eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.6هزار دنبال‌کننده
327 عکس
302 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب آسمان قلبم چراغانی ست... چرا که میلاد آن نور رحمانی ست... همو‌که خورشیدی در این دنیای ظلمانی ست.. آخرین حجت زندهٔ کبریایی ست... بگیرید دامانش که شب، شبِ رحمانی ست.. بخواهید حاجت، که موسم حاجت روایی ست.. ط_حسینی @bartaren 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
مداحی آنلاین - شب شب شادیه دلشادم - جواد مقدم.mp3
5.2M
🌸 (عج) 💐شب شب شادیه دلشادم 💐از غم و غصه ها آزادم 🎤 👏 👌بسیار زیبا 🌷مرجع رسمی های روز 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هفتم🎬: امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هشتم🎬: چند روزی از آمدن کاروان زائران خانه خدا به مدینه می گذشت، هنوز شهر مدینه در تب و تاب واقعهٔ بزرگ و فرخندهٔ غدیر خم بود و هر روز دسته دسته مردم از اطراف و اکناف به مسجد می آمدند و به حضور پیامبر و جانشین ایشان می رسیدند و با ابوتراب بیعت می کردند تا دین و ایمانشان کامل شود و امام بعد از پیامبر را بشناسند ، تا جاهل و بی ایمان از دنیا نروند. خبر جانشینی علی علیه السلام توسط حاجیان خانه خدا که با چشم خود دیدند و با گوش خود شنیدند ، به سرزمین های دور و نزدیک رسید و کم‌کم تمام مسلمین از این امر عظیم ، مطلع شدند و فضه شاهد بود که هر روز گروهی از سرزمین های مختلف برای بیعت به مدینه می آمد. فضه با روحیه ای شاد به انجام کارهای خانه مشغول بود ، پس از پایان کارها به نزد بانویش رفت و از او اجازه گرفت تا به مسجد برود ، آخر این روزها خبرهای خوبی در مسجد بود و هر روز عده ای تازه نفس میرسیدند تا به امر خداوند گردن نهند و فضه می خواست شاهد تمام ماجراها باشد ، طبیعت هیجان طلب این دختر مومنه او را به مسجد می کشاند. بانوی خانه با خواسته فضه مخالفتی نکرد و فضه تجدید وضویی نمود و چادر و روبنده به سر کرد ، از درب خانه خارج شد و به سمت مسجد حرکت کرد. نرسیده به مسجد ، شتر سواری که مشخص بود بسیار آشفته و عصبی ست و مدام زیر لب حرف میزد و گاهی دندان بهم می سایید و گویا از چشمان ترسناکش آتش می بارید، توجهش را به خود جلب نمود. آن مرد، برای فضه ناآشنا می آمد و حرکاتش هم عجیب بود ، پس فضه می خواست تا سر از کارش در آورد . سرعت قدم هایش را کم کرد تا درست پشت سر شتر قرار گرفت. کمی که جلو رفتند ، متوجه شد ، مقصد این مرد هم جایی جز مسجد نمی باشد. جلوی مسجد ، آن مرد از شتر به زیر آمد و با خشمی در حرکاتش ، شتر نگون بخت را به سمتی کشید و افسار آن را به میخ چوبی بست ، آن مرد بدون اینکه به اطرافش نگاه بیاندازد ، با همان خشم عصبانیت وارد مسجد ،شد. فضه هم شتابان به دنبالش حرکت کرد ، حسی درونی به او نهیب می زد که واقعه ای دیگر به وقوع خواهد پیوست...نمی دانست چرا ، اما نسبت به آن مرد احساس بدی داشت ، جلوی درب کفش هایش را با عجله به سمتی انداخت و هراسان وارد مسجد شد ، او می خواست بداند که آن مرد کیست و چرا به مسجد آمده و چرا اینگونه خشمگین بود. روی پنجه پا ایستاد و از بالای شانهٔ جمعیت داخل مجلس مردانه را نگریست و بالاخره آن مرد را در نزدیکی پیامبر دید. متوجه شد که او با همان حال طلبکارانه جلوی پیامبر ایستاده و می خواهد چیزی بگوید، فضه گوش هایش را تیز کرد تا بداند چه حرف هایی رد و بدل می شود. ادامه دارد... به قلم :ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969923508292028275.mp3
6.35M
🎤 ویژه 🌠 شب نیمه‌ی شعبان، یک شب قدر قدرتمند و باعظمت است که ؛ خداوند آن را ای برای رشد انسان قرار داده است ! 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مهدی صاحب زمان، لبیک لبیک || حاج‌میثم‌مطیعی_۲۰۲۲_۰۳_۱۷_۱۶_۵۵_۲۴_۰۲۱.mp3
