است. سپس آنان را به خانه‌اش دعوت کرد، به گرمی پذیرایی نمود و به هرکدام لباس زیبایی هدیه داد. 📎 📎 📎 📎 (ع) @banketolidat
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠قصه شب 🔷قصه‌ بازی خطرناک دم دراز 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:دم‌دراز، بچه میمونی که عاشق آتش‌بازی بود، بدون اطلاع والدینش برای پختن سیب‌زمینی‌ها وارد جنگل شد. با استفاده از کبریت و شاخ و برگ خشک، آتیش روشن کرد. ابتدا خوشحال شد، اما خیلی زود متوجه شد که آتش می‌تواند خطرناک شود و خوشحالی‌اش به نگرانی تبدیل شد. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
message-1741156256-139.mp3
زمان: حجم: 10.4M
5⃣2️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب پرفرشته 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:هنوز مقدار زیادی از دعای جوشن کبیر نگذشته بود که فاطمه دید شبنم و زینب هم با مادرهاشون اومدن توی حیاط مسجد. چشم‌های نیمه بازش از خواب سنگین شده بود که یهو دید یه عالمه فرشته صورتی و آبی از آسمون پایین میان، هر فرشته‌ای با بال‌های کوچولو و شیشه‌ای پرمیزد و کنار یه نفر می‌ایستاد. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
message-1741155610-139.mp3
زمان: حجم: 12.13M
💠 قصه‌ غصه دل غازی 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:در شب نوزدهم ماه رمضان، امام علی (ع) مهمان خانه دخترشان، حضرت ام‌کلثوم، شدند. حیوانات خانه، از جمله غاز کوچولو، حس غریبی داشتند و تلاش کردند مانع خروج امام شوند. بااین‌حال، امام علی (ع) به مسجد رفتند. نزدیک اذان صبح، صدای نگران‌کننده‌ای در شهر پیچید: علی مرتضی ضربت خورد! حیوانات و مردم عزادار شدند. امام علی (ع) در محراب نماز، مظلومانه به شهادت رسیدند. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
message-1741161000-139.mp3
زمان: حجم: 8.93M
💠 قصه‌ مهربان‌تر از بابا 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:در شب‌های رمضان، کودکی به نام راحله در کوفه با مادر و سه برادر کوچکش زندگی می‌کرد. پدرش در جنگ شهید شده بود و آنها در فقر بودند. اما هر شب، مردی مهربان با صورت پوشیده برایشان غذا می‌آورد. یک شب، آن مرد دیگر نیامد. مردم خبر آوردند که امام علی(ع) زخمی شده است. کودکان با شیر به خانه او رفتند، اما امام به شهادت رسید. بعد فهمیدند که آن مرد مهربان، خود امام علی(ع) بوده است. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
message-1741163092-139.mp3
زمان: حجم: 9.9M
1⃣3️⃣1️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ جایزه حامد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:داستان درباره حامد، پسری کوچک است که در ماه رمضان روزه‌های کله‌گنجشکی گرفته و پدرش به او قول داده بود در عید فطر برایش توپ فوتبال بخرد. روز عید، حامد نگران بود که پدرش قولش را فراموش کرده باشد. او ناراحت به خانه برگشت، اما پدرش او را غافلگیر کرد و توپ را به او هدیه داد. حامد از خوشحالی در آغوش پدرش پرید و با دوستانش بازی کرد. 📎 📎 📎 @banketolidat
message-1741159688-139.mp3
زمان: حجم: 7.45M
💠 قصه‌ شکموهای مسجد المهدی (قسمت اول) 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: پرهیز از پرخوری و قدردانی از زحمات مادر 🔷 حسین که داشت به سقف اتاق نگاه می‌کرد، یه نفس عمیق کشید و گفت: آره، پارسال انقدر ایستادم و قنوت گرفتم، پاهام و دستم درد گرفت؛ ولی چه حالی داد! امسال ‌هم حتما میریم، چقدر شیرینی و چایی خوردیم؛ خیلی چسبید؛ نون خامه‌ای، شکلات ... آخ جون، راستی صبح باید بریم دنبال مسعود، تو برو دنبالش، منم برم مسجد جا بگیرم، باشه؟ 📎 📎 📎 @banketolidat
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 قصه‌ شکموهای مسجدالمهدی (قسمت دوم) 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 خلاصه قصه:ماه رمضان زود گذشت و مردم برای نماز عید فطر در مسجد جمع شدند. سه پسر شکمو، جواد، حسین و مسعود، در حالی که منتظر پذیرایی بودند، حین نماز چشمشان به یک نان خامه‌ای افتاد. جواد وسوسه شد و درگیری کوچکی بین آنها رخ داد که باعث شکستن استکان‌ها و یک عینک شد. در نهایت نه تنها نان خامه‌ای نصیبشان نشد، بلکه درس صبر و دوری از عجله را یاد گرفتند. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
در شهر نجران که مردم آن مسیحی بودند، نامه‌ای از پیامبر اسلام رسید که آنها را به دین اسلام دعوت می‌کرد. گروهی از مسیحیان به مدینه رفتند تا با پیامبر بحث کنند. وقتی بحث به نتیجه نرسید، پیامبر پیشنهاد مباهله داد. روز مباهله، پیامبر با خانواده‌اش (علی، فاطمه، حسن و حسین) آمد. مسیحیان با دیدن آنها متوجه حقانیت پیامبر شدند و از مباهله منصرف شدند. بعدها، بسیاری از مردم نجران، از جمله بزرگان مسیحی، اسلام را پذیرفتند. @banketolidat
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز مباهله، پیامبر با خانواده‌اش (علی، فاطمه، حسن و حسین) آمد. مسیحیان با دیدن آنها متوجه حقانیت پیامبر شدند و از مباهله منصرف شدند. بعدها، بسیاری از مردم نجران، از جمله بزرگان مسیحی، اسلام را پذیرفتند. @banketolidat