15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"📽..
❍ چرا #روانشناسی مخالفِ انتخاب دوست از جنس مخالف است؟!
✧ بخشی از مشکلات دوستی با جنسمخالف
🎙دکتر مهدی دوایی
✦✧✦✧✦✧
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🔴 #سیاست_همسرداری
💠 در هنگام #شوخی_کردن با همسر، مطمئن باشید که همسرتان نسبت به آن موضوع حساسیت ندارد!
💠 نباید به گونهای باشد که باعث تحقیر شدن همسرتان گردد و به شخصیت وی لطمهای وارد کند.
💠 اگر همسرتان احساس کند که حتی در شوخیهایتان هوای دلش را دارید عاشقتان میشود.
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🍃
🌺 🌹﷽🌹
🍃
🌺
🍃
کاش تاری تنیده در گوشهی حرم بودم
که در مسیر نگاه آن صاحب کرم بودم
🔹🔸🔹🔸
#تمدیدپذیرشحوزههایعلمیهخواهران
#شهرستانآبیک
⬅️حوزه علمیه خواهران زینبیه (س)
شهرستان آبیک،استان قزوین
در سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۱
از میان علاقمندان در مقطع
✅سیکل
✅دیپلم سطح۲(کارشناسی)
✅سطح۳(کارشناسی ارشد)
رشته مشاوره خانواده با رویکرداسلامی طلبه می پذیرد.
⬅️جهت اطلاعاعات بیشتر با شماره های ذیل تماس حاصل نمایید
02832822686
۰۹۳۶۷۱۴۹۵۹۱،واتساپ،بله،ایتا
⬅️امکانات:خوابگاه،مهدکودکتحصیلرایگان
⬅️ مراجعه ی حضوری ،بلوار امام خمینی(ره)
روبه روی درمانگاه بیاضیان
#پذیرش1402_1401
#حوزهعلمیهخواهران
#مدرسهعلمیهزینبیهسشهرستانآبیک
💠💠💠💠💠💠
بانوی خاص🌹
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #پارت4 🌱 سارا صندلی آورد و کنار دوست مشترکشان گذاشت و گفت: –سوگندجان تو
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس 🌸
#پارت5 🌸
آخرین کلاس که تمام شد پالتوام را از روی تکیه گاه صندلی برداشتم و زود از کلاس بیرون زدم. باید زودتر به سر کارم می رفتم.
بعداز دانشگاه تو یه شرکت فروش میلگرد کار می کردم،براشون مشتری پیدا می کردم، می رفتم جاهایی که می خواستند ساختمون بسازند، شماره تماسشان را پیدا می کردم زنگ می زدم،شرکت رامعرفی می کردم تا میلگردهایشان را از ما بخرند.
خریدهای خانه همیشه با من بودوحقوقم راحت کفاف همه ی هزینه های خودم و مادرم را می رساند. البته مادرم خودش حقوق پدرم را داشت، ولی خوب من هم گاهی در مخارج کمکش می کردم.
کنار ماشین که رسیدم باران شروع شد، سریع پشت فرمان نشستم و روشنش کردم و راه افتادم، هوا سرد تر شده بود.
به خیابون اصلی که رسیدم، راحیل را دیدم که منتظر تاکسی بود.
جدی و با ابهت ایستاده بودکنار خیابان، متانت و وقارش به باران دهن کجی می کرد. به من برخورد که هم کلاسیم کنار خیابان ایستاده.
جلو پایش ترمز زدم و شیشه راپایین کشیدم و سرم را کج کردم تا صدایم به او برسد.
نمی دانستم چه صدایش کنم فامیلی اش را بلد نبودم،فکر کردم شاید خوشش نیاید اسم کوچکش را صدا کنم، برای همین بی مقدمه گفتم:
–لطفا سوار شید من می رسونمتون، به خاطر بارندگی، حالا حالا ماشین گیرتون نمیاد.
سرش را پایین آوردتا بتوند من را ببیند، با دیدنم گفت:
–نه ممنون شما بفرمایید.مترو نزدیکه دیگه با مترومیرم.
حالا از من اصرار و از او انکار.
