#ازجهنم_تابهشت
#قسمت123
#به_روایت_حانیه
ساکی رو که براش آماده کرده بودم رو برمیدارم و دوباره بهش خیره میشم ، چقدر لباس سپاهی بهش میومد. ساک رو از دستم میگیره ، سرم رو پایین میندازم دستش رو زیر چونم میزاره تا سرم رو بالا بیاره که اولین قطره اشک روی دستش میریزه . سریع پشتش رو بهم میکنه و با صدای بم و گرفته میگه _ بیش از این پابندم نکن. تو که میدونی من لیاقت شهادت ندارم ، بادمجون بم هم آفت نداره.
دستم رو روی شونش میزارم. به سمتم برمیگرده. حرفی نمیزنیم فقط به چشمای همدیگه خیره میشیم .یک دقیقه. پنج دقیقه. ده دقیقه . و بعد صدای در و پشت بندش صدای گرفته پرنیان _ داداش. نمیاید ؟
امیرحسین _ اومدم.
ساکش رو از روی زمین بر میداره ، دستام رو میگیره و از اتاق خارج میشیم.....
قدم به قدم هم ، اون داشت ميرفت به رسم عاشقي منم داشتم زندگيم رو بدرقه ميكردم به رسم عاشقي.
همه تو حياط بودن ، مامان و بابا ، اميرعلي و فاطمه ، پرنيان و مامان عاطفه و پدر اميرعلي . مامان و بابا ناراحت و عصبي بودن ؛ پرنيان و مامان عاطفه هم كه حالشون زار بود و پدر اميرعلي كه تركيبي از حالات بود ، عصبي، نگران ، ناراحت . ميدونستم كه با دين و مذهب كمي مشكل داره. و من....
توصيفي براي حالم وجود نداشت.
در خونه كه نيمه باز بود كامل باز ميشه و امير و ياسمين ميان داخل. ياسمين هم شده بود يه خانوم چادري ، تنها من و اميرحسين تعجب نكرده بوديم. چون ميدونستيم و مطمئن بوديم امير ميتونه شيريني دين و مذهب واقعي رو تو دلش بندازه. هردو ناراحتي و نگراني از چهره هاشون داد ميزد.
و حالا وقت رفتن بود .
#من_به_چشم_خود_ديدم_كه_جانم_ميرود.
به طرفم برميگرده ، حاله اشك جلوي چشمام رو ميگيره . با لبخند رو به من ميگه _ هواييم نكن ديگه خانوم.
با بغض بهش ميگم _ به قول اون شعره
#آمدے_گفتے_بہ_مڹ_ای_حوریـ👼ـه!
#دلبــری_هایت_بماند_بعد_فتح_سوریه
#پس_همیڹ_جا_از_شما_دارم_سوال
#مڹ_نــدارم_درفراقتـ_صبر_آقا_زوریہ؟!
اميرحسين _ خودت اجازه دادي.
حانيه_ اره.
دستم رو بالا ميارم وبي توجه به جمعيت روي صورتش ميكشم.
اميرحسين _ نكن حانيه. نكن.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 خیانت زن متاهل در فضای مجازی
🔴 #استاد_عباسی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
▪️#فاطمیه ماه خون ماه غم است
▪️فاطمیه یک محرم ماتم است
▪️فاطمیه چشم گل پر شبنم است
▪️فاطمیه عمر گل ها هم کم است
▪️فاطمیه دیده مهدی تر است
▪️اشک ریزان در عزای مادر است
فرا رسیدن ایام فاطمیه تسلیت 🏴
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
نکته👌🌹
#شب_بخیر
امیرالمؤمنین عليه السلام:
العاقِلُ مَن صَدَّقَ أقوالَهُ أفعالُهُ
عاقل كسى است كه رفتار او گفتارش را تصديق كند
غررالحكم حدیث1390
#شبتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🔅حق دوباره کرمی کرد که بیدار شوم...
با نگاه تو ،گل فاطمه هشیار شوم...
🔅از ازل گر دل من بر تو ارادت کردست...
مادرت خواست که من بر تو گرفتار شوم...
#روزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤یا حضرت مـــــادر 🖤
▪️خبر از یک زن بیمار
▪️شود میمیرم
▪️مادری دست به دیوار
▪️شود میمیرم
▪️با زمین خوردن تو
▪️بال و پرم میریزد
▪️چادرت را نتکان
▪️عرش بهم میریزد
فرارسیدن ایام فاطمیه تسلیت باد 🏴
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 1399.10.04 - motiee.mp3
4.16M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴همین که بهتری الحمدالله
🌴جدا از بستری الحمدالله
🎤 #میثم_مطیعی
⏯ #روضه
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
♦️ممکنه شما الان بگید عجب مرد پستی... میگه خانمم فداکاره و همه کار و زحمتی کشیده، بعد رفته سراغ یک خ
#اقتدار_مرد
🚙 آقای دکتر ترمز زدم... سوار شد... چشمم از توی آینهی اتومبیل افتاد بهش [جمله رو گوش کنید]
با خودم گفتم: "خدا رحم کنه به شوهرش، چجوری تحملش میکنه".
آقای دکتر پس نمیتونی بگی اینو برای وجاهتش انتخاب کردم... من با خودم در اولین دیدارِ این خانوم که توی اینه دیدمش، گفتم خدا رحم کنه به شوهرش.
بعد گفت:
تو همون فکر خودم بودم و مسائل خودم... داشتم میرفتم!!
یک دو کیلومتری رفتم میخواستم بپیچم به فرعی... ماشینو نگه داشتم... گفتم خانوم بفرمایید پیاده شید.
+ آقای دکتر شما انتظار داری اینجا این خانوم پیاده میشه چی بهت بگه؟
- گفتم یک دستت درد نکنی ، یک خدا پدر و مادرتو بیامرزه ای ، چیزی بده ....
+ گفت این زن پیاده شد، به من گفت:
آقا شاید برای شما کمک کردن به زنی بود که زیر بارون مونده بود، ولی به این امام رضایی که دارم پیشش میرم خیلی ازتون ممنونم...
... ✨شما توی اوج غربت من یک شیرینی عمیقی رو به دلم نشوندین، خییییلی ممنونتونم✨..
گفت:
بعدش که خانومه رفت، من چند ده متری دنبال این خانوم رفتم... اصرارش کردم بیا، بیا .. به اصرار گفتم بشین، نشست...
گفتم خانوم:
((هر مردی خانومی رو زیر بارون میدید سوار میکرد)) چرا این کار من براتون اونقد گنده بود؟
گفت آخه مصیبتای من زیاده.
گفتم چی هست؟
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
🔺گفت من اهل مشهد که نیستم، اهل فریمانم، شوهرم معتاد بود و منو طلاق داد... منم پدری نداشتم، سرپرست نداشتم!!
🔸رفتم کمیته امداد فریمان، گفتم منو تحت پوشش بگیرید، گفتن باید مسئول کمیتهی مشهد تصمیم بگیره.
اومدم مشهد، گفتن مسئولِ کمیتهی مشهد تهرانه، فردا میاد.
منم داشتم از اینجا رد میشدم میرفتم به سمت حرم امام رضا، شما منو دیدید سوار کردید .
این بود که کمک شما تو اون مصیبت، خیلی این برام شیرین اومد، خیلی خداوند بهتون .. هر چی میخواین خدا بهت بده ..
👈[دو کیلومتر راه بردا، این همه شکوه]!!!
➖➖🔸🔷🔸➖➖
مَرده گفت:
من شبانه ۵ میلیون پول دادم... خونه براش رهن کردم تو مشهد.
اصرار داری بری فریمان؟ گفت نه من اومدم ببینم، اونجا که من تو اون روستایی که هستم همه دشنام و فحش و ...
✔️گفتم پس همینجا بمون، اینجا یک خونه رهن میکنم.
👈[مردی که میگفت خانومم همیشه لهم کرده الان شده تکیه گاه بدون رقیب یک زن].
گفت: آقای دکتر شما فکر کنید من یک مرد هوس بازی هستم، همونطوری که خانومم بهم گفت ..
اصلا ‼️من یک مرد متعهدیم،
البته چون میرفتم توی خونهی این زن میومدم، نمیخواستم ناخودآگاه چشم به این بیفته که خدای نکرده یک وقت دچار معصیتی بشم، خب عقدش کردم،
قصدم چی بود؟ برم اونجا ببینم ((وسیله ای نمیخواد، باری نمیخواد))... کاری نداره.. پولی داره؟
رسیدگی... رسیدگی ..
