eitaa logo
بانوی آب
5.2هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
165 فایل
به آینده امیدواریم! 🦋 آینده بهشتی، در گرو مجاهدت شبانه روزی است مادرانه این جهاد را زیبا کنیم؛ مادرها انسان سازند... تبادل و تبلیغات انجام نمی شود. @bdayyani
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ خاصیت عملی تسبیح 🔻 «تسبیح» یعنی تنزیه پروردگار از همهٔ «صفاتِ نقص»؛ هیچ‌یک از آن چیزهایی که دارای شائبهٔ نقص و قصور است در خدای متعال نیست. تسبیح یعنی منزه کردن و پاک دانستن خدای متعال از همهٔ آن خصوصیات و صفاتی که در آن‌ها نشانه‌ای از «نقص»، از «ضعف»، از «قصور»، از «ناتوانی» وجود دارد؛ این معنای تسبیح است. 🔸 وقتی که انسان خدا را از همهٔ نشانه‌های ضعف و قصور تنزیه می‌کند و تقدیس می‌کند و مبرا می‌داند از این صفات، معنی این تسبیح و تنزیه این خواهد بود که خدای متعال در نهایتِ «کمال» و «قدرت» و «عظمت» است، در نهایت «علم» و «بصیرت» و «معرفت» است؛ و انسانی که خود را بندهٔ آن خدای مظهر کمال و عظمت می‌داند، احساس پشت‌گرمی و دلگرمی می‌کند و می‌فهمد که متکی به یک نقطه‌ای است که این نقطه هرگز دچار ضعف و تزلزل نمی‌شود؛ لذا در حرکت خود به سوی نقطهٔ کمال و به سوی آرمان‌های عالی و شریف انسانی و اسلامی، بازوان او نیرومند، زانوان او قدرتمند، و دل او پرامید می‌شود؛ تسبیح خاصیتش این است؛ یعنی خاصیت عملی تسبیح این است. 👤 مقام معظم رهبری 📚 تفسیر سوره حشر ص ۲۰ 🍁کانال سیروسلوک | سفر الی الله 🆔️ @s_solouk
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی تلاش و پشتکار بَر و بچه های ایران 🇮🇷 برای ساخت پنجه ی کربنی، سجاد سالاروند رو سریعترین مرد بدون پای ایران و فاتح قله دماوند میکنه 😎 و البته آرزوی محمد مهدی بخشی رو هم که راه رفتن هست رو برآورده میکنه 😃 🔻کانال 🆔 https://eitaa.com/tabyin_harekatafarin
🇵🇸 نوبت من بود شب پیش مادرجون باشم. از وقتی مشکل ریه پیدا کرده‌بود، شبها تنهایش نمی‌گذاشتیم. ازتوی آشپزخانه بیرون آمد. با واکر چرخدار، داشت برایم چای می‌آورد. بلند شدم و سینی را گرفتم. کمک کردم بنشیند:«آخه دورت بگردم، خودم می‌آوردم دیگه.» دست لرزان و چروکیده اش را روی دستم گذاشت:« دیگه یه چایی که می‌تونم بیارم عزیز دلم.» خم شدم ودستش را بوسیدم. همیشه برایم سوال بود، این همه آرامش و اعتماد به نفس را از کجا آورده؟ رد نگاهش را گرفتم. عکس رضا را تماشا می‌کرد. بی هوا پرسیدم:« مادرجون، تا حالا شده از اینکه به داداش اجازه دادی بره جبهه پشیمون بشی؟» طوری غضب آلود نگاهم کرد که پشتم تیر کشید:« انسان هیچ وقت از باور و اعتقادش پشیمون نمی‌شه» استکان چای را برداشتم ومحو تصویر رضا شدم. نوجوانی بود که هنوز پشت لبش کامل سبز نشده بود. با لباس رزم و کلاه‌خود، یک قطار فشنگ هم دورش پیچیده بود. داشت می‌خندید. خیلی دوست داشتم، می توانستم ازش سوال کنم، چه طور توی هفده سالگی به این نتیجه رسید که باید مثل مردهای جا افتاده، برود جنگ؟ صدای تلویزیون بلند شد. ازفکر درآمدم. وقت اخبار دیدن مادرجون بود. بعد از طوفان الاقصی بیشترخبرها درباره فلسطین بود. حمله‌های وحشیانه اسرائیل و مقاومت مردمش. سینی را برداشتم که ببرم.