#کتاب_من_میترا_نیستم
#قسمت_هفتاد🥀
🍒🍃روزهای بی قراری🍃🍒
بعد از چهلم زینب مینا و مهری برای برگشتن به آبادان این دست و آن دست می کردند آن ها در جبهه از مجروحان مراقبت میکردند و مفید بودند دوست داشتن سر کارشان برگردد ولی نگران من بودند.
من با برگشتن آن ها مخالفت نکردم دلیلی نداشت به کارشان ادامه ندهند مهران و مهرداد هم به جبهه برگشتند البته حال مهرداد خوب نبود ولی به خاطر اینکه سرباز بود و در ارتش خدمت می کرد نمی توانست بیشتر بماند.
جعفر همچنان در ماهشهر کار می کرد هر چند روز یک بار به شاهین شهر میآمد.
با رفتن بچه ها من ماندم و مادرم و شهرام و شهلا. بدون زینب داغ بزرگی روی دلم بود که تا ابد سرد نمی شد هر جای خانه میرفتم رد پای زینب را میدیدم.
شب و روز دخترم همراهم بود با رفتن زینب همه چیز دنیا بی رنگ و بی ارزش شد. مراتب خوابش را می دیدم این خوابها دلتنگیم را کمتر می کرد.
شب هایی که در عالم خواب او را می دیدم حالم بهتر می شد انگار نوعی زندگی جدید را با زینب شروع کرده بودم.
یک شب خواب دیدم که وارد یک راهرو شدم راهرویی که اتاقهای شیشهای داشت. آقایی با پیراهن مشکی آنجا ایستاده بود وقتی خوب دقت کردم دیدم شهید اندرزگو است.
او به من گفت مادر دنبال دخترت میگردی؟ بیا دخترت توی اتاقه. زینب در یکی از اتاق های شیشه ای کنار یک گهواره نشسته بود. در گهواره بچه سفید و خوشگلی خوابیده بود.
نگاه کردم و گفتم: مامان تو بهشت شوهر کردی و بچه دار شدی؟ زینب جواب داد نه مامان این بچه، علی اصغرِ امام حسین(ع) هست اهل بیت جلسه رفتند و من از بچشون پرستاری می کنم. چقدر خوشحال شدم که زینب در بهشت در خدمت اهل بیت است.
#زینب_کمایی
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
🌹#من_زنده_ام 🌹
#قسمت_هفتاد
سال ۱۳۵۸، سال دیگری بود فقط سال و لباس و فصل نو نشده بودند بلکه گویی قرنی نو آغاز شده بود حرفها دیدگاهها، روش ها، آرزوها و آرمان ها همه تغییر کرده بود.
فروردین سال ۱۳۵۸ فرمان جهاد سازندگی از طرف امام صادر شد.
نمایشگاه بعدی را نمایشگاه جهاد و گندم نامیدیم تا بتوانیم همه ی مردم را به سمت جهاد و خود کفایی گندم سوق دهیم هر دو نمایشگاه در کانون فتح(۱) كانون انجمنهای اسلامی دبیرستانها و دانشکده ی نفت برگزار شد. كانون فتح خانه ی دومم شده بود. همه ی جلسات مسئولان انجمن های اسلامی دبیرستانها و انجمن اسلامی دانشکده ی نفت و.... در این مکان برگزار می شد.
کانون فتح پایگاه فرهنگی سیاسی و ایدئولوژیک بسیار مفیدی بود. در اولین جلسه ی این تشکل تصمیم بر این شد که برای ایجاد فضای مذهبی در مدارس دو نفر از دانشجویان کانون به مدارس اعزام شوند و ایدئولوژی و جهان بینی تدریس کنند برای تقویت بنیه ی فکری، سیاسی و مسئولان انجمن اسلامی هم کلاسهای متفاوتی ترتیب داده شد. آقای مطهر عرفان(۲) و آقای علی اصغر زارعی(۳) درس سیاست می داد و آقای محمدصدر(۴) آموزش نظامی و.... هر کس بسته به درس استاد و ذائقه شخصی در همان درس و رشته مطالعات نظری و عملی را در پیش می گرفت. در این دوره از کلاسها خواهران برهانی ماری ،نظری پروانه آقا نظری، زهرا الماسيیان مریم فرهانیان فریده حمیدی صدیقه آتش پنجه زینت صالحی و پژمان فر هر کدام از دبیرستانهای دخترانه مختلف و من هم از دبیرستان مصدق در این کلاس ها شرکت داشتم.
🌱🌱🌱
۱- کتابخانه ی عمومی شهر که بعد از انقلاب محل فعالیتهای فرهنگی دانشجویان دانشکده ی نفت و دانش آموزان بود.
۲_ مهندس حسین مطهر؛ از دانشجویان دانشکده ی نفت رشته ی مهندسی شیمی که در سپاه پاسداران و کانون کلاسهای اخلاق و عرفان برگزار میکرد و همه ی دانشجویان و دانش آموزان به کلاس های او علاقه مند بودند. او در زمان جنگ در سپاه پاسداران شوشتر مشغول بود و در حال حاضر با مدرک فوق لیسانس در اداره مهندسی شرکت نفت اهواز مشغول به خدمت است.
۳_علی اصغر زارعی از فارغ التحصیلان دانشکده نفت آبادان و نماینده ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی می باشند.
۴_ سید محمد صدر هاشمی؛ فرزند آیت الله سید اسد الله صدرهاشمی ( مجتهد صاحب رساله)، دبیر آموزش و پرورش بود و با آغاز جنگ در رادیو نفت آبادان برنامه های رزمی و حماسی تولید و به همراه شهید غلامرضا رهبر گویندگی آنها را نیز انجام میداد. در سال ۱۳۹۱ مدیریت این مرکز رادیویی به او واگذار شد و همزمان نیز ستاد نماز جمعه آبادان را بر عهده داشت. وی پس از آن مسئولیتهایی چون مدیریت کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و همزمان مسئول قرارگاه فرهنگی هنری وزارت ارشاد در جنوب و نیز مدیریت راديو صوت المستضعفین در بعلبک لبنان را بر عهده داشت و از سال ۷۷ تا ۸۱ وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت بود. صدر هاشمی که دارای مدرک کارشناسی ارشد تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی است همچنین چندین سال مدیر گروه مطالعات اسلامی و جهان عرب و مشاور معاونت پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بود و پس از بازنشسته شدن در سال ۹۱ به فعالیت های پژوهشی و تالیف می پردازد.
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