مذاکرات هستهای ایران و آمریکا!!!
@barsakht
تحرکات پیدا و پنهان دیپلماتیک در یک ماه اخیر نشان میدهد که ایران و آمریکا در حال فراهم کردن مقدمات مذاکرات مستقیم و بلاواسطه با یکدیگر با ورود ترامپ به کاخ سفید هستند.
مذاکراتی که نتیجه آن تاثیر راهبردی و قابل ملاحظهای بر آینده روابط طرفین، پرونده هستهای و معادلات در حال تحول منطقهای خواهد شد
به نظر میرسد، هرگونه مذاکره جدید میان ایران و آمریکا یک تفاوت مهم با مذاکرات پیشین خواهد داشت. اگر در دو دهه اخیر، مذاکرات از پرونده هستهای آغاز میشد، احتمالا پروندههای منطقهای مانند جنگ غزه، یمن و مناقشه ایران و اسرائیل میتواند مبنا و موضوع آغاز مذاکرات جدید باشد. این یک نقطه عطف خواهد بود.
از این جهت که رسیدن به هرگونه نتیجهای در مذاکرات، نیازمند کاهش تنشها و تعارضات منطقهای و دور کردن منطقه از سایه جنگ است. به نظر میرسد، بدون آرامش در منطقه، مذاکرات هستهای نیز به نتیجه نخواهد رسید و با بن بست مواجه خواهد شد
مذاکراتی که قطعا همه کشورهای منطقه که میخواهند از جنگ دوری کنند، از آن استقبال میکنند. در واقع، پایان دادن به جنگ در منطقه میتواند همسو با منافع آمریکا و تمام کشورهای منطقه و همچنین ایران باشد. البته اسرائیل از آن استقبال نخواهد کرد و گسترش جنگ را به ثبات و امنیت منطقهای ترجیح میدهد.
در واقع ما با دو پلن متفاوت مواجه خواهیم بود: پلن مشترک منطقهای برای ایجاد ثبات و پلن اسرائیلی برای گسترش جنگ. مهم این است که ترامپ بخواهد در کدامیک از این دو پلن سیاستهای خود را تنظیم کند. این انتخاب مهمی است که ترامپ باید انجام دهد. ایران نیز برای هر دو سناریو خود را آماده کرده است.
با این حال، ایران و آمریکا با ۴ مرحله در این مسیر دشوار مواجه هستند: نخست، انجام مقدمات مذاکره و رسیدن به توافقی برای آغاز آن، دوم، سیاستها و اهداف طرفین، سوم، زمان و چهارم، نتیجه مذاکرات.
در این میان، عنصر زمان از اهمیت زیادی برخوردار است. دو طرف میدانند زمان زیادی برای رسیدن به توافق ندارند. توافقی که علاوه بر مدیریت تنشها در منطقه، بتواند مناقشه هستهای را نیز تا پیش از اکتبر ۲۰۲۵ به سرانجام برساند. بنابراین، اگر فرض را بر این بگیریم که مراحل ۱ تا ۳ به خوبی پیش برود و مثبت باشد، طرفین کمتر از ۱۰ ماه فرصت دارند تا به توافقی بزرگ دست یابند که بدبینیها را بیشتر میکند.
به هر روی، آنچه آغاز شده (مقدمات شروع مذاکرات) ممکن است در همین ابتدا با شکست مواجه شود و تقابل را تشدید کند و از سوی دیگر، میتواند طرفین را به سمت مذاکرات سخت در ماههای آتی و احتمالا توافق سوق دهد. توافقی که مبدأ آن مسائل منطقه و مقصد آن پرونده هستهای و تحریمها خواهد بود
@barsakht
دستاوردهای مقاومت فلسطین در آتشبس غزه
رژیم صهیونیستی که در تحقق اهداف اعلامی جنگ در نوار غزه از جمله نابودی حماس ناکام مانده است، در توافق احتمالی ناچار به دادن امتیازهای زیادی به مقاومت غزه شده است.
@barsakht
11 دستاورد کسب شده در این توافق تقریبا قطعی شده است:
1. تضمینهای بینالمللی از سوی دولت ترامپ، مصر و قطر مبنی بر عدم بازگشت ارتش رژیم صهیونیستی به جنگ پس از پایان مرحله اول توافق.
