eitaa logo
از ازل تا قیامت
300 دنبال‌کننده
129 عکس
132 ویدیو
1 فایل
بررسی عوالم شش گانهٔ خلقت آدمی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله🌴 ✅در چنین شبی یعنی شب ۲۸ سال هجری قمری پیامبر اکرم(ص) لحظات آخر عمر شریفشان را در کنار می گذراند. حال حضرت(ص) رو به وخامت بود تا جایی که مکرر می شدند و لحظاتی بعد به هوش می آمدند و تمام زنان و كودكان می گریستند. حضرت(ص) آخرین وصایای خود را به وصی خود، یعنی امام علی(ع) فرمود : 《یا علی! وقتی من از دنیا رفتم، تو مرا بده.》 و در روایت دیگر آمده است كه حضرت(ص) به امام(ع) سفارش کردند که؛ 《به هر كسی وعده ای دادم، باید آن را بگیرد و به هر كسی دِینی دارم، باخبرم سازد.》 لحظاتی گذشت و در این هنگام که مبارک حضرت رسول اکرم(ص) در دامن امام (ع) بود، جان سپرد. صدای ناله و گریه زنان و کودکان بالا گرفت و على(ع) شيون كنان، رحلت پيامبر اکرم(ص) را اطرافيان خبر داد. قسمتی از فرمایشات حضرت صدیقه (س) پس از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) : 《يَا أَبَتَاهْ مَا أَعْظَمَ ظُلْمَةَ مَجَالِسِكَ فَوَا أَسَفَاهْ عَلَيْكَ إِلَى أَنْ أَقْدِمَ عَاجِلًا عَلَيْكَ وَ أُثْكِلَ أَبُو الْحَسَنِ الْمُؤْتَمَنُ أَبُو وَلَدَيْكَ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَخُوكَ وَ وَلِيُّكَ وَ حَبِيبُكَ وَ مَنْ رَبَّيْتَهُ صَغِيراً وَ وَاخَيْتَهُ كَبِيراً وَ أَحْلَى أَحْبَابِكَ وَ أَصْحَابِكَ إِلَيْكَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ سَابِقاً وَ مُهَاجِراً وَ نَاصِراً وَ الثُّكْلُ شَامِلُنَا وَ الْبُكَاءُ قَاتِلُنَا وَ الْأَسَى لَازِمُنَا ثُمَّ زَفَرَتْ زَفْرَةً وَ أَنَّتْ أَنَّةً كَادَتْ رُوحُهَا أَنْ تَخْرُج》 ♦️پدر جان! آن مجالسى كه تو داشتى (با رفتن تو) دچار ظلمت بزرگى شده اند. (ع) تو را از دست داد، همان ابو الحسنى كه مؤتمن، پدر دو فرزند تو (ع) و (ع)، برادر تو دوست تو و تو مى باشد. همان على(ع) كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى در زمان بزرگسالى او با وى برادر شدى. همان على(ع) كه دوستان و اصحاب تو بود. همان على(ع) كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى كردن تو بر همه سبقت گرفت. ما تو را از دست دادیم، گریه قاتل ما خواهد بود و تأسف همراه و مونس ما گردید. سپس آن بانو فریادى زد و ناله اى كرد كه نزدیك بود از بدنش مفارقت نماید. به نقل مشهور رحلت آن حضرت(ص) در روز اتفاق افتاده است. و امام (ع) درباره این روز می فرماید : 《..وَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ یَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللهُ فِیهِ نَبِیَّهُ وَ مَا أُصِیبَ آلُ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَّا فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ..》  روزى نحسى است كه خدا در آن روز پیامبر خود را قبض كرد و آل محمّد(ص) دچار نشدند مگر در روز دوشنبه. منابع : ۱)شیخ مفید، الارشاد، ص ۹۷ ۲)الطبقات ابن سعد، ج۲، ص۲۱۴ ۳)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۷ ۴)اصول کافی کلینی، ج۴، ص۱۴۷ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر ولی (ارواحنا فداه)🌴 🍁 چگونه میشود با یک قطره روضه، همه گناهان بخشیده شود.... سيد بحرالعلوم (اعلی الله مقامه) به قصد تشرف به تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام (سلام الله علیه) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟ سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود تعالى اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت (سلام الله علیه) مى دهد، مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى دارد، ثواب يك و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن سياه چادر پيرزنى را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه عنيزه اى (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند. وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 🍂 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. 🍁 ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. 🍃 يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. 🌳 سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت (سلام الله علیه) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و و پيكر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر به زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (سلام الله علیه) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد، يعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند، در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. منبع:‌ العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺 🍁امام سجاد علیه السلام امام (علیه السّلام) فرمودند: 《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)! ..فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى! حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ : جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ! قَالَ : ﴿ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴾  إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ》 ♦️ كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند : (ع) و (ع) و (ع) و زهرا(س) وامام (ع)! حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام (ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا سال بر حضرت (ع) گريست. هيچ در مقابل آن حضرت(ع) نمى ‏گذاشتند مگر اينكه گريان مى‏ شد. كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت : اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!  امام می فرمود : چاره‏ اى نيست، جز اينكه از و اندوه خود به خداوند شكايت كنم. من چيزهايى را مى‏ دانم كه شما نمى ‏دانيد. من يادآور فرزندان فاطمه(س) نمى‏ شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى‏ كند. در روایتی از ابن عساکر به سند امام جعفر (ع) نقل شده است که از على بن الحسین(ع) درباره کثرت گریه اش سؤال شد؟ حضرت(ع) فرمود : 《فلا تَلومُونى، فانَّ یَعقُوبَ(ع) فَقَد سبطاً مِن وَلَدِه فَبَکى حتَّى ابیَضَّت عَیناه مِن الحُزنِ ولَم یَعلم انّه ماتَ. وقد نظرتُ إلى اربعةِ عَشَرَ رَجُلا مِن اهلِ بَیتى یَذبَحُون فی غَداةِ واحدة، فترون حُزنَهم یَذهَبُ مِن قَلبى ابَداً؟》 مرا نکنید! زیرا (ع) یکى از اولاد خود را کرد، و آن قدر گریست تا دو چشمانش از حزن شد، در حالى که نمى دانست که از دنیا رفته است. این در حالى است که من مشاهده نمودم نفر از اهل بیتم(ص) را که در صبح یک روز بریدند. حال شما گمان کرده اید که هرگز این حزن از بیرون مى رود؟ منابع :  ۱)تاریخ دمشق، ج۲، ص ۵۰ ۲)وسائل الشيعة عاملی، ج۳، ص۲۸۰ ۳)بحار الانوار مجلسی، ج ۴۷، ص۱۶ ۴)الخصال شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۶۷ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat