eitaa logo
‌ ✒️ باران قلم ✒️
729 دنبال‌کننده
368 عکس
14 ویدیو
1 فایل
🌺 چندی از نَم‌نَم‌هایِ ذهن و دل را اینجا می‌نگارم تا با نگاهِ زیبای‌تان پیوند بخورد 🌺 ✅ با شاعران ✅ با ادیبان ✅ در مسیر نویسندگی مشتاق نظرات و آسمانِ نگاه‌تان هستم: @Aftabehazer
مشاهده در ایتا
دانلود
🔗 یادداشتی برای مجلس‌گردانانِ مجالس اهل‌بیت علیهم‌ السلام 📒 موعظه قبل از موعظهاز مهم‌ترین موعظه‌ها آن است که: منبر، تریبون‌ و مجلس اهل‌بیت علیهم‌ السلام را تبلیغ خود یا مجموعه‌ خود قرار ندهیم؛ نکته‌ای که برای نفس خودپسند و خودخواه به راحتی آشکار نمی‌شود. ✍ مجلس، مجلسِ دین است، اما شاید نگاه ما، کلام ما و جواب ما، همه برای تبلیغ خود باشد نه دین خدا. ✍ ای کاش در مجالس اهل‌بیت علیهم‌ السلام خود را تبلیغ نکنیم و از خدا و حجت‌های خدا بسیار بگوییم و بدانیم مجلسی که مجلس‌گردانش هستیم در دست ما امانت است.  ✍ علی کردانی متن کامل را در لینک پایین بخوانید👇👇 https://hawzahnews.com/xbgPK 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @baraneghalam
🔸ارباب دل‌ها در تلخی زمانه، دمی شیرین و احساسی نو می‌خواهم؛ دلی پر‌نشاط و آرام. هر زمان خسته می‌شوم، دلم را راهی می‌کنم؛ دل می‌رود ز دستم، تا یار را ببیند روحی دمد به جسمم، تا یار را ببیند دل، به ارباب دل‌ها می‌رسد و نامه اندیشه‌ام را برای سید‌القلوب شرح می‌دارد. ارباب دل‌ها دو چشم نازنینش را بر هم نهاد، دستانش را بالا برد و برای حاجتم به درگاه حق شفیع شد. نمی‌دانم چه فرمود که حاجتم روا شد، اما دل خبری داد؛ دلم گفت؛ پیش خودمان بماند، حسین به خدایش گفت؛ تقصیر دارد اما مادرم را دوست دارد؛ تقصیر دارد اما غدیر را یادش هست؛ تقصیر دارد اما کربلا آمده. ✍ علی کردانی @baraneghalam 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✍ علی کردانی، بُرشی از سخنرانی شب هفتم و هشتم، هیئت خدام الحسین اهواز، محرم ۱۴۰۰ 💦 چرایی گریه زمانی که گریه از حالت عادی و احساسات صِرف خارج‌ گردد، نماد یاری مظلوم و فریاد‌ علیه ظالم خواهد شد. همین چیزی که امروز در مجالس سیدالشهداء صورت می‌گیرد؛ بی‌تردید گریه یاری مظلوم و رسوایی ظالم است. https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9 💧💧💧💧💧💧💧💧💧
▪️مقتل مقتل می‌نویسد؛ پیاده‌نظام حریف آقا نشد؛ مولای ما آن‌قدر شجاع و مقتدر بودند که پیاده‌نظام در مقابل آقا همانند گله گوسفندی از چپ و راست فرار می‌کردند. تا اینکه شمر بن ذی الجوشن، لعنت خدا بر او باد، به سواره‌نظام دستور داد تا در عقب پیاده‌نظام حرکت کنند؛ آن‌گاه به کمان‌داران دستور تیراندازی داد؛ آن‌قدر به حضرت تیر اصابت کرد که مقتل نوشته است؛ «حتی صار کالقنفذ». یعنی بدن مبارک حضرت از زیادی تیرها.... معنایش بماند. ✍ علی کردانی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
💻 سایت خبری تحلیلی صدای حوزه 📒 تحلیلی بر «اشک‌های روضه» ✍️ نویسنده: علی کردانی بخوانید 👈 http://v-o-h.ir/?p=22353 ▪️💧▪️💧▪️💧▪️💧▪️💧▪️
🔴 وقتی از بصیرت حرف میزنیم @baraneghalam ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸منطق حسینی از نگاه معصومانه کودک سه‌ساله‌ای را دیدم، به عکس طفلی که لباس «یا حسین مظلوم» بر تن داشت و در حال گریه بود نگاه می‌کرد؛ کودک سه‌ساله با نگاه به عکس طفل جمله‌ای گفت؛🙍‍♂«داره برا امام گریه می‌کنه». ببینید منطق کودک را؛ از منطق و شبهه‌پراکنی برخی‌ که می‌گویند برای چه گریه می‌کنید بهتر و روان‌تر است؛ کودک می‌گوید برای امام(ع) گریه می‌کند. اما بعد از یک و نیم قرن، هنوز عده‌ای نمی‌دانند که شیعه برای چه گریه می‌کند! ✍ علی کردانی @baraneghalam ▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸
🔹پرواز حسینی اربعین، امید پَرهای خسته‌ای بود که پرواز می‌خواست؛ اما «پروازی» شد تا «حسینی‌ها» جا بمانند. ای کاش مرزهای زمین باز می‌شد و دوباره پرواز می‌کردیم، پرواز... ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸حاجت نطلبیده مراد است اربعین سال ۹۸ بود که با دوستان اهوازی راهی عراق شدیم؛ در مسیر نجف کربلا، در شور جمعیت و با دوستان در مشایه بودیم؛ از روی احساس و البته مزاح چندین بار تک‌بیتی را برای دوستانم در جای‌جایِ مسیر می‌سرودم؛ «بیابم کاش خود را در صف گم‌گشته‌های تو که هر کس در حریمت می‌شود گم، می‌شود پیدا» در شور راه و طی مسیر چندین مرتبه برای عزیزان می‌سرودم و آن‌ها از شعر لذت می‌بردند و هم گاهی لبخند می‌زدند 😊 گذشت و گذشت، تا به کربلا رسیدیم؛ نیمه‌شب بود و خستگی بر من چیره شده بود؛ قبل از حرم یک‌‌جا توقف کردیم و قراری گذاشتیم که همه با هم به سمت حرم برویم و اگر کسی در مسیرِ به سمت حرم ناخواسته از جمع جدا شد و یا مسیر را گم کرد، قرار ما همان‌جایی که بودیم. همه با هم به سمت حرم رفتیم، به درب ورودی رسیدیم؛ سیل جمعیت فوران داشت و اگر کسی حواسش را نمی‌داد خدایی نکرده برایش اتفاقی می‌افتاد؛ از شدت خستگی، ضعف جسمانی و احتیاط به کناری رفتم، تا از فاصله درب ورودی به سمت دو‌ حرمِ مقدس سلامی بدهم و به جای قبلی برگردم؛ سلام دادم و پس از کمی نجوا، دیگر نای ماندن نداشتم، از این رو به محل قرار برگشتم. راه بلد بودم و محل قرار خیلی دور نبود؛ اما نمی‌دانم چه شد، راه بر من پنهان شد؛ از نشانه‌ای که در ذهن داشتم قرار را پیدا نکردم، از شرق رفتم، پیدا نکردم، از غرب رفتم پیدا نکردم، از شمال و جنوبِ حرم رفتم، باز هم همین‌طور؛ به ساعت نگاه کردم، دیدم که سه شب شده؛ چه قدر خسته بودم، نای رفتن نبود، خستگی آن‌چنان بر من غلبه داشت که دیگر ذهنم کار نمی‌کرد، موبایل را هم در کوله‌پشتی در محل قرار گذاشته بودم؛ یک لحظه به خود آمدم، یاد سرودن‌های خود و لبخندهای دوستان افتادم... بله، و اینک تمنای بیت، به من رسید و مثال واقعی برای تک‌بیتی شدم که مرتب می‌خواندم، هیچ‌کس در آن مسیر گم نشد مگر خواننده شعر؛ « بیابم کاش خود را در صف گم‌گشته‌های تو که هر کس در حریمت می‌شود گم، می‌شود پیدا» 😊 حاجتی که سرودم، طلب نکرده بودم؛ نمی‌دانم، شاید «حاجت نطلبیده مراد باشد». ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
▪️چشم انتظار چشم‌های منتظران بی‌حد و مرز به مرزها خیره است و دل‌های عاشقانی که منتظر مِهرِ مُهرهایی است که ویزا صادر می‌کند و قدم‌هایی که تاول را انتظار می‌کِشد و دفترهایی که به انتظار نشسته‌اند تا قصه‌ها و غصه‌ها را به تصویر بکشند و قلم‌هایی که قدم می‌خواهد تا شروع به نوشتن کند. ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🌸 نوای جاماندگان کربلایی 🌸 ▪️راه حرم کجاست؟ آغاز گریه‌ام، پایان غم کجاست؟ پایان غم تویی، عطر حرم کجاست؟ از شکوه‌های دل، دوری دلبر است آن ساحل امید، اشک ترم کجاست؟ بی‌چایِ راه تو تنهایِ خسته‌ام من‌خسته‌ام بگو، آن مرهمم کجاست؟ من هم کبوترم هم پَر شکسته‌ام با عاشقت بگو، راه حرم کجاست؟ ✍ شاعر: علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
▪️جایگاه زائران امام حسین علیه السلام در روز قیامت حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: "مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى الله" هیچ‌کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می‌کند ای کاش امام‌ حسین علیه‌السلام را زیارت کرده بودم، آن هنگامی که می‌بیند با زوار امام حسین علیه‌السلام چه می‌کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می‌شوند. 📚وسائل الشیعه/ ج14/ص424 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
به سوی حسین پرواز می‌کنم و به عشق او پر می‌کشم. گمان نمی‌کردم پرهای بسته‌ام با این همه خستگی باز شود و شهر را به مقصد نجف ترک کند ای کاش بعد از این اوج بیشتری بگیرم و از «آسمان زمینی» به «زمین آسمانی» برسم. ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9