🔰جریانشناسی شیرازیها
⭕️ جریانشناسی شبکه شیرازیها در عراق
▫️#بخش_دوم
❗️#سیدمحمد_شیرازی پس از اعلام مرجعیت با مخالفت عدهای از علمای طراز اول آن زمان همچون آیت الله «#خویی» و «#سیدمحمود_شاهرودی» مواجه میشود که در اصل اجتهاد وی تردید میکنند.
همچنین پس از فوت سید محمد نیز برادر کوچکتر او سید #صادق_شیرازی اعلام مرجعیت میکند و در راس این جریان قرار میگیرد.
⚠️ همانطور که بیان شد در راس این جریان سید محمد شیرازی و پس از او سید صادق شیرازی قرار دارد و پس از سید صادق، شخصیت موثر در این جریان، «سید حسین شیرازی» است که ریاست دفتر مرکزی سید صادق شیرازی را در شهر مقدس قم بر عهده دارد.
در کنار سید حسین شیرازی، «سید مرتضی شیرازی» فرزند سید محمد است که به تبیین علمی افکار سید محمد می پردازد. سید مرتضی از قوت علمی بالاتری نسبت به سید حسین برخوردار است ولی نفوذ سیاسی سید حسین را ندارد.
🔹از آنجا که حضور #جریان_شیرازی در شهر مقدس قم از لحاظ علمی و جایگاه اجتماعی برای این جریان اعتبار میآورد، تمام تلاش خود را میکنند تا موقعیت خود را در این شهر حفظ نمایند.
بنابراین به ناچار باید رهبری کشور عراق با واسطه صورت گیرد، واسطه بسیار مهمی که به عنوان پل ارتباطی میان دفتر قم و کشور عراق مطرح است، شخصیت کلیدی این جریان به نام «#شیخ_جلال_معاش» است که از اعضای دفتر شهر قم و افراد بسیار نزدیک به سید صادق شیرازی است.
❇️ لازم به ذکر است که کشور عراق به دلیل نداشتن رهبر واحدی که از مقبولیت عمومی برخوردار باشد و همچنین تاثیرگذاری احزاب و گروههای مختلف که بر نحوه مدیریت آن موثر است و نیز به دلیل عدم مقبولیت #جریان_شیرازی در نزد عموم مردم این کشور تا خود را به عنوان یگانه رهبر آن معرفی کند، حداقل این امکان را برای جریان شیرازی فراهم میکند تا بتواند او نیز به عنوان یک حزب و گروه در این کشور فعالیت کند و اثرگذار باشد.
#جریان_شیرازی
#پاسخ
تمسک به حدیث «اذا نهین لاینتهین » برای عدم برخورد با #بدحجابی
برخی خیال کرده اند که فتوای مرحوم آیت الله العظمی #خویی بر اساس روایت عباد بن صهیب -
قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ وَ قَالَ الْمَغْلُوبَةُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يُتَعَمَّدْ ذَلِكَ.(الکافی -ط دار الحدیث -ج 11 ص 205 ) -
به جواز نگاه کردن به موهای زنان بادیه نشینی که در صورت نهی از منکر آن را نمی پذیرند . می تواند مستمسکی برای عدم مشروعیت برخورد با بد حجابان باشد .
لکن بر این حرف اشکالاتی وارد است که عبارتند از :
یکم . این روایت مورد اعراض اصحاب است و کمتر کسی طبق آن فتوا داده است ( رجوع شود به مستمسک العروه الوثقی مرحوم حکیم ج 14 ص 21-22 ) و لذا حتی مرحوم شیخ طوسی آن را در « تهذیبین » نیاورده و شیخ صدوق هم آن را در بین نوادر از کتاب « من لایحضره الفقیه » ج 3 ص 469-470 آورده است .( شیخ مفید در رساله عددیه می گوید : نوادر روایاتی است که به آن عمل نمی شود . «کتاب الرد علی اصحاب العدد ص 19» )
دوم . و لذا از پانزده نفر از محشین عروه ی چاپ شده با 15 حاشیه ( العروه الوثقی «المحشی » ج5 ص 493 )همگی مانند خود صاحب عروه فتوای به جواز نگاه کردن به سر زنان بادیه نشین بر طبق این روایت را مشکل دانسته اند و فقط مرحوم آقای خویی است که از بین ایشان حکم به عدم اشکال در این باره کرده است .
و روشن است که احکام و قوانین جمهوری اسلامی نباید بر پایه ی فتوایی شاذ و نادر قرار داده شود .
سوم . این روایت طبق نقل مرحوم شیخ صدوق اضافه ای دارد که آن را مختص به کفار اهل ذمه می کند نقلهای صدوق در دو کتابش چنین است :
عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ وَ قَالَ الْمَغْلُوبَةُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يُتَعَمَّدْ ذَلِكَ.«علل الشرایع ج2 ص 565 »
وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شُعُورِ نِسَاءِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ الْبَوَادِيمِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ الْعُلُوجِ لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ قَالَ وَ الْمَجْنُونَةُ الْمَغْلُوبَةُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِكَ . «من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 470 »
ملاحظه می شود که در این دو نقل بر خلاف نقل «کافی » عبارت «من اهل الذمه » هم هست و حکم را خاص کفار اهل ذمه می کند.
به این جهت باز هم استدلال به این روایت در مورد غیر اهل ذمه مشکل می شود . چون احتمال اینکه روایت در باره خصوص کفار اهل ذمه باشد زیاد است .
چهارم.فتوای ایشان در مورد خصوص بادیه نشین ها ست نه در مورد شهر نشین ها که مورد بحث است ولذا این نسبت به ایشان در این باره درست نیست.
پنجم. استفاده از تعلیل «اذا نهین لاینتهین » و استظهار اینکه اگر خانمی در صورت نهی از بد حجابی آن را نمی پذیرد نباید با او کاری داشت کاملا اشتباه است زیرا هیچ کس حتی مرحوم آقای خویی نیز از این کلام استفاده تعلیل نکرده است و اگر چنین بود حکم به جواز نگاه به چنین زنانی را اختصاص به زنان بادیه نشیین نمی داد .
و بلکه به نظر نمیرسد هیچ فقیهی تا به حال چنین عمومیتی را قایل شده باشد.
ششم . بر فزض که نگاه به چنین زنانی جایز باشد این حکم ملازمه ای با عدم جواز برخورد با چنین زنانی را ندارد .
هفتم . این حکم اختصاص به مو و سر چنین زنانی دارد و شامل دیدن گردن و سینه و مانند آنها از مواضع زینت – که امروزه هست – نمی شود .
هشتم . گیریم که به عنوان اولی چنین حکمی ثابت باشد ولی به عنوان ثانوی با توجه به پیامدهای فاجعه باری که بدحجابی در ترویج فساد در بین جوانان و ایجاد نا امنی در بقای خانواده ها و ایجاد طلاقها و تقویت اهداف دشمنان ایران اسلامی دارد بر حکومت اسلامی برخورد با چنین ناهنجاریهایی لازم است لذا باید با بد حجابیها مانند سایر منکرات برخورد لازم صورت پذیرد .
ادامه👇