نمی دانم چرا ولی دلم می خواست سوارش کنم،انگار یک نبرد بود که من می خواستم پیروز میدان باشم.
پیاده شدم و ماشین را دور زدم با فاصله کنارش ایستادم و خیلی جدی گفتم:
–خانم مم...ببخشید من اسمتون رو نمی دونم.
همانطور که از حرکت من تعجب کرده بود، به چشم هایم نگاه کردوآروم گفت:
– رحمانی هستم.
ــ خانم رحمانی لطفا تعارف رو بزارید کنار.
می خواستم بگویم شماهم مثل خواهرم، ولی به جایش گفتم:
–فکر کنید منم راننده تاکسی هستم، بعد اخم هایم راتوهم کردم و گفتم به اندازه ی راننده تاکسی نمی تونید بهم اعتماد کنید؟
سرش را انداخت پایین و گفت:
–این حرفا چیه، من فقط...
نذاشتم حرفش را تمام کند، در عقب ماشین را باز کردم و گفتم:
– لطفا بفرمایید،در حد یه همکلاسی که قبولم دارید.
با تردید دوباره نگاهی بهم انداخت و تشکر کرد و رفت نشست.
من هم امدم پشت فرمون نشستم و حرکت کردم. آهنگ عاشقانه ایی در حال پخش بود، از آینه نگاهی به او انداختم سرش تو گوشی اش بود، سرش را بلند کرد و گفت:
–ببخشید که مزاحمتون شدم،لطفا ایستگاه بعدی مترو نگه دارید، با مترو می رم.
صدای پخش را کم کردم تا راحت تر صدایش را بشنوم، نه خانم رحمانی می رسونمتون.
خیلی جدی گفت:
–تا همین جا هم لطف کردید، ممنونم.
بیشتر اصرارنکردم صورت خوشی نداشت. گفتم:
–هر جور راحتید، دوباره صدای پخش رو زیاد کردم.
نگاهی با اخم از تو آینه نثارم کرد و گفت:
–همون صداش کم باشه بهتره.
ــ اصلا خاموشش می کنم، به خاطر شما صداش رو زیاد کردم، گفتم شاید بخواهید گوش کنید.
ــ من این جور موسیقی هارو گوش نمی کنم.
دوباره به خودم جرات دادم و گفتم:
– پس چه جورش رو گوش می کنید؟
به رو به رو زل زدو گفت:
–این سبک موسیقی ها آدما رو از حقیقت زندگی دور می کنه.
لطفا همینجا نگه دارید، رسیدیم.بعدهم کلی تشکر کردو پیاده شد.
همانطورکه رفتنش را نگاه می کردم به حرفهایش فکر می کردم.
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#نکته👌🌹
🔰 دخترم! میدانی ریشهی آدم چیست؟
ریشهی تو، فهم تو، علاقهی تو و انتخاب توست.
❞ عینصاد
📚 #نامه_های_بلوغ
#️⃣ #جمله_کوتاه
#شبتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
#سلامفرماندهجان🌸
هر صبح،
به شوق عهد دوباره با شما
چشمم را باز می کنم
عهد می کنم با شما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل
چشم به راهتان باشم
#سلاممنتظرانظهور
#روزتونمهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
#مهارت_های_تربیت_فرزند
#بی_خوابی_در_کودکان
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
قسمت1⃣
⬅️بسیاری از کودکان مانند بزرگسالانی که دچار بی خوابی هستند برای به خواب رفتن و نیز در طول مدت خواب مشکل دارند😢
🔰علائم بی خوابی در کودکان علاوه بر خواب آلوده بودن در طول روز، می تواند شامل مواردی هم چون🤔
⬅️تحریک پذیری
نوسانات خلقی
بیش فعالی
افسردگی
پرخاشگری
حواس پرتی و مشکلات حافظه باشد😔
🔰علت بی خوابی می تواند شامل موارد زیر باشد👇
❌عادات خواب نادرست
❌مصرف کافئین
❌استرس
❌انسداد تنفس در خواب (خروپف)
❌عوارض جانبی داروها
❌آسم (سرفه)
❌اگزما (خارش)
❌افسردگی
❌اضطراب
❌سندرم پاهای بی قرار
#ادامه_دارد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