بخارِ روی چای می‌گوید فرصت اندک است زندگی را تا سرد نشده باید سر کشید یک فنجان آرامش در این صبح بهاری گوارای وجودتان باد ... صبح بخیر ❤️ ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃🍃🍃 ✔️ #تلنگر ‼️بـعضی وقتا آدمـا #الماسی تـو دسٺ دارن ، بعد چـشمشون به یه گـردو می افته دولا میشن تا گـردو رو بردارن ، المـاسه می افته تو شیـب زمین ، قل میخوره و تو عمـق چـاهے فرو میره ⁉️میدونے چۍ می مونه؟ یه آدم...، یه دهن باز....، یه گـردوی پوڪ .... و یه دنـیا حسـرٺ ⭕️ مواظب الماسهای زندگیمون باشیـم ، شاید به دلیل اینڪه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم. ✔️ الماسهای زندگے : ❣↞پـدر ، مـادر ، همسـر ، فـرزند وسلامتی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#مهارت_ارتباطی_همسران ویژگی ازدواج موفق👇 _میتوانید بعضی از عیب های او را نادیده بگیرید. _از معذرت خواهی کردن واهمه ندارید. _هنگام مشاجره رفتار تحقیر آمیز ندارید. _خاطرات خوب را با هم مرور میکنید. ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#مهارت_های_تربیت_فرزند #آزادی_در_کودکان قسمت3⃣ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 روش سوم3⃣ ✔️با دو روش افراط و تفریط برای آزادی کودکان آشنا شدیم📝 ✅ حال بهترین روش که رعایت حفظ تعادل می باشد را بررسی می کنیم📝 ✅بهترین روشی که در این مورد می توان انتخاب کرد دادن آزادی محدود و معتدل است👌 خدا در وجود انسان غرایز و عواطفی را به ودیعه نهاده که وجود آنها برای تشکیل شخصیت او لازم و سودمند است🧐 ✔️ مانند خشم، شجاعت، ترس ،حمله، دفاع، کنجکاوی ،😊 ✔️این ها از جانب خدا برای رفع مشکلات زندگی به انسان عطا شده است🙏 ✔️ و همین ها شخصیت او را تشکیل می دهند این غرایز باید در حد اعتدال پرورش و تکامل یابد 👌 ✔️سرکوب کردن آنها به شخصیت انسان لطمه بزرگی وارد خواهد ساخت😰 #پایان #التماس_دعای_فرج ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#پرسش_وپاسخ #احکام 🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ ✳️ احکام غسل 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ❓پرسش آيا غسل جمعه را بايد قبل از اذان ظهر انجام دهيم و اگر بعداز اذان ظهر غسل کرديم نيتش عوض ميشود؟ 📝پاسخ غسل جمعه، وقت آن از اذان صبح است تا ظهر، و بهتر است نزديك ظهر بجا آورده شود. و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است كه بدون نيت ادا و قضا تا عصر جمعه بجا آورد. و اگر در روز جمعه غسل نكند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را بجا آورد. #بانوی_خاص #احکام_غسل ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass

🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹 🌹 #خانمها_بخوانند #شناخت_تفاوتها ⭕️جملات مخرب بعضی جملات هستن که وقتی گفته میشن، یه برداشت دیگه ای تو ذهن مخاطب ایجاد میکنه. انگار یه جور دیگه شنیده میشن!! هیچ فرقی هم بین خانوم و آقا نداره. چون روی صحبت ما با خانومهاست، مثالهای زیر آورده شده باید از بکار بردن این طور جملات اجتناب کنی وگرنه مطمئن باش امتیاز منفی میگیری 🔹بیان خانوم: چرا نمی ایستی از یکی آدرس رو بپرسی؟ 🔹شنیدن آقا: تو حتی عُرضه ی پیدا کردن یه آدرس رو هم نداری!! 🔹بیان خانوم: دوست دارم روابطمون بهتر باشه 🔹شنیدن آقا: تو بلد نیستی چطور با من رفتار کنی؛ من اصلا خوشبخت نیستم 🔹بیان خانوم: اگه نمیدونی چطوری اینکار رو انجام بدی، خب از فلانی بپرس 🔹شنیدن آقا: تو داری اشتباه میکنی و به تنهایی از عهده ی کارهات برنمیای از مجموع این طرز بیان خانوم، این برداشت برای آقا بوجود میاد که انگار دارن بهش میگن : نمیشه به تو اعتماد کرد ❌و این خیلی خطرناکه هم برای شما هم برای همسرت هم برای بچه هاتون ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹✨🌹 🌹✨🌹 🌹 #خانمها_بخوانند #سیاست_های_همسرداری 😉 👈وقتایی که شوهرتون حوصله داره و حرفتون روش تاثیر داره بهترین موقع است که یه سری خواسته هاتونو خیلی زیرکانه و ظریف بگید!🌹 مثلا چطوری؟؟😊😉😉 میگید: 👈آقاییییییی☺️ انقده خوشم میاد وقتی با هم میریم رستوران صندلی رو واسم می کشی بیرون یا درو برام باز میکنی....😍😊😃 اصلا حس میکنم یه 👈ملکه ام که تو پادشاااه منی و انقده حواست بهم هست... اینجوری حس میکنم خوشبخت ترین زن زمینم💃💃 اینجوری تشویقش کنین که حواسش بهتون باشه❤️❤️ ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#عکس_نوشته #تربیت_کودک 💌 جایگزین دعواهای زن و شوهری ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#سلسله_جلسات_مهارتهای_همسرداری #خانواده_تربیت91 #تعریف_خانواده36 🌷بسم الله الرحمن الرحیم دیروز عرض کردیم که اگه زن و شوهر باهم رابطشون خوب نباشه و ناراحتی داشته باشن روی کائنات هم اثر داره👌 اگه زن و شوهر باهم مهربون نباشند رزق و روزی اونا قطع میشه ❌✔️ مثلا قرار بود یه رزق خوبی نصیبتون بشه ✔️یا یه جای خوب شاغل بشید ✔️یا هزارتا کارای خوب دیگه بخاطر اینکه با خانمت یا باهمسرت رابطه ات خووب نیست؛ اینجا ها هم کارت گیر میفته 👌👌 حالا اگه میخای مشکلت حل بشه رابطه ات روو درست کن گره کارت میخای وا بشه👈 رابطه ات رو درست کن ✔️✔️ چرا این گرفتاری ها میاد سراغت؟؟ چون قرار بود دستور خدا روو انجام بدی ولی دنبال هوای نفست رفتی❌ خدا هم بدش میاد که انسان انقدر خودخواه باشه و میدونید که خیلی جاها هم بلاهای خدا دسته جمعی هستش 👌👌 تو قرآن هم نگا کنید؛ اکثر بلاهایی که برای قوم های متعدد نازل کرده بصورت دسته جمعی نازل کرده ✅✅ این قاعده ی خدا هستش تَر و خشک باهم باید بسووزند👌 تو خانواده هم وقتی زن و شوهر مهربون نباشند برکت خونه از بین میره✔️ شما از الان رفتارتونو با خانوادتون درست کنید به قوول معروف همینجووری همدیگه روو تایید کنید 👌👌 بجای اینکه زیاد بهم گیر بدید چرا اینو انجام ندادی ؟؟ چرا اونو اونجوری کردی؟؟ چرا چرا چرا چرا؟؟؟؟ ❌❌ بجای گفتن این چرا ها بگید خیلی ممنونم؛ تشکر میکنم ازت کارت خیلی خووب بود👌👌👌 خانم شما خیلی درست گفتید✔️ آقا شما خیلی درست گفتید✔️ آره، من باهات موافقم👌 بعد ببینید چقدر زندگیتون قشنگ بشه 😍😍 یدفعه میبینی گرهی که ده سال خودتو اینور و اونور زدی تا باز بشه با یه احترام و تایید کردن شوهرت یا خانمت این گره باز میشه👌👌👌 بعد بقیه هم تو هاج و واج این خانواده میمونند خدایا اینا کاراشون چجوری پیش میره؟؟ 