2. پایان دادن به حضور ارتش رژیم صهیونیستی در محور «نتساریم» طی مرحله اول که این رژیم بنا به استراتژی راست صهیونیستی به دنبال آن بود که این محور مرز شمالی نوار غزه باشد.
3. بازگشت آوارگان بدون هرگونه بازرسی و قید و شرطی به مناطق سکونت خود.
4. اسرائیل در مرحله نخست از تمامی مناطق مسکونی در نوار غزه عقبنشینی میکند.
5. تعهد قطر برای ارائه تمام کمکهای لازم به مردم غزه طی مرحله اول از جمله تامین غذا، سرپناه و بازسازی بیمارستانها.
6. بازگشایی گذرگاه رفح طی مرحله نخست در هر دو سمت گذرگاه.
7.امکان سفر همه بیماران و مجروحان از جمله رزمندگان مجروح به خارج از غزه.
8. آزادی حدود 1700 اسیر که اکثر آنها اهالی نوار غزه هستند از جمله تمام زنان و کودکانی که در طول جنگ بازداشت شدهاند.
9. آزادی 250 زندانی از مجموع 550 زندانی محکوم به حبس ابد در زندانهای اشغالگران طی مرحله اول.
10. تضمین بینالمللی برای بازسازی همه جانبه غزه طی مرحله دوم.
11. حماس تمامی سربازان و افسران زنده و اجساد نظامیان صهیونیست را برای تضمین تحقق دستاوردها طی مرحله دوم و سوم توافق حفظ خواهد کرد
انتظار میرود آتشبس در غزه طی دو تا سه روز از زمان امضای آن اجرایی شود.
طبق توافق به دست آمده، مرحله مقدماتی به مدت 3 روز برای اجرای توافق آتشبس وجود خواهد داشت و مرحله نخست از روز یکشنبه آتی با آزادی اسرای زن صهیونیست آغاز خواهد شد.
توافق دربردارنده بندی برای بهبود اوضاع اسرای فلسطینی در زندانهای اسرائیل است و حماس همچنین خواهان تضمینهایی برای تدوین جدول زمانی مشخص به منظور بازسازی ویرانیهای غزه شده است.
@barsakht
🔷 بخشی از سند راهبردی جمهوری خواهان آمریکا در قبال ایران:
@barsakht
۱. کمکهای آمریکا در خاورمیانه باید در خدمت منافع امنیتی آمریکا قرار گیرد.
۲. آمریکا به جای اعطاء کمکهای مستقیم مالی باید در جهت تقویت و حمایت از بخش خصوصی و شبکه تجاری میان اعراب و اسرائیل سیاست ورزی نماید.
۳. کمکهای آمریکا به همپیمانان آمریکا باید در جهت تقویت پیمان ابراهیم قرار گیرد.
۴. کمکهای آمریکا به کشورهایی مانند عراق و لبنان و گروه های فلسطینی مادام که به طور مستقیم و غیر مستقیم با ایران همکاری میکنند باید فورا قطع شود.
۵. کمکهای آمریکا باید در خدمت تغییر الگوی مداخله آمریکا در خاورمیانه از «حضور» به «نفوذ» قرار گیرد.
https://eitaa.com/barsakht
گروههای اصلی معارض در سوریه کدامند؟؟
@barsakht
۱. جریانهای اخوانی که توسط دلارهای قطری و سرویس امنیتی ترکیه حمایت میشوند.
۲. گروههای سلفی_تکفیری که تحت حمایت عربستان و امارات هستند.
۳. جیش الحر که مستقیما با CIA کار میکند.
۴. اسلامگرایان سنتی که مخالف جریانهای تکفیری، اخوانی و سکولار هستند.
۵. جریان در حال قدرت گرفتن سکولارها که از سوی میت ترکیه اداره میشود.
۶. معارضین کردی که ترکیه را دشمن خود میدانند و رابطه خوبی با آمریکا دارند.
https://eitaa.com/barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توافق آتشبس در غزه چگونه اجرا میشود؟
@barsakht
اداره غزه بعد از جنگ!