2.43M
ای مهدی صاحب الزمان لبیک لبیک ای وارث پیغمبران لبـــــیک لبیک 🎉💐🎊🎉 حاج میثم مطیعی (عج) ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز هم جمعه ای دیگر از راه رسید، جمعه ای که بیش از قبل بوی گل نرگس را به ارمغان دارد.براستی که : ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد تمام افتخار فاطمه،نصیب نرجس شد هان ای عاشقان کوی یار ، رسیده روز تولد دلدار، همان که سالهاست از نظر شده ناپیدار... می خواهم به محضرش برسم و« تولدت مبارک بگویم »، می خواهم خود را برای مولایم عزیز کنم وگرنه او را به تبریک چون منی نیاز نیست، بی شک اینک در آسمان و زمین ، ملائک جشن ها به پا کرده اند... اما مولای خوبم ، درست است ما بدیم و بد کردیم ، وجود امام زمانمان را از یاد بردیم و خیلی هنر کردیم یادت را فقط برای آخر هفته هایمان گذاشتیم و آن هم به این قناعت کردیم که «کجایی گل نرگس» ، اما شما نگاه به غفلت ما نکن، شما نگاه کن نبودت چه بلایی بر سر شیعیان آورده ، شیعیان که جای خود دارد، شما ببین نبودنت چه بر سر بندگان خدا ، مخلوقات پروردگارت آورده،ببین نبودنت عالم را کن فیکون کرده....اما براستی شما هستی و ما غایبم ...ما غفلت زده ایم ، شما هستید و هر روز و شب برای این غافلان اشک میریزید.. مولای خوبم؛ ما را ببخش...ما را به حرمت مادرت نرجس خاتون سلام الله علیها ببخش ، غفلت ما را به حرمت پهلوی شکستهٔ مادر عالم ببخش...دعای ما بی خبران که افاقه نمی کند ،اثری ندارد...تو‌خود برای ظهورت دعا کن ای مضطر ظهور... به خدا که این رفتن جمعه جمعه ها پیرمان کرد...به خدا که داغ نبودنت زمین گیرمان کرد و خود بی خبریم... هر چه درد داریم از همین غیبت است اما هنوز به آن درک نرسیدم که بفهمیم و از جا بلند شویم و یار ظهورت باشیم.. مولای خوبم ، به حرمت غربت مولایمان علی علیه السلام ، برای آمدنت دعا کن که بی شک دعای شما اثری شگرف خواهد داشت، بیا و با آمدنت پایان بده این غربت و مظلومیت مولا را ...این غربت و مظلومیت شیعه را....بیا و ما را آرزو به دل نگذار و نپسند که روی قبرم چنین حک شود: عمری به دل غم هجران کشید و رفت یک‌گل ز روی یوسف زهرا نچید و رفت دلگویه:ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هان ای گروه مؤمنان؛ هان ای منتظران طلیعهٔ نور؛ مگر نمی شنوید که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» در گوش زمان پیچیده ؟! و اینبار نوادهٔ ثارالله است که ما را به یاری می طلبد. مگر بر دهانتان مهر خاموشی زده اند که لبیک نمی گویید؟! پای حرف که به میان می آید ،همهٔ ما سخنران می شویم : که ای داد بیداد، اگر زمان مولایمان علی علیه السلام بودیم، اجازه نمی دادیم سقیفه ای تشکیل شود، پهلویی شکسته شود، مولایی خانه نشین شود، اگر بودیم عاشورایی نمی بود... تو که اینچنین رجز می خوانی مگر نمی شنوی که در جای جای این دنیای دون ، سقیفه ها تشکیل شده ؟! مگر عاشورایی را که هر روز یزیدیان زمان در جلوی چشممان به تصویر می کشند نمی بینید؟! مگر غربت و بیابان گردی عزیز زهرا سلام الله علیها را شاهد نیستید؟! حال که هستید، بیایید و همت کنید و اماممان را دوره کنیم ، لشکر شویم برای وجود نازنینش، ظلمت خود و غربت آل طه را پایان دهیم. اگر یک بار، فقط یک بار همه با هم از ته قلب حجت زنده خدا را از خدا بخواهیم به خداوندی خدا ،طلوع آفتابش را خواهیم دید. وعدهٔ ما : روز نیمه شعبان ،راس ساعت ۱۴ به مدت ۱۴دقیقه در هر کجای این کره خاکی که هستیم دست از این دنیا و ظواهرش بکشیم و فقط بقیة الله را از خدا بخواهیم با ذکر دعای«الهی عظم البلا...» با ما همراه شوید.
