eitaa logo
کتابخانه آیت الله سید احمد موسوی برزکی (کتابخانه عمومی برزک)
191 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
100 ویدیو
94 فایل
اتفاقات، برنامه ها و مسابقات کتابخانه عمومی برزک آدرس: کاشان، برزک، خیابان دانش، کوچه منزوی ساعات کار کتابخانه روزهای زوج:عصر؛ ۱۳ تا ۱۹:۳۰، روزهای فرد:صبح؛ ۷:۳۰ تا ۱۴ مدیر کانال: @barzoklibmusavi آدرس کانال بله: https://ble.ir/barzoklibble
مشاهده در ایتا
دانلود
. بعد از خواندن کتاب و کتاب و ترجمه بی نظیر این روزها از جام باده کتاب علیه السلام مستم. درود همیشگی خداوند بر روح پاک مرحوم دکتر ایشان در فرازهایی پایانی کتاب، داستان زنی به نام را نقد می‌کنند و تناقض های فراوان موجود در ماجرای او را نشان می‌دهند و نتیجه می‌گیرند داستان او یکسره ساختگی است: باید پرسید قطام آن شب چرا پسر ملجم بیگانه را در خانه خود خواباند؟ آیا بزرگانش به او چنین رخصتی داده بودند و آیا باور کردنی است ابن ملجم که قصد کار بزرگی داشت، مست بخوابد؟ اما بلاذری در یکی از روایتهای خود نوشته است به کوفه درآمد و کار خود را پنهان می داشت پس قطام دختر علقمه را به زنی گرفت و سه شب نزد او بسر برد. در شب سوم قطام به او گفت «چه خوب دل به خانه و زن خود بسته ای و پی کاری که برای آن آمده ای نمی روی.» گفت: «من با یارانم قراری گذاشته ام و از آن برنمی گردم.» مجموع این تناقضها ساختگی بودن اصل داستان را تأیید می‌کند. گویا داستان قطام را ساخته و به کار آن سه تن ( که قصد کشتن معاویه و عمروعاص و امیرالمومنین علیه‌السلام را داشتند) پیوند داده اند تا بیشتر در ذهنها جای گیرد. این تفصیلها را برای آن میآورم که از یک سو نشان دهم این داستان چنان که نوشته شده سر تا پا بی اساس است و از سوی دیگر این که پیشینیان فقط به نقل داستان بسنده می کرده اند و به نقد آن نمی پرداخته اند.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸ولادت ریحانه النبی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، روز زن و روز مادر مبارک باد🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📗برشی از کتاب زندگانی فاطمه زهرا سلام الله علیها اثر سید جعفر شهیدی 📌روزی سلمان به خانه دختر پیغمبر می رود فاطمه علیه السلام چادری بر سر دارد که از چند جا پینه خورده است. سلمان به تعجب در آن چادر می نگرد و اندوهگین می شود. چرا باید چنین باشد؟ مگر او دختر پیشوای عرب و زن پسرعموی رهبر مسلمان نیست؟ ✅سلمان حق دارد نزد خود چنین بیندیشد او زندگانی اشراف زاده های ایرا و شکوه و جلال چشمگیر آنان را دیده است. چون فاطمه علیه السلام به دیدن پدر می رود، می گوید: پدر! سلمان از چادر وصله خورده من تعجب کرد به خدا پنج سال است من در خانه علی بسر می برم، تنها پوست گوسفندی داریم که روزها شترمان را بر آن علف می خورانیم و شب روی آن می خوابیم. ✅او نه تنها در پوشاک و خوراک به حداقل قناعت می کرد و بر خود سخت می گرفت، کارهای خانه را نیز به عهده دیگری نمی گذاشت. از کشیدن آب تا روفتن خانه، دستاس کردن ذرت یا گندم، نگاهداری کودک، همه را خود به عهده می گرفت. گاه با یک دست دستاس می کرد و با دست دیگری طفلش را می خواباند https://eitaa.com/barzoklibmousavi