eitaa logo
بانونوشت!
111 دنبال‌کننده
186 عکس
42 ویدیو
0 فایل
فاطمه شاه ابراهیمی @Fbanoo مجموعه ای از نوشته ها عکس نوشته ها دل نوشته ها اظهار نظرها روایت ها مشق‌ها...!
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش "اضطراب" عقیم بود. کاش بی زاد و رود بود و بی‌عقبه. نوزادهایی که اضطراب‌ توی ذهن و روح آدم به دنیا می‌آورد و بزرگشان می‌کند و قد و قامتشان می دهد، هیچوقت آشنای محیطِ ذهن و روح آدم نمی‌شوند. حتی اگر تنِ ما وطن‌شان شده باشد. تمام شب و روز آدم هم که با خیال‌ها و افکاری که اضطراب برای آدم می سازند، درگیر شود، انس و الفتی بین‌ ما و او شکل نمی‌گیرد. از همین است که چنبره‌ی تنگِ فشار‌هایی که به آدم وارد می‌کند_عینِ عَشَقِه، مثل پاپیتال، یا هر گیاه رونده‌ی دیگری، که تویِ آدمیزاد با فشار می تَنَند_ همیشه طور جدیدی محیط منطق و عقل را محصور می‌کنند و راه تنفس ایمان را می بندند. مثل اولاد زامبی اند! جهش‌یافته و همیشه نو و تازه. قلب، که ضربان می‌گیرد. روح که ضیق میشود و فشرده. صدر که تنگ می‌شود و کم تحمل. که این‌ها هزار بار هم به بهانه‌ای به جان آدم بیفتند، باز هم انگار مثل نوبه‌ی اول، همه چیز "اول‌بار" است که اتفاق می‌افتد. آدم‌ها بااضطراب بزرگ می‌شوند ولی با آن خو نمی‌گیرند. هم‌زیست هم که بشوند، الفت همسایگی به هم نمی‌گیرند. و این یعنی هر بار که وجود آدم به این بیماری اسیر شود، قرار است جور دیگری، به شکل و شیوه‌ی دیگری تجربه‌اش کند. یعنی منِ مضطربِ درونم، با عقلِ اسیر و ایمانِ از نفس افتاده، به ترفند جدیدی، اختیار تنم را که بگیرد، بازهم جای خون، زجر را با قلبم پمپاژ می‌کند توی رگهام. و فقط خودم را آزار نمی‌دهد. محیط پیرامونم را به رنج می‌اندازد. اضطراب ویروسِ وحشتناکی است. انگلِ خودزا و تکثیرشونده‌ای که فقط در جاهایی رشد می‌کند، ایمان از تپیدن افتاده باشد و پلاکتِ ضروریِ مقابله با هر انگلی را تولید نکند. این‌ها همه را گفتم که به او بگویم: «هرچه شِگِرد جدید از خودت رو کنی، دست خدا بالاتر است!... ایمان ساحت وسیع‌تر و درخت بارورتری دارد.. تو در من می‌تنی و اسیر میکنی و او در من تناور می‌شود! و بزرگم می‌کند....کوثر است... ابتر نیست... پس از سیاهه‌های مبهم و در هم تو، به انبوهِ روشنایی‌هایش پناه می‌برم... من از تو نمی‌ترسم!» @banoo_nevesht