هدایت شده از چیمه🌙
بعضی وقتها اونقدر در نوشتن ناتوان میشم که وحشت میکنم. کاری که هزاران بار انجام دادم رو نمیتونم تکرار کنم. آخرشب تصمیم میگیرم تلاشی برای پیشبردن متن نکنم، یا برای سفارشدهنده پیام بذارم: «متاسفم، نشد که بشه!» اما صبح لپتاپ رو باز میکنم و برای دوهزارمین بار میرم سراغش. یکبار وقتی داشتم برای دوستم فرآیند مشقتبار نوشتن رو توضیح میدادم، یکهو دیدم دارم از دو طرف صورت اشکهام رو پاک میکنم. بهم گفت: «هیچوقت کسی که اینقدر کارش رو دوست داشته باشه رو ندیده بودم.» همین من رو بیشتر میترسونه. این میل شدید من رو تا کجا میبره؟! طاقتفرساست هربار باید به اندازه اولینبار تلاش کنی، نوشتن هیچوقت آسون نمیشه. برای به ثمررسیدن هر متنی باید به اندازه اولین بار جنگید.
@chiiiiimeh
.