eitaa logo
بانوی خاص🌹
415 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
18 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 کانال بانوی خاص ❤️همسرداری 👩‍🏫فرزند پروری 🏠خانه داری احکام و مطالب متفرقه سوالات مشاوره کاملا رایگان تبادل و ارتباط با ادمين: @delaram7645 لينك كانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1265893419C1fe8b5bb94
مشاهده در ایتا
دانلود
😳فقط تا غروب وقت دارید عضو گروه بشید و در چله دعای هفتم صحیفه با دوستان شریک بشید 👌تا دیر نشده عجله کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3523018840C83ff6ee92c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛🧡💚 ۹ 💬یک آقایی مراجعه کرد به من گفت: آقای دکتر من می‌خوام جلسه بعد خانمم رو بیارم پیش شما برای مشاوره. گفتم قبلش بیام به شما یک توضیحی داده باشم .. ✔️آقای دکتر من خانمی دارم خیلی فداکاره، زحمت کشه، خدمات زیادی تو زندگی کرده، ✔️دو سه تا بچه برای من پرورش داده ... اونم با تربیت‌های خوب ... همه تحصیل کرده، خوب .. 🔻من یک سالیه یک خانمی رو عقد کردم، خانمم تا حالا خبر نداشته، چند روزیه مطلع شده، 🔻بماند که چه سر و صداها کرد و چه آبروها برد، حالا میخواد بیاد پیش شما، شما رو خیلی قبول داره، من گفتم قبلش بیام بهتون بگم آقای دکتر هر کار بلدی بکن، خانم دومه بمونه. 👈اگه قرار باشه خانم دومه بره اونی که باید بره خودشه... .. @banoye_khaass
♦️ممکنه شما الان بگید عجب مرد پستی... میگه خانمم فداکاره و همه کار و زحمتی کشیده، بعد رفته سراغ یک خانم دیگه؟! منم قبل از اینکه مثل شما ذهنم به این قضاوته کشیده بشم، گفتم که چی شد که سراغ این خانم دوم رفتی؟ 😍گفت آخ اگه اینو زنم پرسیده بووووود؟!! 🗣بجای اینکه راه بیفته و توی سالن داد بزنه و همسایه ها رو با خبر کنه یا اینکه زنگ بزنه به مامان باباش و اونا رو سر من بکشونه.. آخ کاش می پرسید "چطور؟؟" و همین سوالو اون می پرسید ..میگفتم بفهمه، گفت آقای دکتر من گفتم خانمم فداکار، زحمت‌کش، تربیت صحیح ... اما یک اشکالی داره، آدمو همچیییین لِه میکنه... گفت : خانممو میارم از خودش بپرسید، اگه نگفت این چند ساله من افسرده بودم... اصلا انگیزه زندگی نداشتم... مثل این جنازه‌ها میومدم میرفتم... 📆عمدا میرفتم توی اداره اضافه کار بر میداشتم دیر خونه بیام. 💭یک شب داشتم تو ماشین زیر باران میرفتم، دیدم خانمی هم داره کنار پیاده‌رو میره، دیدم زیر بارون داره میره، گفتم بنده خدا خیس میشه سوارش کنم. .... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔑🔑🔑 👈چطور غُر بزنیم؟ 🔸اگر تو زندگی مشترک زیاد غر می‌زنین، برای اینکه کارتون به مشاجره نکشه این نکات غز زنی رو رعایت کنید! 💥هدفمند غُر بزنيد 🔸غُر زدن زمانی مفيده كه برای رفع يک نگرانی خاص انجام بشه. بهتره هدف‌تون رو از غُر زدن مشخص كنين، در اين صورت همسر شما هم به نحو موثری می‌تونه برای حل مشكل پيش‌ اومده، به شما كمک كنه. 💥زمان مناسب غُر 🔸برای غُر زدن زمان مناسبی رو انتخاب کنین و بدونين بهترين زمان غُر زدن به همسرتون دقيقا چه موقع هست! 💥لحن مناسب غُر 🔸غُر زدن زمانی مفید فایده هست که با لحن درست انجام بشه. به عبارت دیگه با توجه به روحیات و نقاط ضعف و قوت همسرتون باید بدونید به چه ترتيبی لحن غُر زدنتون رو مديريت كنين. و در آخر بهتره غُر زدن رو با کلمات محبت‌آمیز مثل عزیزم، قربونت بشم، عزیز دلم و ... آغاز کنین! ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش : شوهرم دائم به من دروغ می گوید و معتقد است که اسلام اجازه داده آقایان به همسرانشان دروغ بگویند ؛ آیا این حرف درست است ؟ ✍️ پاسخ : خير . دروغ گفتن ، حرام و گناه كبيره است ؛ چه به مرد و چه به زن . شايد همسر شما روايتى را ديده يا شنيده اند كه در سه جا مى توان دروغ گفت كه به آن دروغ مصلحتى مى گويند : ١- در جنگ به دشمن ؛ ٢- اصلاح ذات البين ( يعنى براى از بين بردن اختلافات دو نفر ) و٣- در نويد دادن به زن ( يعنى مرد اجازه دارد براى روحيه دادن به زن و اميدوار كردن او به آينده ، به همسرش به طور غير واقعى نويد دهد ) كه البته شهيد بزرگوار دستغيب شيرازى در پاورقى كتاب گناهان كبيره نوشته است : سند اين قسمت روايت ضعيف است ؛ بنابراين ، همسر محترم شما نه تنها نبايد به شما دروغ بگويند ؛ بلكه احتياطا نويد به دروغ هم ندهند . در پناه حق باشيد . 🌸 @hosein_dehnavi ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
🔹متن دعای هفتم صحیفه سجادیه.... 🔹هم نوا با هم 🔸به نیت سلامتی و طبق توصیه مقام‌ معظم رهبری برای دفع بیماری ها و بلایا 🔸همزمان یک تا دو دقیقه قبل از اذان مغرب به افق هر شهر 🔸شروع از امروز 🔹 به مدت چهل روز 🔸 پس از قرائت دعا، تا ساعت 8 شب در همین گروه اعلام نمایید. 🔸در ثواب این برنامه و اثرگذاری آن شریک باشید و دیگران را نیز دعوت به این پویش نمایید. لینک گروه: https://eitaa.com/joinchat/3523018840C83ff6ee92c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی خاص🌹
#ازجهنم_تابهشت #قسمت121 اشكاش روي صورتش جاري و صورتش كامل خيس از اشك بود. نگاهي به اطرافم ميندازم
_جانم داداش؟ سلام محمدجواد _ سلام امیرحسین. بگو چی شده ؟ _ چی شده؟ محمدجواد _ کارا درست شد. _ کارا؟ محمدجواد _ در حال حاضر ما شهید زنده ایم. از سپاه زنگ زدن گفتن چند روز دیگه اعزامه. فردا ساعت 12 باید اونجا باشیم برای هماهنگی. زود خودتو برسون به سمت حانیه برمیگردم سرش پایین بود و به سنگای صحن زل زده بود که سایمون توش مشخص بود. _ باشه. خداحافظ باورم نمیشد بلاخره کارام درست شد. با اینکه میدونستم لیاقت شهادت ندارم ولی..... دل کندن از حانیه سخت بود . تو این چندماه هردو حسابی به هم وابسته شده بودیم. _ خانومم؟ حانیه_ جون دلم ؟ _ محمد....جواد بود . گفت کارای..... حانیه به نفس نفس افتاده بود و بریده بریده گفت _ میخوای بری ؟ سرم رو پایین میندازم . روبه روم وایمیسته ، دیدن اشکاش داغونم میکنه. سرم رو بالا میاره و میگه _ برو خدا به همرات. میدونستم اگه پای عهد و پیمانش وسط نبود عمرا اجازه نمیداد. . . . بلاخره با دعوا از جانب خانواده و کلی قوربون صدقه از جانب من خانواده ها رضایت میدن به رفتن. ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
ساکی رو که براش آماده کرده بودم رو برمیدارم و دوباره بهش خیره میشم ، چقدر لباس سپاهی بهش میومد. ساک رو از دستم میگیره ، سرم رو پایین میندازم دستش رو زیر چونم میزاره تا سرم رو بالا بیاره که اولین قطره اشک روی دستش میریزه . سریع پشتش رو بهم میکنه و با صدای بم و گرفته میگه _ بیش از این پابندم نکن. تو که میدونی من لیاقت شهادت ندارم ، بادمجون بم هم آفت نداره. دستم رو روی شونش میزارم. به سمتم برمیگرده. حرفی نمیزنیم فقط به چشمای همدیگه خیره میشیم .یک دقیقه. پنج دقیقه. ده دقیقه . و بعد صدای در و پشت بندش صدای گرفته پرنیان _ داداش. نمیاید ؟ امیرحسین _ اومدم. ساکش رو از روی زمین بر میداره ، دستام رو میگیره و از اتاق خارج میشیم..... قدم به قدم هم ، اون داشت ميرفت به رسم عاشقي منم داشتم زندگيم رو بدرقه ميكردم به رسم عاشقي. همه تو حياط بودن ، مامان و بابا ، اميرعلي و فاطمه ، پرنيان و مامان عاطفه و پدر اميرعلي . مامان و بابا ناراحت و عصبي بودن ؛ پرنيان و مامان عاطفه هم كه حالشون زار بود و پدر اميرعلي كه تركيبي از حالات بود ، عصبي، نگران ، ناراحت . ميدونستم كه با دين و مذهب كمي مشكل داره. و من.... توصيفي براي حالم وجود نداشت. در خونه كه نيمه باز بود كامل باز ميشه و امير و ياسمين ميان داخل. ياسمين هم شده بود يه خانوم چادري ، تنها من و اميرحسين تعجب نكرده بوديم. چون ميدونستيم و مطمئن بوديم امير ميتونه شيريني دين و مذهب واقعي رو تو دلش بندازه. هردو ناراحتي و نگراني از چهره هاشون داد ميزد. و حالا وقت رفتن بود . . به طرفم برميگرده ، حاله اشك جلوي چشمام رو ميگيره . با لبخند رو به من ميگه _ هواييم نكن ديگه خانوم. با بغض بهش ميگم _ به قول اون شعره 👼ـه! ؟! اميرحسين _ خودت اجازه دادي. حانيه_ اره. دستم رو بالا ميارم وبي توجه به جمعيت روي صورتش ميكشم. اميرحسين _ نكن حانيه. نكن. ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 خیانت زن متاهل در فضای مجازی 🔴 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ ماه خون ماه غم است ▪️فاطمیه یک محرم ماتم است ▪️فاطمیه چشم گل پر شبنم است ▪️فاطمیه عمر گل ها هم کم است ▪️فاطمیه دیده مهدی تر است ▪️اشک ریزان در عزای مادر است  فرا رسیدن ایام فاطمیه تسلیت 🏴 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
نکته👌🌹 امیرالمؤمنین عليه السلام: العاقِلُ مَن صَدَّقَ أقوالَهُ أفعالُهُ عاقل كسى است كه رفتار او گفتارش را تصديق كند غررالحكم حدیث1390 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🔅حق دوباره کرمی کرد که بیدار شوم... با نگاه تو ،گل فاطمه هشیار شوم... 🔅از ازل گر دل من بر تو ارادت کردست... مادرت خواست که من بر تو گرفتار شوم... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤یا حضرت مـــــادر 🖤 ▪️خبر از یک زن بیمار ▪️شود میمیرم ▪️مادری دست به دیوار ▪️شود میمیرم ▪️با زمین خوردن تو ▪️بال و پرم میریزد ▪️چادرت را نتکان ▪️عرش بهم میریزد فرارسیدن ایام فاطمیه تسلیت باد 🏴 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 1399.10.04 - motiee.mp3
4.16M
🔳 🌴همین که بهتری الحمدالله 🌴جدا از بستری الحمدالله 🎤 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی خاص🌹
♦️ممکنه شما الان بگید عجب مرد پستی... میگه خانمم فداکاره و همه کار و زحمتی کشیده، بعد رفته سراغ یک خ
🚙 آقای دکتر ترمز زدم... سوار شد... چشمم از توی آینه‌ی اتومبیل افتاد بهش [جمله رو گوش کنید] با خودم گفتم: "خدا رحم کنه به شوهرش، چجوری تحملش میکنه". آقای دکتر پس نمی‌تونی بگی اینو برای وجاهتش انتخاب کردم... من با خودم در اولین دیدارِ این خانوم که توی اینه دیدمش، گفتم خدا رحم کنه به شوهرش. بعد گفت: تو همون فکر خودم بودم و مسائل خودم... داشتم میرفتم!! یک دو کیلومتری رفتم می‌خواستم بپیچم به فرعی... ماشینو نگه داشتم... گفتم خانوم بفرمایید پیاده شید. + آقای دکتر شما انتظار داری اینجا این خانوم پیاده میشه چی بهت بگه؟‌ - گفتم یک دستت درد نکنی ، یک خدا پدر و مادرتو بیامرزه ای ، چیزی بده .‌‌‌... + گفت این زن پیاده شد، به من گفت: آقا شاید برای شما کمک کردن به زنی بود که زیر بارون مونده بود، ولی به این امام رضایی که دارم پیشش میرم خیلی ازتون ممنونم... ... ✨شما توی اوج غربت من یک شیرینی عمیقی رو به دلم نشوندین، خییییلی ممنونتونم✨.. گفت: بعدش که خانومه رفت، من چند ده متری دنبال این خانوم رفتم... اصرارش کردم بیا، بیا .. به اصرار گفتم بشین، نشست... گفتم خانوم: ((هر مردی خانومی رو زیر بارون میدید سوار میکرد)) چرا این کار من براتون اونقد گنده بود؟ گفت آخه مصیبتای من زیاده. گفتم چی هست؟ .. @banoye_khaass
