eitaa logo
من اینجا برای کاری هستم
92 دنبال‌کننده
230 عکس
64 ویدیو
0 فایل
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا
مشاهده در ایتا
دانلود
من اینجا برای کاری هستم
#قسمت_اول #طیبه_انقلابی کارگر اخرین صندلی 🪑 را هم که در دفتر گذاشت ، خانم اسکندری از او تشکر کرد و
سال ۶۳ وقتی پسرش چهارماه داشت پرانرژی تر از قبل به کار برگشت و بخاطر فعالیت های ارزشمندی که انجام داده بود عضو شورای سردبیری مجله زن روز شد. وقتی سال ۶۴ دخترش به دنیا آمد باز هم مجبور شد یک سال از کار کناره بگیرد ولی یک سال بعد پر انرژی تر از قبل به کار برگشت. به اندازه ای که کار و فعالیت اجتماعیش مهم بود، حفظ کیان خانواده اش👨‍👩‍👧‍👦 مهمتر بود و نباید بخاطر کار خللی به نقش همسری و مادریش وارد می شد. سعی می کرد با برنامه ریزی دقیق هم به امور خانه و هم به امور کاریش برسد. البته نمی شود در این راه نقش حمایت گر مادرش را نادیده گرفت. باخودش فکر می کرد که اگر زمان حال بود چقدر کاربرایش راحت تر می شد و میتوانست بصورت دورکاری 💻 به فعالیتش ادامه بدهد، بدون آنکه از خانه و فرزندانش دور شود. به هرحال خدا را شکر کرد که هم توانسته بود به زندگی و سه فرزندش برسد و هم به کار و فعالیت اجتماعیش. به خاطر همین اراده و پشت کارش بود که توانسته بود تا ارشد جامعه شناسی تحصیل کند. مجله زن روز تنها مجله ی زنان دهه 60 بود. او و همکارانش سعی می کردند هربار مجله با مطالبی پربارتر در راستای تقویت روحیه زنان، اهداف انقلاب و خط فکری امام چاپ شود. به خانواده شهدا سر میزدند و با مادران و همسران شهدا و رزمندگان صحبت می کردند، پای درد دل انها می نشستند و با درج در مجله پیام صبر و استقامت آنان را به گوش زنان دیگر می رساندند. از آن روز و سختی هایی که پشت سر گذاشته بود سال ها می گذشت و او هر روز مصمم تر از قبل قدم برداشته بود تا اینکه .. @baraye_kari_hastam
ذهنش رفت تو دوران مجردی، دورانی که فعال دانشجویی بود و تمام صحبت های آقا رو حفظ بود. اول خود سخنان رو گوش می داد🎧، بعد بیانات رو می خوند، و توی جلسه های بسیج با دوستان مرور می کرد و ... ولی الان حتی فرصت نداره یکبار کامل و با تمرکز بشنوه! تو خاطرات دانشجویی اش غرق شد، ماجراهای فتنه 88، راهپیمایی ها، بحث ها... ماجرای تدفین شهدای گمنام دانشگاه اردوهای راهیان نور سیرهای مطالعاتی شهید مطهری و ... نمایشگاه های فاطمیه کرسی های آزاد اندیشی و... لحظه ای بیکار نبود، یا درس می خوند📖 یا کارهای فرهنگی بسیج رو انجام می داد. بعضی وقتا روزهای تعطیل غذاهای خاص و جدید درست می کرد🥘 می برد خوابگاه. برای بچه ها کتاب می برد، باهاشون دوست می شد. یکی از اتاق های بچه های ورودی جدید شده بود پاتوق اصلی. اینقدر رفت و آمد و گفتگوهاش با بچه های اون اتاق زیاد شد که همه دخترا چادری شدند، بعد هم هر کدوم یه پا فعال فرهنگی دانشگاه بودند. دلش برای دخترها تنگ شد. با خودش گفت حتما زنگ بزنم و حالشون رو بپرسم. صدای جیغ فاطمه از خاطراتش بیرونش کشید...... @baraye_kari_hastam
38.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️⁉️⁉️ 1⃣- آیا کسی که قائل به توحید است می تواند ظالم باشد؟ 2⃣ در جامعه ایمانی روابط بین الملل چگونه باید باشد؟ 3⃣- مسأله اصلی در تحریم ها چیست؟ 4⃣- ویژگی های جامعه ایمانی که بستر ظهور حضرت ولیعصر (عج) را فرآهم می کند، چیست؟حزب الله کیست؟ 5⃣- آیا ایران همان جامعه ایمانی است؟ 🔶 پاسخ این سوالات را در دومین قسمت از صحبت های حجت الاسلام و المسلمین مجتبی عرب می‌شنویم.🎙 @baraye_kari_hastam
پادکست دوم.mp3
زمان: حجم: 11.88M
🎧 ⁉️⁉️⁉️ 1⃣- آیا کسی که قائل به توحید است می تواند ظالم باشد؟ 2⃣ در جامعه ایمانی روابط بین الملل چگونه باید باشد؟ 3⃣- مسأله اصلی در تحریم ها چیست؟ 4⃣- ویژگی های جامعه ایمانی که بستر ظهور حضرت ولیعصر (عج) را فرآهم می کند، چیست؟حزب الله کیست؟ 5⃣- آیا ایران همان جامعه ایمانی است؟ 🔶 پاسخ این سوالات را در دومین قسمت از صحبت‌های حجت الاسلام و المسلمین مجتبی عرب می‌شنویم.🎙 @baraye_kari_hastam
🖤(بدونِ مادر) { یک وجه اشتراک دیگر بین ما... مادرهایمان!!!} ما می گوییم برادر بخوانید جانِ خواهر فرقی ندارد برادر از خواهر، بزرگتر باشد مثل حسین که از شما بزرگتر بود یا خواهر از برادرش، مثل من که بزرگتر از محمد بودم در هر دو حالت خواهری!! پس... غمخواری برای غم هایش، همدمی برای دردهایش، مرهمی برای زخم هایش و ی برای ناگفته هایش... اما امان از روزی که این غم ها از دوست باشد که بر دل برادر سنگینی کند. امان از روزی که این دردها از برادر باشد که قلبش را بیازارد. امان از روزی که این زخم ها از و باشد که از تنش کند. 💔 دیگر سهمی برای خودت نداری همه وجودت وقف برادر می شود هرکجا رود می روی و هرکجا باشد هستی... چون خواهری!! اصلا بهتر بگویم خودت یک می شوی برای برادر... وای گفتم مادر وای مادرم یاد مادرم بخیر این هم یک وجه دیگر بین ما... مادرهایمان!!! به ظاهر هر دو نبودند وقتی... وقتی که دلبندشان روی خاک می‌غلطید اما هر دو بودند.... 🆔@baraye_kari_hasta