eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
13 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان نازنینم عرض ادب و خداقوت دارم خدمت همه شما همراهان همیشگی بانوی تراز...❤️ بالاخره بعد از یک وقفه طولانی بنا به درخواست بسیاری از دوستان از امشب رأس ساعت ۲۲ مجددأ داستان شب رو بارگذاری میکنیم.. داستانی که براتون انتخاب کردیم کتابی است با عنوان نامیرا نویسنده کتاب آقای صادق کرمیار هستن و داستان مربوط میشه به سالهای ۶۱هجری بسیار جذاب با نثری بسیار زیبا و روان تقدیم شما خوبان روزگار میشه . با ماباشید دوستان ،ما رو دور نندازید ،ما دوستون داریم😉😍 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹قصه گو قصه می گوید...❤️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
@nightstory57.mp3
14.76M
🍃عبای نورانی🕊 ༺◍⃟💐჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: داستان زیبای حدیث کساء رو بشنوید از زبان یک پارچه ی کساء یمانی❤️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹فصل اول 🌹برگ اول بیابان تفتیده و نور لرزان خورشید ظهر ،بر دشت ترک خورده و هرم سوزان باد که خاک داغ و رمل های دور دست را برسر وصورت عبدالله می پاشیدو حرکت اسب خسته اش را کند می کرد. ام وهب که در کجاوه ای روی شتر نشسته بود،پارچه ی رنگ باخته را کنارزد، نگاهی به عبدالله انداخت که جلوتر از او در حرکت بود،خواست بگوید؛آب!اما نگفت. حتی به مشک عبدالله هم امیدی نداشت، با نا امیدی صبورانه،دوباره پرده را انداخت. عبدالله یکباره ایستاد و رو به کجاوه بازگشت ،صدای برمی‌آمده ام وهب را شنیده بود؟! شتر ام وهب گویی آموخته ی اسب عبدالله بود که ایستاد و در پی او هشت سوار زره پوشیده و شمشیر و سنان و سپر آویخته در هلالی شکسته ،منتظر ماندند.عبدالله به شترنزدیک شد و پرده ی کجاوه را کنارزد وگفت : «مراصدازدی؟» ام وهب که می دانست از آب خبری نیست ،گفت: «نه!» عبدالله تشنگی جاری در نگاه ام وهب را می دید. شرمنده گفت:,«راهی تا فرات نمانده ؛به زودی همگی سیراب می شویم.» ام وهب با لبخندی ترک خورده ،به عبدالله نگریست تا نگرانی اش را بکاهد؛تا او پرده را بیاندازد و به سواران اشاره کند که؛حرکت می کنیم؛و دوباره به راه افتادند. تا افق خاکستری جز خار و خاشاک نبود،انس بن حارث کاهلی به نماز ایستاده بود؛در میان گودالی طبیعی که در کنارش تک خیمه ای کوچک در باد داغ دشت خشک می لرزید. در رکوعش ،موی برشانه ریخته اش با ریش بلند و یک دست سپیدش ،یکی می شد. در سجده اش صدای فریاد مردان خشمگین و چکاچک شمشیرها و زمین کوب سم اسبان رمیده و هرم آتش و شیون زنان و کودکان و خروش رود،دور و نزدیک می شد. به سجده که رفت انگار چنان برخاک افتاده بود که هرگز برنخواهدخاست. برخاست بی آنکه عبدالله و همراهان خسته اش را ببیند که تکیده به او نزدیک می شدند؛تا رسیدند و گرد تک خیمه را گرفتند و عبدالله از اسب پایین آمد و کنار گودال چشم در چشم انس ایستادتا او‌موج حیرت از دیدن پیرمردی تنها در بیابانی خشک و دور افتاده را در نگاهش بفهمد؛که ندید و نفهمید...🍃 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پاتوق گروه های جهادی طلاب و روحانیون قمی 📍عمود ۹۲ 🕌طریق المهدی (عج) 🔸محورهای فعالیت: ✅ مشاوره بالینی(خواهران، برادران) ✅ مشاوره حقوقی ✅ مشاوره‌ اقتصادی ✅ مشاوره طب سنتی ✅ مشاوره فرزند آوری ✅ پاسخ به سؤالات شرعی ✅ پاسخ به شبهات اعتقادی ✅ نشست سیاسی ✅ پرسمان مهدوی ✅ خطاطی ✅ نقاشی روی صورت ✅ شادمانه کودک و نوجوان ✅ اهدای جوایز ✅ ارائه محصولات عفاف و حجاب ✅ دوخت چادر ✅نماز جماعت ✅جمع آوری کمک‌های مردمی به جبهه های مقاومت 🔶 توزیع غذای گرم 🔷 نوشیدنی های گرم 🔻وعده دیدار: سه شنبه های هر هفته ساعت ۱۶ ✅ همزمان با ارائه میز خدمت در عمود ٩٢ پیاده روی طلاب جهادگر از عمود ١٢ رأس ساعت ١۶ 🔻طلاب علاقه مند به فعالیت می توانند از طریق آیدی زیر نسبت به ثبت نام و هماهنگی اعلام آمادگی نمایند. 🆔@ciahkale 🌐کانال رسمی سازمان بسیج طلاب و روحانیون استان قم 🔸@basijtollabqom 🔸@tolabjahadi
خدایا دستانمان خالیست اما دلمان قرصه چون تو هستی🌸🍃 به تو توکل میکنیم و اطمینان داریم به قدرتت دلخوشیم به بودنت که تنهایمان نمیگذاری بیشتر از همیشه مراقبمان باش! شبتون بخیر🌙✨✨ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا