eitaa logo
بانوی آب
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
165 فایل
به آینده امیدواریم! 🦋 آینده بهشتی، در گرو مجاهدت شبانه روزی است مادرانه این جهاد را زیبا کنیم؛ مادرها انسان سازند... @bdayyani
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 محرومیت جامعه و دانشگاهی شدن حوزه 📝 نتیجه دوری حوزه از اعطای اجتهاد 🖋 هادی چیت ساز 🔹تصور کنید، وزارت بهداشت سالانه ده‌ها و بلکه صدها متخصص و فوق متخصص در رشته‌های مختلف پزشکی، فارغ التحصیل داشته باشد. برای ارائه خدمات این افراد، باید مدرکی یا عنوانی برای ایشان تعریف شود تا مردم، متخصصان را از دکترهای عادی و عمومی بشناسند. 🔸فقط یک مشکل وجود دارد؛ اینکه ممکن است برخی از متخصصان، از این عنوان و مدرک سوء استفاده کنند، مثلا از مردم دستمزدهای سنگین بگیرند. هرچند شاید جمعیت سوءاستفاده‌کنندگان نسبت به کل جمعیت متخصصان، یک به ده هم نباشد؛ اما وزارت بهداشت دو گزینه پیش روی خود دارد: 1⃣ یا به خاطر سوء استفاده‌های احتمالی برخی، کل جامعه را از معرفی متخصصان محروم کرده، مدرک معتبری اعطا نکند و متخصص و غیرمتخصص، همه با عنوان «دکتر» معرفی شوند. طبیعتا خیال وزارتخانه نسبت به ضررهای احتمالی هم راحت خواهد شد و به ظاهر مجالی برای حرف و حدیثی هم نخواهد ماند!! 2⃣ یا متخصصان را معرفی کند و در عین حال نظارت دقیقی داشته باشد تا کمتر کسی به فکر سوء استفاده باشد. در عوض جامعه از نخبگان پزشکی استفاده می‌کند. 🔹مثال بالا تشبیهی است برای وضعیت اعطای مدارک حوزه و معرفی فضلای حوزوی به جامعه. طبق قانون فعلی، با شروع سطح عالی، با دریافت مجوز تلبس، عنوان «حجت الاسلام» به طلاب اطلاق می‌شود. اما فرقی ندارد که این طلبه ملبس، پایه هفت حوزه باشد یا استاد درس خارج حوزه. همه با عنوان «حجت الاسلام» به جامعه معرفی می‌شوند و برای رده‌های مختلف علمیت طلبه‌ها و تعریف جایگاه ایشان، چیزی تعریف نشده است؛ جز مدارک بی هویت معادل دانشگاهی؛ که هیچ اصالت حوزوی ندارند. در صورتی که به غیر از مراجع و نظایر ایشان که عالمان درجه یک به حساب می‌آیند، فضلای قابل توجهی هستند که از عموم طلبه‌ها باسوادترند و مجتهد یا قریب الاجتهادند و باید ایشان را عالمان درجه دو دانست، و دیگر طلبه‌ها را درجه پایین‌تر تعریف کرد. 🔸از سویی، به صرف احتمال سوء استفاده، اعطای مدرک اجتهاد به فضلا مرسوم نیست و تنها راه قانونی آن شرکت در آزمون خبرگان است که، هرچند سال برگزار می‌شود. گویا استفاده از عنوان مجتهد برای زیر ۶۰ سال، کاری غیراخلاقی و نشانه شهرت طلبی و فخرفروشی است. هرچند اصل این دغدغه درست است که نباید از عنوان «عالم دینی» سوء استفاده شود، اما طرف دیگر قضیه، جامعه‌ای است که تنها شاخصش مراجع و غیر مراجع است و در تشخیص عالمان درجه دو و سه دچار تحیر و سردرگمی است. 🔹این تحلیل، از نگاه مردم و جامعه بود. نگاه از درون خود حوزه نیز نتیجه خوبی ندارد؛ چون روند فعلی سبب شده تا فضلای جوان و عالمان درجه دو حوزه، مشتاق به عنوان «دکتری» باشند تا بلکه میزان علمیت خودشان را با عناوین دانشگاهی به دیگران معرفی کنند. بنابراین رفته رفته هویت حوزوی کم‌رنگ‌تر شده و حوزه در دانشگاه، بیش از پیش هضم خواهد شد. 🔸واقعا جای سؤال دارد، چرا با این همه هزینه‌ی حوزه و وقتی که خود طلبه می‌گذارد، فضلای متخصص، با عناوین اصیل به جامعه معرفی نمی‌شوند؟ درحالیکه معرفی فضلای حوزوی با عنوان ریشه‌دار حوزوی، هم افتخار برای حوزه است و هم نتیجه‌اش را مردم لمس می‌کنند. ✅ به نظر می‌رسد، راه حل قضیه، تدبیر، تربیت بهتر و نظارت بیشتر است؛ نه کنار کشیدن و چشم بستن بر واقعیت. حوزه در اعطای اجتهاد باید سختگیری عاقلانه و منطقی داشته باشد؛ نه اینکه از ترس عواقب آن، کلا صورت مسأله را پاک کند و گرفتار عواقب بی‌تدبیری و تبعات آن شود. ✅ @Manahejj https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e