آیا متن توافق به واگذاری مدیریت نوار غزه و سلب آن از حماس پرداخته است؟
@barsakht
متن توافق هیچ اشارهای به روز بعد از جنگ غزه و ماندن یا نماندن حکومت حماس در آن نکرده است و حماس با پرداختن به این مساله -به این دلیل که شان داخلی فلسطینی است- از روز اول مذاکرات با اسرائیل مخالفت کرده است.
با این حال از چند ماه پیش به موازات مذاکرات آتشبس میان حماس و اسرائیل گفتگوهای فلسطینی- فلسطینی با مشارکت گروههای مختلف در قاهره برگزار شده و ماحصل این گفتگوها هم طرح مصر برای مدیریت مشترک فتح و حماس بر نوار غزه از طریق کمیتهای متشکل از شخصیتهای تکنوکرات و مستقل بوده است که با نظر موافق گروههای فلسطینی به ویژه دو گروه عمده فتح و حماس انتخاب شوند.
منتها فتح از امضای طرح مصر سرباز زد و همراه باتشکیلات خودگردان بر ضرورت عدم مشارکت حماس در اداره نوار غزه تاکید کرد؛ خواستهای که حماس نپذیرفت. به دنبال آن و بااز سرگیری مذاکرات آتشبس، گفتگوی فلسطینی- فلسطینی مسکوت ماند و فشارهای رئیس جمهور مصر بر محمود عباس به نتیجه نرسید.
البته در این میان خود اسرائیل هم در ماههای گذشته به علت عدم محکوم کردن حمله هفتم اکتبر حماس از جانب تشکیلات خودگردان و به دلایل دیگری مخالف بازگشت آن به غزه بوده است.
حالا هم پس از توافق آتشبس احتمالا گفتگوی فلسطینی- فلسطینی دوباره در میانه مرحله نخست این آتشبس از سر گرفته شود. در این صورت هم بعید است که حماس معطوف به نتایج جنگ غزه به چیزی غیر از کمیته مشترک برای اداره نوار غزه رضایت دهد و حالا که پس از ۱۵ ماه جنگ ویرانگر با اسرائیل ساختار نظامی و امنیتی خود را حفظ کرده است، به نوعی دست بالا را خواهد گرفت و بعید است با واگذاری کامل اداره غزه به تشکیلات خودگردان بدون مشارکت خود موافقت کند.
در واقع موافقت حماس با کمیته مشترکی با فتح برای اداره غزه هم بیشتر معطوف به الزامات بازسازی نوار غزه و نگرانی از مانعتراشیهای اسرائیل در این مسیر است تا در چارچوب گفتگوهای قدیمی فلسطینی- فلسطینی برای آشتی ملی.
@barsakht
البته وظایف این کمیته چنان که در طرح مصری مورد توافق گروههای فلسطینی به استثنای فتح هم آمده است، بیشتر اداره امور اقتصادی و خدماتی غزه است تا کنترل امنیتی آن.
اما چنین کمیتهای در صورت تشکیل مزایا و معایب خود را برای حماس دارد. منفعت بزرگ آن این است که بازسازی نوار غزه به عنوان مهمترین چالش و تهدید فراروی حماس پس از جنگ به شکل مستقیم از روی دوش این تشکیلات برداشته میشود و دیگر اسرائیل نمیتواند چندان در روند این بازسازی اخلال ایجاد کند، اما در عین حال هم این کمیته میتواند در آینده مدخل و محملی برای مداخله طرفهای خارجی برای به چالش کشیدن کنترل امنیتی و نظامی حماس بر این باریکه تبدیل شود.
در مقابل اسرائیل نیز که جنگ را بدون به زانو درآوردن حماس و ایجاد جایگزینی دلخواه خود برای آن به پایان میرساند، درباره آینده نوار غزه با معضلی بزرگ مواجه است؛ از یک طرف، دیگر ابزار کارآمد و موثری برای حذف حکومت حماس در اختیار ندارد. کما این که جنگ هم نتوانست این مهم را محقق کند و از دیگر سو نیز کمیته مشترک پیشگفته هم در صورت تشکیل هر چند به ظاهر به جای حماس امور اقتصادی و خدماتی غزه را اداره خواهد کرد و این امر از فشار روانی تصویر پایان جنگ بدون نابودی حماس میکاهد، اما در سایه تداوم کنترل امنیتی و نظامی این تشکیلات بر غزه نمیتواند حکمرانی عملی حماس را تضعیف کند و به چالش بکشاند و به نوعی هم حماس از وجود آن برای بازسازی غزه و رهایی از فشار سنگین ناشی از آن در این شرایط سخت که کل این منطقه ویران شده است، رهایی مییابد.
همچنین وجود این کمیته مشترک برای اداره غزه نیز میتواند به مدخلی برای اتحاد سیاسی و اداری دوباره کرانه غربی و نوار غزه هم تبدیل شود و این چیزی نیست که باز اسرائیل بخواهد.
در هر حال، غزه بعد از جنگ در سایه این بحران انسانی بیسابقه و ویرانی همه زیرساختها و در صورت عدم تشکیل کمیته مذکور، چالش و معضل بزرگی برای حماس خواهد بود و به احتمال زیاد اسرائیل تلاش خواهد کرد که با مانعتراشی در بازسازی این منطقه و اجرای توافق این چالش را به تهدیدی بزرگ تبدیل کند.
صابر گل عنبری
@barsakht
1_16462935941.pdf
487.7K
📌 دلایل و زمینههای حصول توافق آتشبس در نوار غزه
🔍 سرانجام حماس و اسرائیل، در نتیجۀ میانجیگری مصر، قطر و آمریکا و البته با حمایتهای منطقهای و بینالمللی، به توافق آتشبس دست یافتند. سخن بر سر زمینهها، ابعاد و پیامدهای گوناگون این توافق بسیار است؛ اما در گزارش پیوست، بر آنیم تا مهمترین دلایل و زمینههایی را که به حصول این توافق انجامید، به نقل از گزارش جدید *مرکز تحلیلهای راهبردیِ «اینتررجیونال»* برشماریم.
@barsakht
🔲⭕*️سیاستگذاران عاقل چگونه در دام سیاستهای احمقانه میافتند؟
مجتبی لشکربلوکی *
@barsakht
تاریخ پر از است از سیاست گذاران و مدیرانی که احمق نیستند. اما در تصمیمات احمقانه گیر می کنند چرا؟ سه مثال را با هم مرور کنیم و سپس آن را ریشه شناسی کنیم:
آمریکا با وجود تلفات انسانی و هزینههای مالی سنگین، به مدت طولانی در جنگ ویتنام باقی ماند. سیاستمداران آمریکایی به دلیل پول هایی که خرج کرده بودند و سربازانی که از دست داده بودند و نگرانی از دست دادن اعتبار، از خروج سریع امتناع کردند. این جنگ تا 1975 ادامه یافت. در این بیست سال شش رئیسجمهور از دو حزب اصلی (دموکرات و جمهوریخواه) آمدند و رفتند.
تداوم پروژه هواپیمای کنکورد؛ دولتهای بریتانیا و فرانسه با وجود افزایش هزینهها و کاهش توجیه اقتصادی، به پروژه جت مافوق صوت کنکورد ادامه دادند، با اینکه می دانستند که این پروژه دیگر سودآور نیست. این پروژه به ضررهای مالی هنگفت منجر شد.
حضور شوروی در افغانستان؛ شوروی سابق به مدت یک دهه با وجود محکومیتهای بینالمللی و تلفات سنگین، حضور نظامی خود در افغانستان را حفظ کرد. در نتیجه این حضور بی فایده طولانیمدت، فشار اقتصادی و بیثباتی سیاسی در داخل شوروی شد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
چرا سیاست گذار تا زانو در گل سیاست احمقانه می رود؟ ریشه آن را می توان در مفهوم هزینههای ریختهشده (Sunk Cost) شناسایی کرد یعنی زمانی که افراد یا سازمانها یا کشورها به دلیل منابعی که خرج کرده اند، دلشان نمی آید از چیزی که برایش پول خرج کرده اند یا زمان گذاشته اند دست بکشند حتی اگر ادامه آن زیان ده و غیرمنطقی باشد. خب اگر بخواهیم همین را ریشه یابی کنیم به موضوعات جالبی می رسیم. فعلا به دو مورد اشاره کنم:
گرایش نفرت از زیان Loss Aversion؛ ما نسبت به زیان بسیار حساسیم. از دست دادن چیزی که قبلاً داشتهایم، از نظر روانی آسیب بیشتری ایجاد میکند تا بهدست نیاوردن چیزی جدید.
