eitaa logo
🔷🔸یارانِ یار🔹🔶
126 دنبال‌کننده
783 عکس
191 ویدیو
7 فایل
کانال بسیج دانشجویی دانشکده علوم پایه دانشگاه فردوسی 🔴 برای برداشتن گام‌های استوار در آینده باید گذشته را درست شناخت! 🔴 مقام معظم رهبری (حفظه الله) 🇮🇷 ♟️🪖⚘️ کانال تلگرام👇 https://t.me/bas_science ارتباط با ما👇 @ad_bas_science
مشاهده در ایتا
دانلود
(پایانی) ۱ دی عکست را روی دست ها بلند کرده اند. قد رعنای تو این بار افقی در خیابانهای شهر میرود. چشم های قشنگ تو میان مژه های بلندت به جمعیت نگاه میکند. دخترهای جوان پشت سر مردها می آیند به تو نگاه میکنند و میگریند و من حسادت میکنم که نگاهت کنند. همه برایت آمده اند و باز دلم قنج میرود که میان همه سرم را بالا برده ای. نمیتوانم خوب راه بروم زانوهایم خم میشوند. هرچند دقیقه روی جدول خاکی کنار خیابان مینشینم. اصرار میکنند نورا را بگیرند. میگویند به خودت که رحم نمیکنی؛ لااقل به دخترت رحم کن ولی بیشتر به سینه میچسبانمش. قول داده ام مراقب نورایمان باشم. به عکست نگاه میکنم و صورت نورا را باز میکنم تا نگاهش کنی . بوی خوشی میدهد. دیشب حمامش کرده ام که وقتی پدر آمده با لباس نو و تمیز به استقبالش برود. بلند میشوم گریه هایم زن هارا به گریه می اندازد. مثل سایر زنان شهدا محکم نیستم. پناهم جدای از من روی دست ها می رود و من اینجا میان زنان حال گمشده ها را دارم. اشک تصویرت را تار میکند؛ اما، در ذهنم چهره ات زمان رفتن، همان لحظه که آخرین بار سر کوچه نگاهم کردی شفاف شفاف است. کاش میشد کمی خلوت کنیم ناگفته های زیادی دارم. باید بگویم که نورا حالش به لطف دوستانت خوب شده.. نمیدانم کمکهایشان تا کی دست مارا میگیرد. اجازه میخواهم که کاری هرچند کوچک دست و پا کنم و خرج خانه را خودم بدهم. میدانم که این تقاضایم برایت سخت و سنگین است؛ اما، قول دادم که مراقب نورایمان باشم. مادرت محکم ایستاده روی تابوتت از دور نقل میپاشد و چادرش را به دندان گرفته تا عقب نرود. هر چند دقیقه چادرش را با دست مرتب میکند و بعد کل میکشد و من می گریم. زیر بغلم را خواهرت گرفته و میگوید: مادر را ببین تورا بخدا کمی مراعات کن مردم فکر میکنند راضی به رفتنش نبودی. گفتم: بدون رضایتم کاری نمیکردی راضیم کردی و بعد رفتی.. اما باز گریه را از سر میگیرم و نورا هم با من می گرید. آهسته میگویم نورا بابا آمده گریه نکن ولی خودم لبم را میگزم و باز اشک میریزم. صورتش را میپوشانم که سوز سرما به صورت نازکش نخورد قول دادم که مراقب نورایمان باشم. بوی خفیف اسپند می آید؛ اما مشامم از بوی خونت مست است. یوسفم به کنعان برگشته است. همانطور که قول داده بود بالاخره آمد قولش قول است دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه! من هم قول داده ام قول زنانه.. قول داده ام که مراقب نورایمان باشم. honey✍🏻 🆔 @basfum 🆔 @bas_science