هدایت شده از بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش
💥 برگرفته از حوادث #حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بینظیر سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است.
نویسنده : فاطمه ولی نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش #قسمت76 💠 چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :«#حاج_قاس
#تنها_میان_داعش
#قسمت77
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#تنها_میان_داعش
#قسمت78
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#شب_بخیر
هیچگاه به خاطر چند خطای کوچک،
یک رابطه حقیقی را ترک نکنید
هیچکس بی عیب نیست.
هیچکس به طور کامل درست
نمی گوید...و در انتها،
مهربانی از همه چیز برتر است
✨شبتون خوش همراهان عزیز ✨
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
❣ #سلام_امام_زمانم❣
ای تجلی آبی ترین آسمان امید
دلـــها به یاد تو می تپــــد
و روشــنی نگاه منتظران
به افق خورشیــد ظهـورتوست
بیا و گــَرد گامهایت را
تو تیای چشــمانمان قرار ده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
🌹تعجیل درفرج #صلوات
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#کلیپ_اربعین
کربلا کاش منم زائرت بودم😭😭
حتما نگاه کنید پیاده روی برای امسال هست😔
ولی بدون ایرانیا😭
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
✨🕊✨ #کارگاه_ارتباط_موثر_باهمسر 8⃣ ⚙️ #مهارتهای_همسرداری 💌 #درد_دل_زنها (الف) 1️⃣براش صبحونه آماده
✨🕊✨
#کارگاه_ارتباط_موثر_باهمسر 9⃣
⚙️#مهارتهای_همسرداری
💌#درد_دل_زنها (ب)
3️⃣اصلاً جرأت ندارم عیبهاش رو بهش بگم.
🔻امتحان کردم وقتی یکی دوتا از عیبهاش رو میگم،
و ازش خواهش میکنم که اونا رو برطرف کنه، انگار کفر گفتم، شدیداً عصبانی میشه.
فکر میکنم فقط دوست داره ازش تعریف کنم و هیچ کدوم از ضعفهاش رو نگم.
🔰هر وقت درباره مسائل زندگی نظر میدم، هنوز جملهم تموم نشده مخالفت میکنه.نمیدونم شاید چون من زنشم نظرمو رد میکنه💔😒
چون بارها دیدم که وقتی مادر یا یکی از اطرافیانش همین نظر منو بدن، از اون به عنوان یه ایده خوب یاد میکنه!
💡🥇😍
#ادامه_درپست_بعدی..
. ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
4️⃣در مورد تربیت دخترمون بیشتر مسئولیتها
🔻به گردن منه،و هر اتفاقی هم که میفته میگه مقصر تویی. خیلی وقتا ازش میخوام با بچه بازی کنه، براش قصه بگه، ما رو پارک ببره،
اما تو جواب میگه من خستهم، حوصله این کار رو ندارم ...
تو باید به بچه برسی.😔
🔰هر کی تو زندگی اشتباهاتی داره، منم انسانم و گاهی اشتباه میکنم.
خیلی دوست دارم همسرم با زبونی آروم و لطیف و با مهربونی اشتباهاتمو بهم بگه، چون عمدی نبوده،
💞💜💕
🗣ولی اکثراً با عصبانیت و تندی جملاتی مثل:
تو هیچی حالیت نیست، چرا نمیفهمی، اندازه یه بچه درک نمیکنی و ... به من میگه.
#ادامه_دارد ...
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
👵🏻❣💁🏻♀
#پرسشوپاسخ
#پرسش:
سلام علیکم. با تشکر از زحمات استاد گرانقدر که برای پاسخ به سؤالات ما وقت صرف میکنند، میخواستم بگویم که شوهر من، بسیار دهن بین است و دائم به دهن مادرش نگاه میکند؛ به نظر شما چگونه باید این ویژگی ناپسند او را از بین ببرم؟
✍️ #پاسخ :
علیکم السلام. با سپاس از الطاف شما بانوی بزرگوار، ویژگی دهن بینی افراد (چه آقا و چه خانم) براحتی قابل درمان نیست؛ بنابراین، چندان امیدی به اصلاح این ویژگی ناپسند همسرتان نداشته باشید.
با توجه به این که در تعارض دو تا الگو (شما و مادر شوهر محترمتان)، الگویی پذیرفته میشود که محبوبتر باشد، شما باید بیشتر بکوشید تا شوهرتان، جنابعالی را الگو قرار داده، به دهن شما نگاه کند؛
پس لطفا به همسرتان بیشتر برسید و به نیاز جنسی و عاطفی ایشان بیشتر توجه کنید؛ به همسرتان اقتدار بدهید (دهن به دهن و بگو مگو نکنید؛ از ایشان اطاعت کنید و بگویید چشم)، غرور مردانه شوهرتان را جریحه دار نکنید و به خانواده ایشان بویژه مادرشان محبت کنید و احترام بگذارید. در پناه حق باشید . 🌸
👤 حجت الاسلام دکتر دهنوی
@hosein_dehnavi
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
هدایت شده از بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش
💥 برگرفته از حوادث #حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بینظیر سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است.
نویسنده : فاطمه ولی نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش #قسمت78 💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگها
#تنها_میان_داعش
#قسمت79
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#تنها_میان_داعش
#قسمت80
💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود.
جهت مقام #امام_مجتبی (علیهالسلام) را پیدا نمیکردم، نفسی برای #دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد.
💠 میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟
رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت #شهادت عباس، نفسش را بگیرد.
💠 عباس برای زنعمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.
یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من بهتنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک #مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم.
💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان #منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد.
قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#یه_وقتایی ...
🌀 تو تراس یا انباری یا صندوق ماشین جا کم میاد و فضا تنگ میشه ...
بعد که خوب دقت میکنی و یه چیزایی رو جابجا میکنی و میزاری سرجاش، جا باز میشه و از تنگی درمیاد.
❇️ تو زندگی هم همینه...
گاهی یه چیزایی سرجاش نیست، بعضی رفتارها جابجا شده، برای همین هم احساس تنگی میکنی...
مثل 👈 بزرگتر و کوچکتر، زن و مرد، خیابون با خونه، مجازی و حقیقی، حریم خصوصی با عمومی و.....
🍃 #همه_چی_رو_سر_جاش_بگذاریم...
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#تلنگر🤔
#شب_بخیر
📌برگها درست وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند
📕پیامبر اکرم:
آفَةُ الجَمالِ الخُيَلاءُ .
📖آفت زيبايى غرور است .
شبتون حسینی
عاقبتتون بخیر☺️
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
میان تلخی این روزگار ...
مهـ❤️ـدی جان
دلـ💔ـم هوای تو کرده ...
بگو چه چاره کنم؟؟؟
سلام حضرت دلـ❤️ـبر ....
#سلام
#روزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#بانوی_خاص
#احادیث_معصومین
امام على عليه السلام:
هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن،
اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز !
غررالحكم حدیث 2463
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#مهارت_های_تربیت_فرزند
#موارد_موثر_هنگام_انعقاد_نطفه
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
قسمت1⃣
انعقاد نطفه در روزهای هفته📆
شنبه:تا جایی که تحقیق شده ظاهرا در این روز اشکالی ندارد👌
یکشنبه: در یکشنبه شب ها این خصوصیت را در فطرت و روان فرزند🚼
شما قرار میدهد تا به سرعت بتواند حافظ قران شود📖
وبه انچه خداوند روزی او میکند خشنود و راضی باشد☺️
دوشنبه: در دوشنبه شب ها حتی در اول شب که در روزهای دیگر نهی شده است❌
✅ بسیار سفارش شده است .👌
✅شهادت نصیب چنین فرزندی میشود وبه یگانگی خداوند و نبوت حضرت محمد[ص]شهادت میدهد🌹🌹
#ادامه_درپست_بعدی..
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#مهارت_های_تربیت_فرزند
#موارد_موثر_هنگام_انعقاد_نطفه
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
قسمت2⃣
سه شنبه: در روایتی از امام صادق [ع] سه شنبه شب نهی شده است❌
وبه خاطر زیان هایی که برای جنین دارد ان را مکروه دانسته اند⛔️
چهارشنبه:در چهارشنبه شب ها خصوصیتی نهفته است✳️
که فرزند حاصل از ان،عالم و دانشمند وحکیم خواهد شد🧐😊
پنجشنبه: انعقاد نطفه در روزهای پنجشنبه را میتوان به چند زمان متفاوت تقسیم کرد:📝
ظهر: این زمان باعث ایجاد فرزندی سالم خوش اندام پر فهم و درک میشود😇😍
بعد از نماز عشاء: در این موقع از روز پنجشنبه باعث ایجاد فرزندی بزر گوار😊
شرافتمند نیکوکار و ار اولیاء و صالحین میشود😍
بعد از نماز عشاء:بعد از خواندن نماز مغرب وعشاء و نمازهای مستحب نافله میتواند امیزش کند👌
#ادامه_دارد
#التماس_دعای_فرج
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