تشدید تعهدات Escalation of Commitment: افراد یا سازمانها، حتی با وجود شواهد جدید، تمایل دارند به تصمیمات قبلی خود پایبند بمانند. این رفتار ناشی از فشار اجتماعی، نیاز به اثبات توانایی، یا ترس از قضاوت دیگران یا بی اعتبار شدن است.
@barsakht
آیا سیاست مداران همیشه زانویشان در گل تصمیمات احمقانه گیر می کند؟ خیر! یکی از بهترین نمونه ها تغییر سیاست بین المللی و اقتصادی در ویتنام است.
اصلاحات در ویتنام یکی از نمونههای برجسته تاریخ معاصر است که نشان میدهد چگونه رهبران یک کشور میتوانند علیرغم از دست دادن اعتبار و متهم شدن به عقب نشینی و خیانت؛ تصمیم بگیرند.
اصلاحات در سیاست اقتصادی: پس از پایان جنگ با آمریکا، دولت کمونیستی ویتنام برنامهریزی متمرکز اقتصادی را با الهام از شوروی پیاده کرد (شامل دولتی سازی صنایع و توزیع دولتی کالاها). نتیجه این سیاستها رکود اقتصادی، کمبود مواد غذایی و افزایش فقر بود. سال ۱۹۸۶، دولت ویتنام برنامه نوسازی اقتصادی را معرفی کرد شامل آزادسازی اقتصادی و حمایت از بخش خصوصی. حزب کمونیست ویتنام بر ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی تأکید داشت و این اصلاحات، نفی اصول بنیادین ایدئولوژیک حزب بود که سال ها تبلیغ و ترویج می شد. رهبران ویتنام با انتقادهای داخلی از سوی محافظهکاران حزب مواجه شدند که این تغییرات را خیانت به آرمانهای انقلاب میدانستند.
در نهایت اصلاحات اقتصادی موفقیتآمیز بود و ویتنام به یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد جهان تبدیل شد و البته حزب کمونیست ویتنام، علیرغم تغییر در سیاستهای اقتصادی، قدرت و اعتبار خود را حفظ کرد.
اصلاحات در سیاست بینالملل: پس از جنگ ویتنام و تهاجم به کامبوج در سال ۱۹۷۸، ویتنام تحریم و منزوی شد. اواخر دهه ۱۹۸۰، ویتنام تصمیم گرفت از کامبوج عقب نشینی کند و روابط خود را با همسایگان و جهان بهبود بدهد و تلاش کرد تا روابط دیپلماتیک خود را با غرب و آمریکا بازسازی کند و در نهایت در دهه ۱۹۹۰ به عادیسازی روابط با آمریکا رسید.تغییر سیاستهای بینالمللی میتوانست ضعف ویتنام در برابر فشارهای خارجی و عقب نشینی از مواضع و تصمیمات قبلی تلقی شود.
سه راهکار برای آنکه پایمان تا زانو در گل تصمیمات احمقانه گیر نکند:
◻️تمرکز بر خالص منافع امروز به بعد: به جای محاسبه هزینههایی که پرداخته ایم و تمام شده، تصمیمات خود را بر اساس خالص منافع آینده (منافع از این لحظه به بعد منهای هزینه از این لحظه به بعد) بنا کنید.
◻️تعریف معیارهای خروج از سیاست/پروژه: هیچ سیاستی و تصمیمی برای همه حالات و زمان ها درست نیست. بنابراین پیش از آغاز هر پروژه/تصمیم/سیاست، شرایطی که در آن باید از ادامه آن صرفنظر کرد را به وضوح تعریف کنید تا تصمیمات بدون دکمه خاموش نداشته باشید.
◻️قداست زدایی از سیاست/تصمیم/پروژه: آنچه مهم است فقط و فقط و فقط سعادت عمومی است.
@barsakht
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﺪﻫﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﻻﻧﻪ ﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ.
