Tahdir joze23.mp3
4.04M
تند خوانی قرآن کریم جزء بیست و سوم
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#فرهنگی_تبلیغی
#ماه_مبارک_رمضان
🔻دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان:
❇️ اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
💢خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاکم نما در آن از عیب ها و آزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران
#ماهرمضان
#ماهمغفرت
#ماهفرصتها
#درکلحظاتناب
#دعایروزبیستوسوم
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#فرهنگی_تبلیغی
#ماه_مبارک_رمضان
14-ramezan23.mp3
1.91M
💢شرح دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان
🎙 آیت الله مجتهدی(ره)
#شرح_دعای_روز_بیستوسوم
#درمحضرعلما
#پایدرساستاد
#آیتاللهمجتهدیتهرانی
##مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#فرهنگی_تبلیغی
#ماه_مبارک_رمضان
زندگی موفق
راهکارهای زندگی موفق در جزء بیست و سوم
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#فرهنگی_تبلیغی
#ماه_مبارک_رمضان
base.apk
8.91M
#نرم_افزار_پژوهشی
نام:
فرهنگنامه و دانشنامه قرآنی رمضان
مشتمل بر بیش از ۱۳۰ مدخل اصلی،
مربوط به مباحث
اخلاقی،
تربیتی،
معنوی،
عبادی
و بیش از هزارن عنوان فرعی است.
ساختار و امکانات:
1️⃣استواری بر پایه نظام الفبایی در چینش موضوعات
ـــــ
2️⃣امکان دسترسی سریع و آسان به اطلاعات قرآنی مورد نیاز
ـــــ
3️⃣نمایش درختی موضوعات
ـــــ
4️⃣امکان اشتراکگذاری متن
ـــــ
5️⃣قابلیت جستجو در عناوین و محتوا
کانال پژوهشیار؛
@Pajouheshyar
┈••••✾•✍🏻📚✍🏻•✾•••┈
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#پژوهش_آنلاین
#معرفی_نرم_افزار
#معرفی_کتاب
📚کتابشناسی ماه رمضان 🌙
✅نام کتاب : ماه خدا؛ پژوهشی جامع درباره ماه مبارك رمضان از نگاه قرآن و حدیث💢
✍️نویسنده: محمد محمدی ری شهری.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🔹معرفی اجمالی:
📚پژوهشی جامع در اذكار، آداب و دعاهای ماه مبارك رمضان است كه با استفاده از آیات قرآن، روایات فریقین و كتاب های دعا به بررسی این موضوع پرداخته است. این اثر، در پنج بخش سامان یافته و هر بخش شامل فصل هایی است. بخش اوّل، مشتمل بر فضایل این ماه و عظمت و بركات و دیگر ویژگی های آن است. بخش دوم و سوم، به اهمیت روزه و آداب روزه داران و پرهیز از محرمات روزه، و بخش بعد به ذكر اهمیت شب های قدر و اعمال و اذكار آن اختصاص یافته است. آداب وداع با این ماه با عظمت و ورود به ماه شوال و عید فطر و اعمال آن، پایان بخش كتاب است.
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea
┈••••✾•✍🏻📚✍🏻•✾•••┈
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز #پژوهش_آنلاین #ماه_رمضان #ماه_مبارک_رمضان
📌 *غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد.*
🔹️ سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر *شهیدحججی* به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت
🔹️ *ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسنحججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
🔹️ *صبحانه ا
زندگی موفق
راهکارهای زندگی موفق در جزء بیست و چهارم
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#ماه_مبارک_رمضان
Tahdir joze24.mp3
3.94M
تندخوانی قرآن کریم جزء بیست و چهارم
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#ماه_مبارک_رمضان
14-ramezan24.mp3
2.03M
💢شرح دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان
🎙 آیت الله مجتهدی(ره)
#شرح_دعای_روز_بیستوچهارم
#درمحضرعلما
#پایدرساستاد
#آیتاللهمجتهدیتهرانی
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#ماه_مبارک_رمضان