🔺گفت من اهل مشهد که نیستم، اهل فریمانم، شوهرم معتاد بود و‌ منو طلاق داد... منم پدری نداشتم، سرپرست نداشتم!! 🔸رفتم کمیته امداد فریمان، گفتم منو تحت پوشش بگیرید، گفتن باید مسئول کمیته‌ی مشهد تصمیم بگیره‌. اومدم مشهد، گفتن مسئولِ کمیته‌ی مشهد تهرانه، فردا میاد. منم داشتم از اینجا رد میشدم میرفتم به سمت حرم امام رضا، شما منو دیدید سوار کردید . این بود که کمک شما تو اون مصیبت، خیلی این برام شیرین اومد، خیلی خداوند بهتون .. هر چی میخواین خدا بهت بده .. 👈[دو کیلومتر راه بردا، این همه شکوه]!!! ➖➖🔸🔷🔸➖➖ مَرده گفت: من شبانه ۵ میلیون پول دادم... خونه براش رهن کردم تو مشهد. اصرار داری بری فریمان؟ گفت نه من اومدم ببینم، اونجا که من تو اون روستایی که هستم همه دشنام و فحش و ... ✔️گفتم پس همینجا بمون، اینجا یک خونه رهن میکنم. 👈[مردی که میگفت خانومم همیشه لهم کرده الان شده تکیه گاه بدون رقیب یک زن]. گفت: آقای دکتر شما فکر کنید من یک مرد هوس بازی هستم، همونطوری که خانومم بهم گفت .. اصلا ‼️من یک مرد متعهدیم، البته چون میرفتم توی خونه‌ی این زن میومدم، نمیخواستم ناخودآگاه چشم به این بیفته که خدای نکرده یک وقت دچار معصیتی بشم، خب عقدش کردم، قصدم چی بود؟ برم اونجا ببینم ((وسیله ای نمیخواد، باری نمیخواد))... کاری نداره.. پولی داره؟ رسیدگی... رسیدگی .. .. @banoye_khaass
🔸این یک سالی که این خانوم رو عقد کردم، خدا رو گواه میگیرم فقط یک بار بهش مواجهه جسمی داشتم، اونم فقط بخاطر خودش بود که یک وقت بر و رویی نداره... فکر نکنه من بهش اعتنایی ندارم، اونم بخاطر این انجام دادم. 🔻اما اینکه گفتم دکتر زنمو میارم، اگه بگه این باید بره، خودش باید بره، فکر نکنید من دارم اینو به زنم ترجیح میدم، نه!! زنمو آوردم ازش بپرسید، بگید شوهر تو از کی افسردگیش تموم شد به نشاط اومد؟ اگه نگفت تو این یک سال اخر .. 🌟من این زن دوم رو برای محبت و لطف به همسر اولم نگهداشتم، چون افسرده شدم، انگیزه زندگی اونجا نداشتم، این به من انگیزه داده... محصولشو میبرم تحویل اون میدم .. ➖➖🔸🌸🔷🌸🔸➖➖ بعد من گفتم: یک نمونه برای من بگو که این خانوم چطور بهت شکوه میده و اون یکی زنت می‌بره .. 🔻گفت دکتر نمونش: پنج کیلو موز گرفته بودم ببرم خونه، با خودم گفتم دوتاشو بِکَنم سر راه ببرم ببینم این خانوم کاری نداره، بعد همینطور موزم بهش بدم .. سلام خانوم من از اینجا رد میشدم گفتم ببینم کاری چیزی ندارین، ضمنا دو تا موزم تو ماشین بود گفتم برات بیارم، 👈دو تا موز از کنار پنج کیلو .. میدونید بهم چی میگفت؟ 🤩میگفت آقا بذارید از زیر قبلی‌تون بیام بیرون تا بعد .. [میگید شگرده؟!؟!؟؟؟! باشه شگرده؟!؟! اگه شما معتقد به شگردی که من معتقد به شگرد نیستم، من میگم داره درست حرفش رو میزنه]، 👈[زن اول شیرینی تامین رو از مرد گرفته، زن دوم داره شکوهشو میده ... مثل شماها پنهان نمیکنه].... بعد گفت: بقیه پنج کیلو رو بردم خونه، خانومم چی گفت؟! : اون بالا نذاریا اونجا رو تازه تمیز کردم، بیا بذار اینجا .. این همه موز برای چی گرفتی؟! 👌 با دو تا میشدم باران رحمت 😖 با بقیش هیچی نمیشدم، گوشه و کنایه ای هم میخوردم . 👈 تفاوتو دیدی؟؟ ادامه دارد ... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀
سلام .. این جلسه👆👆 یکم طولانی شد اما ارزشش رو داره؛ مثال واقعی و پرنکته‌ایه... حتما حتما بخونیدش!!