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
🔸این یک سالی که این خانوم رو عقد کردم، خدا رو گواه میگیرم فقط یک بار بهش مواجهه جسمی داشتم،
اونم فقط بخاطر خودش بود که یک وقت بر و رویی نداره... فکر نکنه من بهش اعتنایی ندارم، اونم بخاطر این انجام دادم.
🔻اما اینکه گفتم دکتر زنمو میارم، اگه بگه این باید بره، خودش باید بره، فکر نکنید من دارم اینو به زنم ترجیح میدم، نه!!
زنمو آوردم ازش بپرسید، بگید شوهر تو از کی افسردگیش تموم شد به نشاط اومد؟ اگه نگفت تو این یک سال اخر ..
🌟من این زن دوم رو برای محبت و لطف به همسر اولم نگهداشتم، چون افسرده شدم، انگیزه زندگی اونجا نداشتم،
این به من انگیزه داده... محصولشو میبرم تحویل اون میدم ..
➖➖🔸🌸🔷🌸🔸➖➖
بعد من گفتم:
یک نمونه برای من بگو که این خانوم چطور بهت شکوه میده و اون یکی زنت میبره ..
🔻گفت دکتر نمونش:
پنج کیلو موز گرفته بودم ببرم خونه، با خودم گفتم دوتاشو بِکَنم سر راه ببرم ببینم این خانوم کاری نداره، بعد همینطور موزم بهش بدم ..
سلام خانوم من از اینجا رد میشدم گفتم ببینم کاری چیزی ندارین، ضمنا دو تا موزم تو ماشین بود گفتم برات بیارم،
👈دو تا موز از کنار پنج کیلو ..
میدونید بهم چی میگفت؟
🤩میگفت آقا بذارید از زیر #باران_رحمت قبلیتون بیام بیرون تا بعد ..
[میگید شگرده؟!؟!؟؟؟! باشه شگرده؟!؟!
اگه شما معتقد به شگردی که من معتقد به شگرد نیستم، من میگم داره درست حرفش رو میزنه]،
👈[زن اول شیرینی تامین رو از مرد گرفته، زن دوم داره شکوهشو میده ... مثل شماها پنهان نمیکنه]....
بعد گفت: بقیه پنج کیلو رو بردم خونه، خانومم چی گفت؟! :
اون بالا نذاریا اونجا رو تازه تمیز کردم، بیا بذار اینجا ..
این همه موز برای چی گرفتی؟!
👌 با دو تا میشدم باران رحمت
😖 با بقیش هیچی نمیشدم، گوشه و کنایه ای هم میخوردم .
👈 تفاوتو دیدی؟؟
ادامه دارد ...
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
سلام ..
این جلسه👆👆 یکم طولانی شد اما ارزشش رو داره؛ مثال واقعی و پرنکتهایه... حتما حتما #کامل بخونیدش!!
بانوی خاص🌹
#ازجهنم_تابهشت #قسمت123 #به_روایت_حانیه ساکی رو که براش آماده کرده بودم رو برمیدارم و دوباره بهش
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت124
دستم رو عقب ميكشم ، ساكش رو از روي زمين برميدارم و دستش ميدم.
_ برو و به سلامت برگرد .
ساك رو از دستم ميگيره و به سمت در راه ميوفته. مامان عاطفه از زير قرآن ردمون ميكنه. پرنيان كاسه آب رو به من ميده. و......
يه آغوش مادرانه كه خدا ميدونه شايد مامان عاطفه اون لحظه آرزوش اين بود كه زمان كامل بايسته. آغوش خواهرانه ، كاش خودم حالم خوب بود و به پرنيان دلداري ميدادم. و آغوش پدرانه كه آخرين جملش رو به قدري آروم گفت كه فقط من و اميرحسين شنيديم _ بهت افتخار ميكنم پسرم.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت125
برق خوشحالي تو چشماي اميرحسين موج ميزد. از پدر جدا و به سمت من مياد. بوسه اي روي پيشونيم ميشينه كه عشق رو به وجودم تزريق ميكنه.