گفت سمعکش را می‌خواهد. می‌خواست با تمام توجه و دقت اخبار را دنبال کند. سمعک را گذاشت و خیره شد به تصویر تلویزیون. من هم به مادرجون. توی تمام خطوط صورتش و موهای مثل برفش رد سالها رنج و تلاش و مبارزه دیده می‌شد. از همان وقتی که با رضای شش ماهه شبها تظاهرات می‌رفت تا وقتی توی مسجد محل تدارکات جبهه را سر و سامان می‌داد، تا آن عیدی که پیکرتک پسرش را آوردند. من کوچک بودم، ولی خوب یادم مانده، گریه نکرد. ضجه نزد. بر عکس همه را آرام می‌کرد و مرتب سفارش می‌کرد، کاری نکنیم دشمن شاد شود. مادرجون آن روز در نظرم مثل کوه بود. انگار دماوند است که ریشه در خاک و سر بر آسمان دارد. اما چه طور؟ پشت این صلابت چه بود که نمی‌گذاشت خم به ابرو بیاورد. به گمان من نسل مادران شهدا دیگرتمام شدند. یعنی امروز اینچنین صبری پیدا نمی‌شود. همین طور که داشت تلویزیون نگاه می‌کرد، قطرات اشک از گوشه چشمش سرخورد و روی روسری اش افتاد.حواسم را جمع کردم تا ببینم، چه چیزی اشکش را درآورده؟ یک پیرزن بود، هم سن و سال خودش. کنار یک جنازه کفن پیچ راه می‌رفت. با صلابت، محکم. به عربی چیزهایی می‌گفت. توی صدایش ضعف و سستی نبود. رجز می‌خواند و حرکت می‌کرد. دقت کردم، جنازه پسرش بود. من را یاد روز تشییع رضا انداخت. این پیرزن، چقدر شبیه مادرجون بود. جملاتش بوی پیروزی می‌داد، بوی اقتدار. انگار نه انگار که عزیز از دست داده. رو به دوربین می‌گفت:« فداء للفلسطین، فداء للمقاومة» به سختی با کمک واکر بلند شد. پرسیدم:« کجا مادرجون؟» « برم تسبیحم رو بیارم. برا پیروزی رزمنده‌های اسلام ختم صلوات بگیرم.» به قدم‌هایش نگاه کردم. دیگر نمی‌لرزید. محکم قدم برمی‌داشت. برایش« لا حول و لا قوة» خواندم. دیگر مطمئن شده بودم، مادران شهدا تمام نمی‌شوند. وقتی هم که آتش به پا می‌کنند، نسلی جدید مثل ققنوس از دل آتش سربلند می‌کند. https://ble.ir/motherofresistance 🦋 به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰چهارمین پیش‌نشست همایش تحول حوزه علمیه بر مبنای مکتب امام خمینی رحمه الله علیه با همکاری مدارس کوثر بندرلنگه لنگه، فاطمه ام البنین حاجی آباد و فاطمه الزهرا پارسیان (سلام الله علیهم) برگزار می‌شود؛ 🔰موضوع:«از منشور روحانیت امام خمینی تا جهاد تبیین امام خامنه‌ای» 💢ارائه دهنده: ▫️سرکار خانم طاهره حیاتی ▫️(پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه) 🗓چهارشنبه: ۲ اسفندماه ۱۴۰۲ 🕰ساعت: ۱۶:۳۰ 💠حضور مجازی: http://dte.bz/ssoq 🌐کانال همایش: @tahavolhozeh 🌐کانال انجمن علمی مطالعات اجتماعی در پیام‌رسان ایتا @motaleate_ejtemai
| 💢موضوع گفتگو:نقش بانوان در حیات سیاسی جامعه 🔹سرکارخانم دکتر مرضیه مینایی پور 🔸مدرس دانشگاه،مبلغ و فعال فرهنگی ⏰پنجشنبه۳ اسفند ماه ساعت ۱۰:۰۰ کانال "گفتگو زنده" در ایتا 🦋به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab
مادران ایران.pdf
519.8K
🧕🏻 مادران ایران (نسخه نهایی) 🔰 کامل‌ترین بسته عملیاتی کنشگری بانوان در انتخابات 💢 بیش از 20 طرح عملیاتی میدانی و مجازی با تمام جزئیات اجرایی و پیوست‌های مورد نیاز 🦋به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab
هدایت شده از بانوی آب
برای پیوستن به قرارگاه انتخاباتی بانوان در جهت افزایش مشارکت مردمی در انتخابات لطفا پرسش نامه زیر را پر بفرمایید. https://survey.porsline.ir/s/dhmuUUF 🦋 به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
30.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاتوق گفتگو استان لرستان 🦋 به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab