🌹فصل هفتم
🍃برگ۸۴
پیر مرد سراپای عبدالله را برانداز کرد .گفت:
《از پیرمرد رنجوری کمک میخواهی که خود در راه رفتن احتیاج به کمک دیگران دارد؟!》
《فقط نشانی از مسلم بن عقیل میخواهم همین!》
پیرمرد با شنیدن نام مسلم، سرتکان داد و رو به آسمان کرد و گفت:
«استغفر الله ربی و اتوب الیه... خدایا از یک عمر غفلت به نزد تو توبه میکنم. 》
بعد رو به عبدالله گفت:
《خدا را شکر میگویم که امروز حق را بر من آشکار کرد و دریافتم که یزید بن معاویه امیرمؤمنان است و خلیفهی برحق رسول خدا... و ما بیهوده در کار خداوند وارد میشویم و بر گناهان خود میافزاییم.»
پیرمرد در حالی که استغفار میکرد،از عبدالله دور شد. عبدالله بـه دنبال او رفت. گفت:
《اقلا نشانی از مسلم به من بده!»
《او همان جاست که باید باشد.》
سخن گفتن با پیر مرد، بیهوده بود او را رها کرد و به راه خود ادامه داد. در گذر بعدی دو زن را دید که در حال گفتگو با یکدیگر، از پشت سر به او نزدیک شدند و از کنارش عبور کردند:
《خداوند مردان ما را به آتش دوزخ عقوبت کند که یاری دهندهی خویش را یاری نکردند.》
《کاش خداوند رحم های مادرانشان را کور میکرد که امروز با مسلم چنین نامردمی نکنند.》
عبدالله سریع تر رفت و از زنان سؤال کرد:
《آیا شما نشانی از مسلم دارید؟》
《آری از همین راه برو! و در انتها به سمت راست برو تا به جایی که باید، برسی. مراقب سربازان عبیدالله باش!》
گروهی از مردم در وسط میدان گاه بزرگ جمع شده بودند و به دور پیکر بی سری که به چوبهای آویخته و خون آلود بود، ناله و شیون میکردند. عبدالله وارد میدان شد و صحنه را دید و هراسان و ناباور جلو رفت و در مقابل پیکر بیجان مسلم ایستاد؛ که چون سر نداشت شناخته نمیشد. عبدالله پرسید:
《این مرد کیست که این چنین خوار کشته شده است؟»
《همان است که ما به یاری خویش فرا خواندیمش، ولی در مقابل دشمنش او را تنها گذاشتیم.》
《او مسلم بن عقیل، فرستادهی حسین
است که برای یاری ما آمد،اما خود به تهلکه افتاد ،بیآنکه کسی او را یاری کند.》
اشک در چشمان عبدالله جمع شد.گفت:
«وای بر شما! وای بر شما که فرستادهی حسین را میکشید،آن گاه بر پیکرش زاری میکنید و بر سر میزنید!شما بنی اسرائیل را سربلند کردید.»
نالهی مردم بیشتر شد. در همین حال، از دو گذر سوی میدان، سوارانی به سوی مردم آمدند و خواستند آنها را متفرق کنند. گروهی دیگر با سماجت ماندند. عبدالله صدای شریح قاضی را شناخت که از سوی دیگر گذر به جماعت نزدیک میشد. شریح گفت:
《رها کنید مردم را !بگذارید بنالند و زاری کنند. در کوفه هیچ کس را نمییابم که به قدر مسلم بن عقیل، مستحق شیون و زاری باشد!》
عبدالله رو به شریح گفت:
《شریح، تو قاضی کوفه هستی و حق این است که قاضی جایگاه حق و باطل را به مردم نشان دهد. چرا مسلم بن عقیل که به تقوی و ایمان شهرت داشت، در شهر مؤمنان این چنین کشته شد؟!»
و همه در سکوت او را نگریستند. شریح گفت:
《به خدا سوگند که تو راست گفتی، من در مقامی هستم که بایدمردم را به حق فرابخوانم و از باطل روی گردان کنم.》
بعد رو به مردم گفت:
《شجاعت و ایمان مسلم را کسی بر زبان میآورد که خود از مردان شجاع و با تقوای لشکریان اسلام است.پس حق دارد که از مرگ مردی چون مسلم بن عقیل سؤال کند. ای مردم! مراقب باشید که باطل بر شما حق جلوه نکند؛ که تباه میشوید و قهر خداوند را بر خود روا میدارید!مسلم بن عقیل نیز از جمله کسانی بود که آغاز را در پایان؛ و راستی را در کجی جست. شایسته تر بود که مسلم به فرمان امام مسلمین گردن مینهاد و از تفرقه و جدایی میان مسلماناندست میکشید و به گفتهی پیامبر خدا عمل مینمود. مسلم بر امام خویش خروج کرد و از اجتماع مسلمانان بیرون رفت و این چنین بود که مستحق مجازات شد.》
عبدالله خشماگین گفت:
《آیا ابن زیاد در جایگاهی است که فرستادهی فرزند رسول خدا را این چنین مجازات کند؟!》
شریح رو به عبدالله گفت:
《راهی است که خود برگزید و تاوانش را پرداخت!»
بعد رو به جماعت گفت:
《بدانید که مسلم بن عقیل را امیر عبیدالله نکشت. مسلم را کسانی کشتند که او را به کوفه فراخواندند و به سرکشی از امیر مؤمنان، یزید بن معاویه ترغیبش کردند و او را وا داشتند تا بر امیر عبیدالله تیغ بکشد و مخالفان امیر را گرد خویش جمع کند.》
سربازان عبیدالله شروع به متفرق کردن مردم کردند. عبدالله فریاد زد:
《به خدا سوگند!این مردم به جور یزید مستحق ترند، تا به عدالت حسین بن علی!》
جماعت شیون سر دادند و سربازان به سمت عبدالله رفتند. مردم با دیدن این وضع ،فرار کردند و عبدالله خواست با آنان درگیر شود،اما خیلی زود منصرف شد و گریز را برگزید.》
#داستان_شب
#نامیرا
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃
ساعتی دقیق تر از ساعت خدا نیست
آنقدر دقیق است که در سایه اش
همه چیز سر موقعش اتفاق می افتد
نه یک ثانیه زودتر،
نه یک ثانیه دیرتر...❤️
شبتون خوش با قلبی آرام..😘
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❤️
یک چیزی باید باشد
که در هجومِ شب دلت را قرص کند
یک چیزی مثل آرامش نگاهش
مثل امنیت شانههایش
مثل گرمای نفسهایش
مثل بودنش...💕
شبت مهتابی جان دل..😘
#دلآرام
#دورت_بگردم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣پدرمهربانم امام زمانم ❣
کم نکن سایهی لطفت ز سـرم آقاجان
گرچه مـن جنس خرابم بخـرم آقاجان
آنقَدر فـکـر و خیالـم شـده دنـیـا دیگر
از غم و غصه ی تـو بی خبرم آقاجان..💚
#سلام_منجی_دلها
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣دعای عهد ❣
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ .
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ
اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله
وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ
، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ
ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ،
وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7