eitaa logo
🇮🇷بربال ملکوت🇵🇸
416 دنبال‌کننده
585 عکس
836 ویدیو
2 فایل
✅موسسه فرهنگی قرآن و عترت بر بال ملکوت، زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیش از ۲۵ سال تجربه در زمینه حفظ و قرائت قرآن کریم و همچنین فعالیت در زمینه های مختلف از جمله علوم و معارف قرآنی، آموزش زبان انگلیسی و عربی و دوره های ویژه کودکان دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشنهاد می‌کنم حتما بخونید. این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه. ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی‌تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم، حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می‌گفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشسته‌ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می‌گیرم. در می‌زد و نون رو همون دم در می‌داد و می‌رفت. هیچ‌وقت هم بالا نمی‌اومد، هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدم‌هاست که بیشتر آدم‌ها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی‌شود. صدای شوهرم از توی راه پله می‌اومد که به اصرار تعارف می‌کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می‌کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی‌بوسیم، بغل نمی‌کنیم، قربون صدقه هم نمی‌ریم و از همه مهم‌تر سر زده و بدون دعوت جایی نمی‌ریم؛ اما خانوادهٔ شوهرم اینجوری نبودن، در می‌زدند و می‌امدند تو. روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می‌زدند. قربون صدقه هم می‌رفتند و قبیله‌ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی‌فهمید که کاری که داشت می‌کرد، مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می‌کرد، اصرار می‌کرد. آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نامرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می‌کنم خنده‌دار به نظر میاد، اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می‌رسید. شوهرم آشپزخونه اومد تا برای مهمان‌ها چای بریزد که اخم‌های درهم رفتهٔ من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم، گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت‌ها رو برای فردا هم درست می‌کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. می‌خوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو، روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانهٔ گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هر دو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می‌کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می‌زدم پدرم صحبت‌های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره‌های پشتم تیر می‌کشد و دردی مثل دشنه در دلم می‌نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک‌ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهی‌تابه بر می‌دارم، یک قطره روغن می‌چکد توی ظرف و جلز محزونی می‌کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر، توی صورتم می‌خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانهٔ خالی، چنگال به دست، کنار ماهی تابه‌ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در داخل می‌آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت، خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می‌گفت که: نون خوب، خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می‌تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی‌منتی بود که بوی مهربونی می‌داد، اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی، اهمیتشو می‌فهمی. «زمخت نباشیم» زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه‌ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به‌ جزئیات احمقانه و ندیدن مهم‌ترین‌ها ‌‎  ‎‌‌‎•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت سوم : ترقیق حرف راء •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
در ۳۳ ماه ⃣ 👇👇 🔹عضویت در سازمان‌های اقتصادی بزرگ جهان: شانگهای و بریکس که نصف جمعیت و معاملات دنیا را دارند و در نتیجه دورزدن‌ و رفع اثر تحریم‌ها 🔹افزایش۴۳درصدی تجارت با آسیا 🔹افزایش۲۰۰درصدی تجارت با آفریقا 🔹افزایش۲۲درصدی صادرات، افزایش چشمگیر صادرات نفت و ثبت رکورد جدید در صادرات غیرنفتی در تاریخ ایران... •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت چهارم : تفخیم و ترقیق الف مدی •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
‌حضرت‌آقا توۍخونہ‌یڪۍازشھدابودن‌. ڪہ‌یڪۍمیگہ: ‹هدف‌همہ‌ٔ‌‌بچہ‌هاشھادت‌است!› حضرت‌آقاهم‌فرمود: هدفتان‌شھادت‌نباشد!' هدفتان‌انجام‌تڪالیف‌فورۍوفوتۍباشد. گاهۍاوقات‌هست‌ڪہ‌اینجورتڪلیفۍ منجربہ‌شھادت‌میشود؛ •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