#تلاش_سازنده
@barsakht
بخشهایی از توافق آتشبس غزه
@barsakht
🔹در صورت امضای توافق آتشبس، تمام نیروهای اسرائیلی از نوار غزه خارج میشوند و بهسمت مرزها عقبنشینی میکنند.
🔹گذرگاه مرزی «رفح» در جنوب نوار غزه بازگشایی میشود و نیروهای اسرائیلی از این منطقه خارج میشوند.
🔹مجروحان فلسطینی برای درمان به خارج از سرزمینهای اشغالی سفر میکنند و روزانه ۶۰۰ کامیون حامل کمکهای بشردوستانه تحت نظارت قطر وارد غزه میشود.
🔹۲۰۰ هزار چادر و ۶۰ هزار کانتینر برای اسکان فوری مردم غزه وارد این منطقه میشود. تبادل اسرا صورت خواهد گرفت و حدود ۱۰۰۰ اسیر فلسطینی اهل نوار غزه، صدها اسیر محکوم به حبس ابد و دارای احکام سنگین آزاد خواهند شد.
🔹تمامی اسرای زن فلسطینی و نوجوانان زیر ۱۹ سال آزاد خواهند شد. ارتش اسرائیل از کریدور «نتساریم» در مرکز غزه و همچنین کریدور «فیلادلفیا» در جنوب نوار غزه بهتدریج خارج خواهد شد.
🔹تمام آوارگان فلسطینی به خانههایشان بازخواهند گشت و در تمامی نقاط نوار غزه از آزادی رفتوآمد برخوردار خواهد بود.
🔹 پرندههای نظامی اسرائیلی بین ۸ تا ۱۰ ساعت در روز از پرواز در حریم غزه منع خواهند شد.
🔹تمامی بیمارستانهای غزه بازسازی خواهند شد و در نوار غزه بیمارستانهای صحرایی ایجاد خواهد شد و همچنین گروههای پزشکی به نوار غزه اعزام خواهند شد.
🔸مرحلۀ نخست توافق حدود ۶ روز به طول خواهد انجامید تا ۳۳ اسیر اسرائیلی زنده و مُرده تحویل ارتش رژیم صهیونیستی شوند. این فرایند در مراحل دوم و سوم آتشبس با مذاکره بر سر آزادی ۶۶ اسیر باقیمانده ادامه خواهد یافت.
https://eitaa.com/barsakht
🔺غزه و اسرائیل و دو تصویر متفاوت!
👤 صابر گل عنبری
@barsakht
صبح امروز آتشبس در باریکه غزه رسما آغاز شد و جنگ ویرانگر 15 ماهه در این منطقه متوقف شد.
لحظه توقف این جنگ نه فقط برای مردم غزه بلکه برای منطقه و جهان نیز مسرتبخش است و دستکم برای مدتی و لو چند ماه یا چند سال صحنههای نسلکشی و قتل عام آنلاین کودکان و زنان از صفحات شبکههای تلویزیونی کنار میرود.
بازگشت آرامش به غزه کلید بازگشت آرامش به منطقه است و متعاقب آن هم حملات حوثیهای یمن به اسرائیل نیز متوقف میشود و آبهای دریای سرخ و باب المندب هم «فعلا» آرام میگیرند.
به طور حتم مواردی از نقض آتشبس در سطحی محدود رخ میدهد و به احتمال زیاد هم بعد از مرحله نخست آن مرحله دوم شروع خواهد شد؛ هر چند ممکن است که مذاکرات آتی ظرف دو هفته آینده درباره این مرحله با دشواریها و مشکلاتی و حتی تا سر حد انفجار مواجه شود. در کل چنان که قبلا هم در یادداشتی گفته شد، جنگ بعد از سه مرحله آتشبس به دو دلیل بعید است از سرگرفته شود؛ نخست مخالفت دونالد ترامپ و دیگری این که بازگشت اسرائیل به جنگ در واقع به معنای افتادن دوباره در «چرخه فرسایشی» و «بنبستی راهبردی» است.
پیام دیشب دونالد ترامپ در تایید مدعای پیشگفته روشن بود. وی به شبکه «ان بی سی» گفت که «معنای احترام به ما پایداری آتشبس است و عکس آن یعنی جهنمی که برپا خواهد شد.» این سخنان او در حالی است که برخی منابع اسرائیلی از وعده نتانیاهو به شرکای اولتراراست خود مبنی بر بازگشت به جنگ در آینده خبر داده بودند.
