بعد از عبور از مراحل موز مالی، خرما مالی، خرمالو مالی، پالپ مالی پرتقال و لیمو، پاش دادن و بذرپاشی انواع اغذیه، حبوبات، ادویه، مایعات، اجسام زیر و درشت، خالی کردن محتویات کمدها و کابینت ها و هر چیزی که به عقل بشر رسیده و نرسیده
رسیدیم به مرحله ی خمیر دندان مالی!
خونمون تا ساعت ها بوی نعنا گرفته بود
عرض خدا قوت به مقاوم ترین فرش دنیا
#مادرانه
#روزمرگی
#شیطنت
#کودکی
#حلماسادات
این همه آتش خدایا شُعلهاش از گور کیست
شَهوت این بی نمازان، نَشئهی انگور کیست
پرده دانان طریقت در صبوری سوختند
این صدای ناموافق زخمهی تنبور کیست
شیخ بازیگوش ما از بس مرید خویش بود
عطسهای فرمود و گفت این جملهی مشهور کیست
پنج استاد حقیقت حرفشان با ما یکی ست
راستی در پشت این دستورها دستور کیست
آب نوشان ادّعای خضر بودن میکنند
رنگ پیراهان اینان وصلهی ناجور کیست
دست این پاسوربازان هر که دل را داد باخت
دوستان چشم شما در انتظار سور کیست
دین و دل دادند یارانم در این شرب الیهود
شیخ ما در باده گم شد، مست ما مستور کیست
این که خضرش خواندهاید، اسکندر مقدونی است
این که دریایش لقب دادید چشم شور کیست
این که بر آن گوش خود بستید، صور محشر است
این که شیطان میدمد دائم در آن شیپور کیست
آن که میزد روز و شب پیوسته لاف اختیار
این زمان ترس از که دارد؟ این زمان مجبور کیست
بعد طوفان جز کفی در کیسهی امواج نیست
شاه ماهیهای این دریا ببین در تور کیست
#شعر
#روزگار_ما
#علیرضا_قزوه
در راه تو ، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
#ایران_عزیز_ما
چقدر پلاستیک توی این جعبه است
چرا تموم نمیشه
آخیش تموم شد
خب دیگه برم به بقیه ی کنجکاوی هام برسم
گفتگوی احتمالی حلما سادات در پی علت وقوع حادثه ی خالی کردن جعبه پلاستیک ها
#مادرانه
#کودکی
#شیطنت
#حلماسادات
#چراآخه
اگر برنامه ی اذان گوی روی گوشیتون دارید فایل تمام موذن ها رو دانلود کنید و تنظیم کنید روی پخش رندوم
اون وقت هر دفعه که گوشی بخواد اذان پخش کنه انگار توی یه مسجد جدیدی :)))
#پیشنهاد
#اذان
#موذن
#حال_خوب
#رویداد_های_ساده
ما سینه زدیم بیصدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیانِ صفِ اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
#آرزو
#شعر
#شهادت
#میلاد_عرفان_پور
گفت دلم تنگه، گرفته است
دیگه امیدی ندارم
گفتم دل من چروکه، مچاله است
اما هنوز امید دارم
امید وسط ناامیدی معنا پیدا میکنه وسط تاریکی چشمت به روزنه های نور باشه
شاید معجزه صدات زد
#امید
از وقتی دیگه کمتر برای خودم میتونم وقت بزارم و دیگه ساعات روز کفاف برنامه های من و نمیده دلم میخواست میتونستم آرزو کنم که نخوابم یا حداقل خوابُ ذخیره کنم تا کمی به کارهام برسم
همین من؛ وقتی ترسیدم، خستهام، رنج کشیدم، غم و غصه حمل کردم، مچاله و چروکیده ام به خواب پناه میبرم
#نقیضه_های_من
#خواب
#شب