دوستش میگفت:
توی مدتی که #عراق بود وقتی میخواست به #کربلا برود روی صورتش #چفیه میانداخت
و میگفت:
اگر به نامحرم نگاه کنی #راه_شهادت بسته میشود.
#شهید_هادی_ذوالفقاری
@khamenei_shohada
آهستہ میآید صدا
انگشــترم آنجاست !
این هـم ڪمی از#چفیه ام
بال و پرم آنجاست
یڪ تڪہ از روح صدایم را
زمین خوردہ است
آن تکۂ دیگر ڪنار سنگرم آنجاست
#ای_شڪسته_استخوانها
#شرمنــده_ایم
@khamenei_shoha
جسمی که ذوب شد...
کوله پشتی علی_پر از #گلوله و #مهمات!_آتش گرفت.
نتوانستند کوله را از او جدا کنند.
علی از بچه ها خواست به راه خود ادامه دهند و با
#چفیه دهان خود را بست تا
#عملیات لو نرود...
تنها کف پوتین هایش که نسوز بودند، باقی ماند....
#شهید_علی_عرب
#نوجوان۱۶ساله
#لشکر۴۱ثارالله
#کربلای۱
#روحش_شاد
@khamenei_shohada
یڪ #چفّیہ . . .
چندتڪہ استخوان آوردہ اند
تحفہ ای از قد وبالای #یلان آوردہ اند
#شهید آوردند
#هم_اڪنون_مرز_شلمچه
#ورود_پیڪرهای_مطهر۷۲_شهید
#سلام_بر_گمنامان_خوشنام
#خوش_آمدید
💢..... ※『💚』※..... 💢
💐بسم رب الشهدا و الصدیقین💐
🇮🇷 #پرچم ، پیشانی بند ، انگشتر💍 ، #چفیه ، بی سیم روی کولش📞، خیلی بانمک شده بود.
👤گفتم : چیه خودتو مثل علم درست کردی ؟
می دادی پشت لباست هم برات بنویسن ❗️
🔰پشت لباسش را نشان داد :
🌷
""جگر شیر نداری سفر عشق مرو""
🌷
🔸گفتم : به هر حال اصرار بیخود نکن . بی سیم چی لازم دارم . ولی تو رو نمی برم ، هم سنت کمه و هم برادرت شهید شده .
💢دستش را گذاشت روی کاپوت تویوتا و گفت : باشه ، نمیآم . ولی فردای قیامت شکایتت را به فاطمه ی زهرا می کنم ، می تونی جواب بدی ؟
گفتم : برو سوار شو ...
♻️چند روز بعد ، در پایان عملیات ، پرسیدم : بی سیم چی کجاست ؟
بچه ها گفتند : نمی دونیم کجاست ! نیست . به شوخی گفتم : نگفتم بچه ست گم میشه ؟ حالا باید بگردیم تا پیداش کنیم .
〽️بعد از عملیات داشتیم شهدا را جمع می کردیم . بعضی ها فقط یک گلوله یا ترکش ریز خورده بودند
.
یکی هم بود که ترکش سرش را برده بود . برش گرداندم ، پشت لباسش را دیدم :😔
🔮 جگر شیر نداری سفر عشـــــق مرو ......
🌷شادی روح #شهید_محمدرضا_محمودی
#صـلوات
>>>>>>>>>>>>>>>>>
🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها(امُ الشــهداء)🌸
✍ڪانال امام خامنه ای شهدا
💢..... ※『💚』※..... 💢
بصیـــــــــرت
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※ •✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦• #قسمت_شصت_هفت " سیـــره شھیـــــد " ❉شب آخرى
#میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
#قسمت_شصت_هشت
"فـــــرار از گـناه "
❉ هادی این سالهای آخر، وقتی ایران می آمد بارها روی صورتش #چفیه میانداخت و میگفت:
❉اگر به نامحرم نگاه کنیم راه #شهادت بسته میشود. برای همین اینکار را میکرد تا چشمش به نامحرم نیفتد.
🌷#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
※✫※✫※✫※✫※
#امیرالمومنین_علیه_السلام
مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ؛
✨هر ڪس چشم خود را [از نامحرم] فرو بندد ، قلبش راحت مى شود .
تصنیف غررالحڪم و دررالڪلم ص۲۶۰ ، ح ۵۵۵۵
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮 ڪانال بصیرتی و شهدایی امام خامنه اے شهدا🔮
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#طنز_جبهه
یکی از روزها مقداری عرق بیدمشک در #فاو به دستم رسید. مقدار زیادی #یخ تدارک دیدم و #شربت گوارایی درست کردم. برخلاف همیشه که در پخش شربت دست و دلبازی می کردم، این بار به خاطر تعداد زیاد نیروهای حاضر در منطقه نمی توانستم به هر نیرو بیش از یک لیوان شربت بدهم. بوی شربت و صدای تکبیر من که بلند شد بچه ها جلوی #ایستگاه به صف شدند و یکی یکی سهمیه شربتشان را گرفتند و نوش جان کردند.
ولی این شربت شیطنت بعضی ها را هم #قلقلک داد. یکی از بچه ها، بار اول #کلاه_آهنی بر سر گذاشت، آمد و شربتش را خورد. بار دوم به دور صورتش #چفیه پیچید و دوباره شربت خورد. بار سوم #کلاه_سربازی گذاشت و باز هم شربت خورد. بار چهارم بدون #کلاه آمد و باز هم شربت خورد. وقتی می خواست برود خطاب به او گفتم: "این بار برو #چادر سرت کن و بیا شربت بخور.😐😑" بچه ها خندیدند😂 ولی او از رو نرفت و با تعجب از من پرسید: "چه طور مرا شناختی😅؟" گفتم:"پسر جان! تو فقط پوشش سرت را عوض می کنی، بقیه لباس هایت که همان است😊😁."
(خاطرات #حاج_حسن_جوشن)
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@khamenei_shohada