قبل از توافق آتشبس نیز دو بار ترامپ این «تهدید جهنمی» خود را تکرار کرد و همان زمان هم بیان شد که مقصود او نتانیاهو است؛ به این علت که ترامپ این آتشبس را برای آغاز سیاست خاورمیانهای خود ضروری میداند، اما ابزار فشاری بر حماس برای به تسلیم واداشتن آن نداشت؛ ولی در مقابل بر نتانیاهو فشار آورد و احیانا جنبه رسانهای هم به آن داد. این مواجهه واقعبینانه ترامپ با جنگ غزه مولود این باور بود که اهداف جنگ پس از 15 ماه دیگر قابل تحقق نیست. حالا هم تهدید جهنمی جدید ترامپ بعد از توافق میتواند ضامن عدم از سرگیری جنگ شود.
ناگفته هم نماند که اقتضای شخصیت خودشیفته ترامپ کار با رهبران «قوی و مقتدر» است؛ اما به نظر میرسد که بیبی از نظر او دیگر چنین خصوصیتی ندارد و دستکم این که آیندهای سیاسی برای او در اسرائیل نمیبیند که خود را در گیر و دار کار با او ببیند. از این منظر میتوان گفت که همین رویکرد ترامپ در صورت استمرار بعید نیست که پایان عمر سیاسی نتانیاهو و دولت راستگرایان تندرو را نزدیکتر کند.
این که ترامپ «بهترین» رئیس جمهور آمریکا برای اسرائیل باشد، لزوما به این معنا نیست که برای نتانیاهو نیز چنین باشد. این موضوع را در آینده بیشتر میتوان شکافت.
در این میان، دیروز نتانیاهو پس از چند روز از اعلان توافق آتشبس، سکوت خود را شكست و سخنرانی کرد که«ضعیفترین» سخنرانی او از آغاز جنگ غزه تاکنون بود و برونداد بدترین روزهای بیبی است که با پذیرش توافق آتشبس شروع شده است. اجماع اسرائیلی مبنی بر شکست جنگ غزه در تحقق اهدافش روزهای پرفشار و پردردسری برای او رقم خواهد زد. چه بسا گریه دیروز برخی وزرای اسرائیلی پس از تصویب توافق آتشبس تصویری سوررئال در اسرائیل درباره پایان جنگی است که غزه را با خاک یکسان کرد؛ با این حال طرف قوی معادله احساس شکست میکند و طرف مقابل با وجود این حجم تاریخی ویرانی احساس پیروزی میکند.
در این باره هم آنچه فشار روانی توافق را بر نتانیاهو مضاعف کرده است این که اسرائیل هنوز نمیداند که چه تعداد از 33 گروگانی که قرار است در مرحله اول آزاد شوند، زنده و چه تعدادی مرده هستند.
به احتمال زیاد از امروز هم فشار افکار عمومی، مخالفان و شرکای او با انتشار تصاویر جشن ساکنان نوار غزه و بازگشت نیروهای پلیس حماس به خیابانهای غزه مضاعف شود. تحلیلگران اسرائیلی از جمله امیحای استاین این بازگشت را به معنای تداوم حکمرانی حماس و شکست ایجاد جایگزینی برای آن دانسته و نوعم امیر تحلیلگر اسرائیلی هم این پرسش را مطرح کرد که پس از 15 ماه جنگ چرا باید جیپهای نظامی حماس همچنان در خیابانهای غزه بچرخند؟
البته این حکمرانی هم در سایه پیامدهای انسانی و اقتصادی سنگین جنگ از جمله ویرانی بیسابقه باریکه غزه و مانعتراشیها برای بازسازی آن با چالشهای بزرگی مواجه خواهد بود.
گفته میشود که قطر و کشورهای دیگری برای بازسازی غزه وعده دادهاند، اما در سایه تداوم حکمرانی حماس در این منطقه احتمالا، اسرائیل در آینده به اهرمهای فشار دیگری به ویژه تشدید محاصره اقتصادی برای جلوگیری از بازسازی غزه روی آورد.