بعد از خداحافظي با همه افرادي كه اونجا بودن ، همه حالمون رو درك ميكنن و ميرن داخل خونه. تسبيح فيروزه اي رو از جيبش در مياره و دور دستم ميبنده ؛ ماشيني كه بايد باهاش ميرفت ، كمي جلو تر از خونه بود ، اين بار بوسه روي دستم ميزنه و عقب عقب همونطور كه به چشماي هم زل زده بودیم به سمت ماشین میره ، سوار میشه و ماشین حرکت میکنه. کاسه آبی رو که توش رزای پر پر بود رو پشت ماشین میریزم و.......
رو روبه روي من ميگيره ، يه آغوش مادرانه كه خدا ميدونه شايد مامان عاطفه اون لحظه آرزوش اين بود كه زمان كامل بايسته. آغوش خواهرانه ، كاش خودم حالم خوب بود و به پرنيان دلداري ميدادم. و آغوش پدرانه كه آخرين جملش رو به قدري آروم گفت كه فقط من و اميرحسين شنيديم _ بهت افتخار ميكنم پسرم.
برق خوشحالي تو چشماي اميرحسين موج ميزد. از پدر جدا و به سمت من مياد. بوسه اي روي پيشونيم ميشينه كه عشق رو به وجودم تزريق ميكنه.
بعد از خداحافظي با همه افرادي كه اونجا بودن ، همه حالمون رو درك ميكنن و ميرن داخل خونه. تسبيح فيروزه اي رو از جيبش در مياره و دور دستم ميبنده ؛ ماشيني كه بايد باهاش ميرفت ، كمي جلو تر از خونه بود ، اين بار بوسه روي دستم ميزنه و عقب عقب همونطور كه به چشماي هم زل زده بودیم به سمت ماشین میره ، سوار میشه و ماشین حرکت میکنه. کاسه آبی رو که توش رزای پر پر بود رو پشت ماشین میریزم و.......
#وقت_رفتن_کاش_در_چشمم_نمی_غلطید_اشک…
#آخرین_تصویر_او_در_چشم_ها_یم_تار_بود…
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_به_مادر_سادات^
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣“السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🍃🌸السلام علیک یا فاطمہ الزهࢪا‹س›🌸🍃
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌸السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌸ِالسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌸السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌸 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌸السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌸السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌸 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌸ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌸 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ🌸السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ🌸
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
نکته👌🌹
#شب_بخیر
#نیمی_از_عقل
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم)
التَّوَدُّدُ إِلَي النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ
#رسول_خدا (ص) فرموده است:
#دوستي كردن با #مردم
نيمي از #عقل است.
#اصول_كافي، ج 2،
ص 643
شبتون مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
📌تمام جلسات مهم مهارتهای همسرداری
#مهارتهای_همسرداری
💠مقدمه
🔍 جلســـه یـک 🔍 جلســــه دو
🔍 جلسه ســــه 🔍 جلسه چـهار
🔍 جلسه پنـــج 🔍 جلسه شـش
🔍 جلسه هفـت 🔍 جلسه هشت
🔍 جلســـه نُــه 🔍 جلســــــه نه۲
🔍 جلسه ده 🔍 جلسه یازده
🔍 جلسهدوازده 🔍 جلسه سیزده
🔍 جلسهچهارده 🔍 جلسه پانزده
🔍 جلسه شانزده 🔍 جلسه هفده
🔍جلسه هجده 🔍 جلسه نوزده
🔍جلسه بیست 🔍جلسه بیست ویک
.و..
بقیه رو هم خودتون زحمت بکشید
از رو هشتکا دنبال کنید😉
♥️ کانال بانوی خاص | عضو شو 👉
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
✼بیا بیا گل زهرا، #عزاےمادر توست
✻صفاے #فاطمیه از، صفاےمادرتوست
✼بیاکه باتن خونین💔هنوزمنتظراست
✻که #انتقام تو تنها، دواے مادر توست
#ایام_فاطمیه🥀🖤
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷🖤
#سلام
#روزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇
🖤 @banoye_khaass 🖤
💚#فاطمیه ماه خون ماه غم است
🖤فاطمیه یک محرم ماتم است
💚فاطمیه چشم گل پر شبنم است
🖤فاطمیه عمر گل ها هم کم است
💚فاطمیه دیده مهدی تر است
🖤اشک ریزان در عزای مادر است
🏴ایام فاطمیه تسلیت باد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇
🖤 @banoye_khaass 🖤