خراب‌نکنیم‌‌دنیامونو((:💔 اگه‌سرت‌تو بزاربا باشه اگه‌ میکنی‌بزارعلتش‌واس‌ باشه اگه‌ میکنی‌بزار؛ واس‌‌نزدیک‌ ترشدن خودت‌ به‌ باشه((:💔 •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
۳۳ ماه در ⃣ 👇👇 مدیریت و حل قطعی برق و ساخت نیروگاه‌های جدید حل تنش‌آبی در هزاران نقطه و آب‌رسانی به‌ نقاط مختلف سنندج، خوزستان، اصفهان، یزد، همدان انتقال آب خلیج فارس به سیستان و کرمان و استان فارس و... تکمیل پالایشگاه فازجنوبی ۱۱و۱۴ بعداز ۲۰ سال و تاسیس و احیای پالایشگاه‌ فراسرزمینی و صادرات خدمات فنی و مهندسی در ونزوئلا، سوریه، ازبکستان، نیکاراگوئه برای صادرات پایدار •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت پنجم : ادغام و انواع آن •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ چرا من احساس آرامش و خوشبختی نمی‌کنم؟ منبع: جلسه ۲۸ از مبحث سبک زندگی شاد •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
در ۳۳ ماه ⃣ 👇👇 پرداخت بدهی‌های انباشت شده دولت‌های گذشته به میزان ۵۵۰هزار میلیارد و ثبت پایین‌ترین نسبت بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی در خاورمیانه و آسیای مرکزی (بعد از الجزایر) وصول میلیاردها دلار پولهای بلوکه شده ایران درانگلیس، کره جنوبی، عراق و... •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت ششم : احکام نون ساکنه و تنوین •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
بِدانیم ما هیچ‌ کاره هستیم؛ اگر خودَت ‌را هیچ‌کاره بدانی؛ همه کاره میشَوی ولی اگر خود‌َت‌ را همه کاره بدانی؛ هیچ ‌میشَوی... - آیت الله فاطمی نیا •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت هفتم : اظهار نون ساکنه و تنوین •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
در ۳۳ ماه ⃣ 👇👇 اضافه شدن ۱۶ هزار تخت بیمارستانی معادل بیش از ۱۰ درصد کل ظرفیت بیمارستانی ایران از ابتدا تا اکنون. افتتاح ۲۷۰۰ مرکز بهداشتی رایگان شدن درمان کودکان زیر ۷ سال تزریق ۸۰ میلیون واکسن و ریشه کنی کرونا و اتمام کابوس فوت روزانه ۷۰۰ بیمار •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔 به کمتر از سه فرزند فکر نکنید! تبیین قشنگی بود👌 •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت هشتم : ادغام نون ساکنه و تنوین •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت نهم : اقلاب نون ساکنه و تنوین •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
در ۳۳ ماه ⃣ 👇👇 توقف روند تعطیلی تولید در ایران و فعال سازی مجدد ۸هزار مجتمع اقتصادی تعطیل و نیمه تعطیل از جمله: نساجی، آزمایش، درنا، پردیس، ذوب آهن اردبیل، سیمان تیس، ماشین سازی گچساران، خوشه‌طلایی، قندیاسوج، ارج، هپکو، واگن پارس، فولادبافق و... و بازگشت به کار هزاران کارگر بیکار شده. •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید، انتظار فرج از نیمه خرداد کشم ... 🔸سال‌روز رحلت بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی(ره) تسلیت. •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف 🍂 قسمت دهم : اِخفاء نون ساکنه و تنوین •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir
اوایل سال تحصیلی پارسال اوج اغتشاشات مهسا امینی و زن زندگی آزادی بود و مدرسه رو در اوضاع خوبی شروع نکردیم. بچه ها مقنعه هاشون رو در میوردن، شعار مینوشتن و.... اون موقع مدیر دبیرستان متوسطه اول بودم. یکی از دانش آموزام تصویر امام خمینی، رو در ابتدای کتاب به شکل بدی نقاشی کرده بود، عکس گرفته بود و همراه با شعار های خیلی بدی استوری کرده بود. صداش زدم دفترو بهش گفتم : به سه دلیل میتونم به راحتی اخراجت کنم از مدرسه، گوشی آوردن، نوشتن این شعار ها و بی احترامی به امام‌خمینی اما فعلا این کارو نمیکنم، یه کتابی از امام خمینی تو کتابخونم داشتم بهش دادم و گفتم : بهت یه فرصت سه روزه میدم این کتاب رو بخون و بعد بیا باهم راجع به محتوای کتاب صحبت میکنیم، اون وقت راجع به اخراجت تصمیم میگیرم.. بعد از سه روز سه شنبه روزی بود داشتم سر صف صحبت می‌کردم که دیدم وارد مدرسه شد و مستقیم رفت تو دفتر. صحبت هام که تموم شد، رفتم تو دفتر و دیدم داره با معلما دعوا میکنه... فکر میکردین داشت به معلما چی میگفت؟ داشت با معلما دعوا می‌کرد که شما چی از این آقا به ما گفتین؟ ما همیشه یک عکس اخمو اول کتاب هامون دیدیم اما شما ها یکبار اومدین بگین جوونا نوفل لوشاتو عاشق شخصیت ایشون بودن؟ گفتین چه زندگی عاشقانه ای با همسرشون داشتن، که در حد اینکه لطفا درو ببند در عمرشون به همسرشون نگفتن؟ گفتین همه ساعتشون رو با رفت و آمد ایشون تنظیم میکردن، انقدر که دقیق و منظم بودن؟ از هنر و مهارت شون در خطاطی و شاعری گفتین برامون؟ و ده ها گفتین دیگه که همش حکایت از این داشت که نگفتیم، ما خیلی چیزا رو نگفتیم... | •┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈• @barbalmalakut_ir