#رمان های جذاب و واقعی📚
هان ای گروه مؤمنان؛ هان ای منتظران طلیعهٔ نور؛ مگر نمی شنوید که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» در گوش زما
اگر امکان دارد این مطلب را داخل کانالها و گروه هاتون پخش کنید ، تا قدمی هر چند کوچک برای ظهور برداریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ali-Fani-Elahi-Azumal-Bala-320-1.mp3
9.08M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ... ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ❣❣ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِاَ وْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل، يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 ❤️بَر ثانیه ظهور مهدی صلوات❤️ •🌱•بَرقآمتِ‌دِلرُباۍِ‌مَھدے‌صلوات•🌱• 🌺دعای الهی عظم البلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هشتم🎬: چند روزی از آمدن کاروان زائران خانه خدا به مدینه می گذشت، هنوز
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و‌ نهم🎬: فضه کمی جلوتر رفت و همانطور که به صحنهٔ روبه رویش چشم دوخته بود ، تمام حواسش را بکار گرفت تا بداند چه می گویند و پیامبر صلی الله علیه وآله چه جواب می فرماید. او می خواست بداند براستی آن مرد کیست و چه می خواهد و چرا با چنین حالی به مسجد آمده است. آن شخص روبه روی پیامبر ایستاد و با صدایی بلند پیامبر را خطاب قرار داد و‌گفت : من، حارث بن نعمان فهدی هستم و با شنیدن خبری که این روزها در همه جا و همهٔ شهرها پیچیده خود را به مسجد رسانیدم تا سوالی خدمتتان عرض کنم. پیامبر نگاهی به او انداخت و فرمود : بگو هر چه را که در دل داری... حارث بن نعمان با لحنی طلبکارانه گفت: ای محمد؛ تو به ما دستور دادی به یگانگی خدا شهادت دهیم، دادیم و اینکه تو را فرستاده ی او بدانیم و این را نیز قبول کردیم. سپس دستور به خواندن نمازهای پنج گانه، روزه ماه رمضان، حج خانه ی خدا و ادای زکات اموال دادی، ما همه این ها را پذیرفتیم. آخر به این ها راضی نشدی تا اینکه این جوان ،اشاره به حضرت علی علیه السلام که در کنار پیامبر بود کرد و ادامه داد: این جوان را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعلیُ مَولاه. آیا این سخن از طرف خودت است یا از سوی خداوند؟ پس پیامبر (ص) در حالی که چشمانشان از شدت ناراحتی سرخ گردیده بود سه بار فرمودند: وَ اللهِ الَذی لا اِله اِلا هُو مِنَ اللهِ وَ لیسَ مِنی؛ سوگند به خدایی که معبودی جز او نیست، این سخن از جانب خداوند است. پس حارث بن نعمان که حرف پیامبر (ص) را باور نکرده بود و گمان می کرد پیامبر به خاطر قرابتش با علی او را به جانشینی اش منصوب کرده، در حالی که بسیار خشمگین بود، گفت: خداوندا؛ اگر این سخن که محمد (ص) می گوید، حق است، سنگی یا عذاب دردناکی از آسمان بفرست و مرا هلاک نما و با زدن این حرف، از درب مسجد خارج گردید و به سوی شترش رهسپار شد. فضه با شنیدن این حرف نابخردانه و دشمنی مغرضانهٔ این مرد ، دانست که او از عذاب خدا در امان نخواهد بود ، پس با شتاب دوباره به دنبال او راه افتاد تا ببیند عاقبتش چه می شود . آن مرد هنوز به نزدیک شترش نرسیده بود که آن اتفاق افتاد و فضه زیر لب تکرار کرد: فَوَاللهِ ما بَلَغَ ناقَتَهُ حتی رَماهُ الله مِنَ السَماءِ بِحَجَرٍ فَوَقَعَ عَلی هامَتِهِ فَخَرَجَ مِن دُبُرِهِ وَ ماتَ؛ سوگند به خدا، هنوز به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی از آسمان بر سر آن ملعون فرو فرستاد و از نشیمن گاه او خارج شد و به درک اسفل واصل گردید. صدای مهیبی که از برخورد سنگ بر سر این مرد ملعون به هوا بلند شد ، همگان را از داخل مسجد به بیرون کشید و همه شاهد بودند که حقانیت ولایت امیر المؤمنین به تمام شکل ها ثابت شد و ارادهٔ خدا بر آن شده بود تا حجت را بر همگان تمام کند و به مسلمین بفهماند که علیٌ مع الحق و الحقُ مع العلی... و سپس خداوند بار دیگر جبرئیل را از عرش به فرش فرستاد و این آیه را بر رسولش ، نازل فرمود: سَألَ سائلُ بِعَذابٍ واقعٍ لِلکافِرینَ لیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللهِ ذیِ المَعارِجِ؛ تقاضاکننده ای تقاضای عذابی کرد، پس واقع شد. این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع نماید و این از سوی خداوند ذی المعارج (خداوندی که فرشتگانش بر آسمان ها صعود می کند) می باشد. (معارج آیه ۱تا۳).... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ به درک واصل شدن دشمن اميرالمومنين عليه السلام پیرامون حادثه غدير
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5886335013691067376.mp3
36.06M
🎤 سخنرانی استاد رائفی‌پور 🗒 ویژگی یاران امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) 🗓 ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۰ - مسجد مقدس جمکران 🎧 کیفیت 48kbps 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋 https://eitaa.com/joinchat/1130168404C9e93fa7632 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5886335013691067380.mp3
18.25M
🎤 سخنرانی استاد رائفی‌پور 🗒 «آینه امام» 🗓 ۲۷ اسفندماه ۱۴۰۰ - بهشت زهرا، اجتماع مردمی استغاثه به امام زمان عجل‌الله‌فرجه 🎧 کیفیت 48kbps 🎋🦋🎋🦋🎋🦋🎋 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a@Lootfakhooda