حسین اغلب اوقات شخصاً به شناسایی می‌رفت و بدون ذره‌ای احساس خطر می‌گفت ما از دیگر بسیجی‌ها عزیزتر نیستیم...❤️ 💬حاج احمد کاظمی #نعم_الرفیق_ما🌱 #خاطرات‌شهید 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯

وقتی نگاه های تمسخرآمیز مردم در خیابان به چادرم، اراده ام را سست میکند؛ یاد لبخند تو میفتم... و دیگر نگاه هیچکس برایم مهم نیست! فقط نگاه تو به من قدرت میدهد و قدم هایم را استوارتر برمیدارم... خدا آن روز را نیاورد که لبخندت را به لبخندهای دروغین نامحرمان بفروشم. #نعم_الرفیق_ما❤️ #حاج_حسین_خرازی 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯

💢 لقمه حرام 🔹 سفره وسط سنگر پهن، قابلمه و بشقابها پر. - مهمون نمی‌خوایید؟ (چشمهایش براق، لبانش خندان) این همه غذا، منتظر کس دیگه ای هستید؟ - نه حاجی، تعدادمون رو به جای ۱۲ نفر گفتیم ۲۱ نفر. (پیشانیش پر از خط، صورتش برافروخته) - برپا! همه بیرون... 🔹 زمین پر از سنگریزه، آفتاب داغ، ۱۲ نفر، سینه‌خیز، بعد هم کلاغ پر. 🔹از پا که افتادند گفت: آزاد! خیلی سبک شدیدها. اون همه گوشت و دنبه‌ حروم عرق شد و ریخت پائین. با لقمه‌ حروم که نمی‌شه برای خدا جنگید. #شهید_حاج_حسین_خرازی #نعم_الرفیق_ما❤️ ‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