🌀 وحدت حوزه و دانشگاه یا شبیه‌شدن حوزه به دانشگاه؟! 🖋 هادی مصری‌پور؛ 🔸 در ایام سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، برخی اساتید ابراز گلایه کرده بودند که همچنان پس از چند دهه، حوزه برای «وحدت حوزه و دانشگاه» برنامه‌ای ندارد. ‼️ اما می‌خواهم بگویم اتفاقا امروز پس از سی سال، به همت شورای عالی و مرکز مدیریت، «حوزه» از هرروز دیگری به دانشگاه شبیه‌تر شده است و بجای حفظ سنن حوزوی و تعامل با دانشگاه، دچار اتحاد حوزه با برنامه دانشگاه شدیم: 1️⃣ چه به لحاظ آموزشی و سیستم سرطانیِ ترمی واحدی؛ 2️⃣ چه به لحاظ مدرکی که دیگر خروجی حوزه‌ها آیت الله و حجت‌الاسلام نیستند (یادداشت «دکتر بوشهری و دکتر اعرافی»)؛ 3️⃣ چه به لحاظ هویت حوزوی و طلبگی که کاری کرده‌ایم که طلاب حس کنند برای اینکه هویت و بها پیدا کنند لاجرم از داشتن مدرک دانشگاه هم هستند؛ چون وقتی هویت تحصیلی و مدرکی ذیل سیستم دانشگاهی تعریف شد، همه اصالت‌ها هم به ظاهر با دانشگاه خواهد بود و خودبخود حوزه را در سایه‌‌ی دانشگاه، هویت‌بخشی کرده‌ایم. ♨️ استمرار همین روند خسارت‌بارِ خالی از ایده و برنامه، کم‌کم باعث بدبینی بسیاری از بزرگان و فضلای سنتی حوزه به رهبری شد؛ چراکه اساسا شورای عالی و مرکز مدیریت به فرمایش رهبری ایجاد شدند برای ارتقای حوزه‌های علمیه، اما آنچه در عمل رخ داد ترقی معکوس یا به تعبیر رهبری ارتجاع بود (عقبگرد و ارتجاع حوزه در آموزش). ⛔️ خناسان و یاوه‌گویان (متحجرینی که خون‌کردن دل امام را به ارث برده‌اند و فقط وقتی آرام می‌گیرند که حوزه را برای همیشه به قهقرا برده باشند) نیز از این مجالِ کم‌کاری و ترک فعل شورای عالی و مرکز مدیریت، نهایت سوءاستفاده را داشتند در جهت بدنام‌ساختن و بی‌اعتبار جلوه‌دادن رهبری بین علما و فضلایی که روزبروز نگران ازدست‌رفتن سنن حوزوی و بی‌مایه و سردشدن فضای حوزه بودند، فضایی که کم‌کم تبعات خسرانش در کمیت و کیفیت حوزه نمایان شد. 🔺 فضایی که در آن دیوان‌سالاری اداری و بی‌اعتمادی شدید و غلیظ نسبت به استاد و طلبه حاکم شد؛ تا جایی که استاد را مثابه یک رباتی دید که بیاید درسی بگوید و برود، لذا حتی امتحان و نمره استاد را ارجی نمی‌نهند و سیستم دیوان‌سالارانه خودش باید امتحان کتبی و شفاهی (آن هم به بی‌کیفیتی که همگان مطلع‌اند) برگزار کند. 🔻 ساختاری که همه‌چیز را متمرکز تعریف کرد؛ جالب اینکه همه‌چیز را دانشگاهی کرد الا نقاط قوتی که دانشگاه داشت و حوزه خیلی پیش‌تر داشت: «اعتماد به استاد» و یا حتی برخی اختیارات در تعیین سرفصل و گرفتن امتحانات و ارزشیابی غیر متمرکز و بطور کلی «هویت استاد» که در دانشگاه وجود دارد را از «استاد حوزه» دریغ کردیم. حال بعد از سی‌سال باید ببینیم آثار مثبت این روند بیشتر بوده یا خسارت‌هایش؟! 🔴 بی‌انگیزه‌شدن طلبه برای حاضرشدن در دروس را با حضور و غیاب اجباری بدون هرگونه ایده خلاقانه‌ای اجرا کردیم، ساختار متمرکز برای امتحانات شفاهی و پایان‌نامه تعریف کردیم، حال بعد از سی‌سال باید ببینیم آثار مثبت این روند بیشتر بوده یا خسارت‌هایش؟! (یادداشت «جذب و ماندگاری در حوزه و دو مانع بزرگ!) ❇️ امروز رهبری، تمامی مراجع و علما و فضلای حوزه انتظار دارند این روند اشتباه سی‌ساله «در دانشگاهی‌کردن حوزه» هرچه زودتر خاتمه داده شود و توضیح داده شود، با چه مجوزی این طور سریع‌السیر سنت‌های حوزوی را منسوخ ساختیم. @Manahejj