🤔🤔 بله آقا/ خانم ما فقط همدیگه رو تایید کردیم👌 زیاد مخالفت نکردیم بهم گیر ندادیم خدا هم راه روو برامون باز کرده ✔️✔️✔️ بزرگواران اینایی روو که عرض کردیم همش روایات بود ✅✅ ما اگه تلقی صحیح از خانواده داشته باشیم توقعمون هم تنظیم میشه👌👌 و این تلقی صحیح روو هم از "قرآن" باید بگیریم نه اینکه دنبال این باشیم فلان دانشمند چی گفته❌ نه بزرگوار؛ به قرآن رجووووع کن و تلقی و تعریف خودت روو از همه ی موضوع ها پیدا کن👌👌 🌷👌🌷👌🌷👌🌷👌🌷👌🌷 وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷😊 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

📚مـــن بـــا تـــو (47 قــســمــت) ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 👇👇👇

✨ #مــن_بــا_تــو ✍لـیـلــے سـلـطـانــے 🌹قـسـمـت ســے ام آروم به سمت عاطفه و مریم رفتم،سرکوچه ایستاده بودن،هفته ی قبل رفتیم خواستگاری عاطفه،فردا عقد شهریار و عاطفه بود،عاطفه از من و مریم خواسته بود برای خرید لباس محضر کمکش کنیم! عاطفه با دیدنم تعجب کرد،با هردوشون دست دادم و سلام کردم! به سمت بازار راه افتادیم،عاطفه با تردید پرسید:هانی برای همیشه چادری شدی؟! نگاهش کردم و گفتم:آره! دیگه چیزی نگفت،مشغول تماشا کردن مغازه ها شدیم،مریم با ذوق گفت:عاطفه اون لباسو ببین! عاطفه نگاهی به لباس انداخت و گفت:لباس جشن رو باید آقامون بپسنده،یه چادر و شال برای محضر پسند کنید همین! مریم با شیطنت گفت:بله!بله! با خنده سرفه مصنوعی کردم و گفتم:اینجا مجردم هستا! عاطفه دست مریم رو گرفت و گفت:دخملمون چطوله؟ مریم لبخندی زد و گفت:خوبه! با تعجب گفتم:مگه جنستیش معلوم شده؟! مریم با شرم گفت:چهارماهمه!استرس داشتم،با امین تصمیم گرفتیم بعد از گذشتن سه ماه اول خبر بدیم! آهانی گفتم و از فکرم رد شد که دوست داشتم بچه اول من و امین دختر باشه! سریع از فکر اومدم بیرون،رو به مریم گفتم:خدا حفظش کنه! باید برای همیشه فراموش می کردم،امین فقط دوست برادرم و همسایه بود! مشغول تماشا کردن ویترین مغازه ها شدم،عاطفه و مریم هم کنارم صحبت می کردن! سرم رو برگردوندم که سهیلی رو دیدم چند قدم دورتر از من کنار دختری چادری مشغول صحبت و تماشای ویترین مغازه ای بودن! با دیدنش تعجب کردم،سهیلی تهران چی کار می کرد؟! حسی بهم گفت حتما باید بهش سلام بدی،این مرد عجیب وادارت میکرد براش احترام و ارزش قائل باشی! چند قدم بهشون نزدیک شدم و با صدایی رسا گفتم:سلام! سهیلی سرش رو برگردوند،نگاهش سمت من بود ولی پشت سرم رو نگاه می کرد! _سلام خانم هدایتی! با لبخند دستم رو گرفتم سمت دختری که کنارش بود و گفتم:سلام! دختر با تعجب دستم رو گرفت و جوابم رو داد،به چهره ش میخورد تقریبا همسن خودم باشه. سریع گفتم:من شاگرد آقای سهیلی هستم! صدای عاطفه رو شنیدم:هانیه! برگشتم سمتش،با تعجب نگاهم کرد،شونه ش رو داد بالا و لب زد اینا کین؟! _الان میام،شما انتخاب کنید! دوباره برگشتم سمت سهیلی و همسرش،با لبخند گفتم:از دیدنتون خوشحال شدم! دختر با کنجکاوی گفت:چی میخواید بخرید؟ از این همه راحتیش جا خوردم،سهیلی با سرزنش گفت:حنانه! حنانه بدون توجه به سهیلی گفت:ناراحت شدی فضولی کردم؟من موندم برای مادرم چی بخرم! _نه،نه!فضولی چیه؟! برای خرید عقد برادرم اومدیم! حنانه با ذوق گفت:آخی،مبارکه،من که دوتا داداش دارم یکی از یکی مجردتر! از حرف هاش خنده م گرفت،سرم رو انداختم پایین و آروم خندیدم! سرم رو بلند کردم و گفتم:خدا متاهلشون کنه! حنانه با اخم مصنوعی گفت:خدانکنه!همینطوریش آش دهن سوزی نیستن وای بحال اینکه زن بگیرن! سهیلی با تعجب نگاهش کرد و ابروهاش رو داد بالا. _حالا زن نداشته ی من چه هیزم تری به تو فروخته؟! با تعجب نگاهشون کردم،خواهر و برادر بودن! حنانه با تاسف رو به من گفت:میبینی تو رو خدا؟!حالا خوبه زن نداره و اینه! از حالت هاش خنده م گرفت،چادرم رو با دست گرفتم و گفتم:من دیگه برم خداحافظ! حنانه لبخند مهربونی زد و گفت:خوشحال شدم اسمت هانیه بود دیگه؟ سهیلی با لحن سرزنش آمیزی گفت:حنانه این چه طرز صحبت کردنه؟! حنانه توجهی نکرد و گفت:خداحافظ هانیه! با لبخند گفتم:خداحافظ. رو به سهیلی گفتم:خدانگهدار استاد! خواستم برم که سهیلی گفت:خانم هدایتی! برگشتم سمتش،قبل از اینکه چیزی بگم سریع گفت:متوجه شدید که حنانه خواهرمه سوتفاهم نشه! و سریع با حنانه به سمت مغازه دیگه ای رفتن،با تعجب زیر لب گفتم:مگه من چی گفتم؟! ادامــه دارد... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

✨ #مــن_بــا_تــو ✍لـیـلــے سـلـطـانــے 🌹قـسـمـت ســے و یـکم با بهار وارد ڪلاس شدیم،بهار خواست چیزے بگہ ڪہ صداے زنگ موبایلم بلند شد،با دست زدم روے پیشونیم و گفتم:واے!چرا خاموشش نڪردم؟! سریع از تو ڪیفم موبایل رو درآوردم و جواب دادم. _جانم مامان. _هانیہ جان دارم میرم بیرون ڪلید برداشتے؟ انگار هول بود! با شڪ گفتم:آرہ،چیزے شدہ؟ مِن مِن ڪنان گفت:خب...خب... نگران شدم،با عجلہ از ڪلاس بیرون رفتم،بهار هم پشت سرم اومد! _مامان چے شدہ؟براے بابا یا شهریار اتفاقے افتادہ؟ _نہ عزیزم نہ! با حرص گفتم:پس چے؟!قلبم اومد تو دهنم! خندہ اے ڪرد و گفت:نہ دختر! فاطمہ و مریم اینجا بودن،مریم دردش گرفت بردنش بیمارستان منم دارم میرم! قلبم یخ زد،احساس ڪردم یہ نفر با پتڪ بہ سرم ڪوبید اما...من فراموشش ڪردم؟نہ؟باید ڪامل فراموش میڪردم باید میگذشتم از احساسم... با سردے تمام ڪہ خودم یخ زدم گفتم:آهان!خداحافظ! مادرم متوجہ حال بدم شد با ملایمت گفت:هانیہ! _مامان جان ڪلاسم دارہ شروع میشہ،خداحافظ! سریع علامت قرمز رنگ رو لمس ڪردم! بهار با نگرانے گفت:چے شدہ؟! برگشتم سمتش،شونہ هام رو دادم بالا و گفتم:هیچے بابا،دختر امین دارہ بدنیا میاد! _ناراحت شدے؟ سرم رو بہ نشونہ منفے تڪون دادم و گفتم:خوشحالم نشدم! بے اختیار قطرہ اشڪے مزاحم از گوشہ چشمم بہ زمین سرد افتاد،سقوطش صداے مرگبار سقوط احساسم رو میداد! بهار بغلم ڪرد و گفت:گریہ ندارہ ڪہ خل!مگہ مهمہ؟! با صداے لرزون گفتم:نہ!خداڪنہ دل دخترشو پسر همسایہ نبرہ! _خانم هدایتے! صداے سهیلے بود!سریع از بهار جدا شدم و دستے بہ صورتم ڪشیدم. همونطور ڪہ زمین رو نگاہ مے ڪرد گفت:مشڪلے پیش اومدہ؟ _نہ! بازوے بهار رو گرفتم تا بریم سر ڪلاس ڪہ سهیلے گفت:خانم هدایتے چند لحظہ! بهار نگاهے بهمون انداخت و وارد ڪلاس شد،سهیلے چند قدم بهم نزدیڪ شد،دست بہ سینہ رو بہ روم ایستاد. _عظیمے مشڪلے پیش آوردہ؟ منظورش بنیامین بود،سریع گفتم:نہ!نہ!اصلا ربطے بہ دانشگاہ ندارہ! همونطور ڪہ دیوار پشت سرم رو نگاہ مے ڪرد گفت:میخواید امروز ڪلاس نیاید؟ مطمئناً نمیتونستم سر ڪلاس بشینم،قلبم بہ ڪمے آرامش احتیاج داشت،جاے زخم هاے قدیمے تیر مے ڪشید! آروم گفتم:میشہ؟ سرش رو بہ نشونہ مثبت تڪون داد و گفت:یاعلے! رفت بہ سمت ڪلاس،زیر لب گفتم:خدا خیرت بدہ! راہ افتادم بہ سمت نمازخونہ! بہ آغوشش احتیاج داشتم! ادامــه دارد... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#نکته👌 ازعالمی پرسیدند؛ برای خوب بودن، ڪدام روزبهتراست؟! عالم فرمود: یڪ روزقبل ازمرگ!🤔 گُفتند: ولی مرگ‌راهیچڪس نمیداند! عالم فرمود:|پس هر روز زندگی را، روزِآخرفڪر ڪن وخوب باش، شاید فردایی نباشد! ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

آخر شب ها شـرح دلم یک غــزل ڪـوتـاه است ڪہ ردیفـــش همــہ، دلتنگـــ توام مـے آیـد #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ✨شبت بخیر مولای بی همتا✨ ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#امروز_زندگی_کن 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام صبح تون شاد و پر امید ☘ازتغییر نترسید... تغییر و قدم گذاشتن در مسیر بهبودی مهمترین رمز موفقیت است. 🌺امروزتون زیباتر از هرروز🌺 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

❤️🍃❤️ 💎 قانونی داریم در ازدواج به نام #تعهد یعنی؛من تعهد دارم نسبت به شریک زندگی ام: 💍 تعهد احساسی (محبت و مهربانی) 💍 تعهد حمایت 💍 تعهد مسئولیت‌ 💍 تعهد وفاداری 💍 تعهد جنسی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#شیردهی به هنگام ناراحتی مادر میزان هورمون کورتیزول افزایش می یابد. کورتیزول از طریق #شیر_مادر وارد بدن نوزاد شده و سپس به مغز کودک می رود و میتواند روی #رشد کودک تاثیر بگذارد. 👈 کودکان دختر در مقایسه با کودکان پسر به هنگام خوردن شیری که حاوی کورتیزول است واکنش های بیشتری مثل بی قراری، ترس، خشم و احساس ناراحتی را نشان می دهند اما پسرها کمتر واکنش نشان می دهند. 👈شیر مادر علاوه بر تامین نیاز جسمی کودک بر خلقیات و روحیات کودک نیز تاثیرگذار است ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#مهارت_های_تربیت_فرزند #آزادی_در_کودکان قسمت4⃣ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ✅ادامه روش سوم پدر و مادر در این برنامه با توجه به سن کودک و مقدار درک و توانایی جسمی و غرایز 👌 و خواسته های درونی کودک اعمال و حرکات او را به دو دسته تقسیم می کنند📝 ✅کارهای مجاز ⛔️کارهای غیر مجاز ✅در کار های مشروع و مجازبه کودک آزادی مطلق باید داد تا غرایز خود را به کار بندد 👌 و شخصیتش را پرورش دهد در اینگونه کارهاپدر و مادر اجازه می‌دهند کودک خودش فکر کند 🤔 و تصمیم بگیرد فعالیت نماید آنها نه تنها به کودک آزادی کامل می دهند بلکه در موارد لازم نیز به وی کمک می کنند😊 ⛔️اما در موارد غیر مشروع و غیر مجاز جداً جلوی او را می‌گیرند و اجازه تخلف نمی‌دهند 😠 با اجرای این برنامه آزادی بچه سلب نشده و غرایزش سر کوب نگشته است🤭 بلکه برای آزادی حد و مرزی تعیین شده و غرایز نیز مهار شده است👌 #پایان #التماس_دعای_فرج ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