eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
389 دنبال‌کننده
19هزار عکس
11.8هزار ویدیو
38 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺الهی خداوند بهتون 🌼دلی آرام تنی سالم لبی خندان 🌸و عاقبتی بخیر عطا کنه 🌺آفتاب عمرتون همیشه درخشان 🌼و عمرتون سبز و پایدار 🌸و زندگیتون سرشار از عشق 🌺سلام صبحتون پر خیر و بركت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فتح الفتوح این کشور چیست؟ 🔻صحبت‌های زیبای مقام معظم رهبری درمورد دفاع مقدس
🕊 شناسایی شهید گمنام پیکر مطهر سرباز شهید که در اسفندماه سال ۹۶ به‌عنوان شهید گمنام در پارک شهدا شهرستان اشتهارد استان البرز به خاک سپرده شده بود، از طریق آزمایش DNA شناسایی و مراحل اطلاع‌رسانی به خانواده محترم شهید محمدتقی انجام گردید. شهید مهرداد محمدتقی فرزند ابوالقاسم متولد ۱۳۴۵، از نیروهای سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در سال ۶۶ در منطقه زبیدات به فیض شهادت نائل آمده بود. شهید 🕊🌹
شهیدحاج قاسم ازشهید حاج میگوید: هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند و پیوسته این ذکر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد. سالروزتولدشهیدحاج یادشون گرامی وراهشون پررهرو ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهرمان سرزمین من اویک قهرمان است.قهرمان ملی ما-شهید حاج حاجی تولدت مبارک ❤️ دست ما راهم بگیر دلتنگ نگاهت شده ایم
📷ویژگی اخلاقی معروف شهید «محمد زهره‌وند» پل رسیدنش به معبود شد 🔹همسر شهید محمد زهره‌وند نیز در خصوص شخصیت و رفتار همسرش اینطور می‌گوید: احترام به والدین و توصیه به حجاب از اولویت‌هایش بود؛ صیانت از حجابم در زندگی، از اولویت ‌های «محمد جان» بود، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارش‌هایش از من خواست دُردانه‌اش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند. پس از آغاز جنگ سوریه محمد هم حس و حال دیگری پیدا کرد. شب تا سحر، «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشک‌هایش شد تا اینکه به آرزویش یعنی رفتن به جبهه و شهادت رسید." شهید🕊🌹
چند استکان هم به نیت من بشوی! 🔻 سال‌های پُرتب‌وتاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی.
‍ ♦️ در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصي پيدا ميكردند. 💔 ابراهيم هر جايي که بــود آنجا را كربلا ميكرد! گريه ها و ناله هاي ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد. نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت عاشقان حسين(علیه‌السلام) بود. 🔻بچه هاي هيئتي هرگــز آن روز را فراموش نميكنند. ابراهيم ذكر حضرت زينب(سلام‌الله‌علیها) را ميگفت. 💥 او شور عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتي در بچه ها پيدا شد كه ديگر نديديم. مطمئن هستم به خاطر سوز دروني و نَفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود. 🌹شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نجوای عاشقانه با ⏪بمناسبت تولد شهید در ۲مرداد۱۳۳۸ ▪️شهید کاظمی(با سابقه فرماندهی لشکر۱۴ امام حسین، نیروی هوایی و نیروی زمینی سپاه) در ۱۹دی۱۳۸۴ بعلت سانحه سقوط هواپیما نزدیک ارومیه بهمراه جمعی از فرماندهان سپاه به شهادت رسید. ▪️چه خسارت‌ها و خون دلها خوردیم از این سفرهای هوایی که جان موثرترین و بهترین‌های نظام را گرفت... از سقوط هواپیما در سال ۱۳۶۰ برای شهیدان بزرگی چون جهان‌آرا، نامجو، فلاحی، فکوری و کلاهدوز تا از کار افتادن ۲موتور هواپیمای شهید کاظمی در سال ۱۳۸۴ و اخیرا هم گیر کردن هلیکوپتر شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در ابرها... ⏪شادی روح بلندشان صلوات
صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین به سیدمیگفتن: اینا کی هستند مياري هيئت بهشون مسئوليت میدی؟ میگفت:کسی که تو راه نیست اگه بیاد توی‌ مجلس اهل بیت و یه گوشه بشینه وشما بهش بهاندی، میره ودیگه هم‌ بر نمیگرده اما وقتی تحویلش بگیری،جذب همین راه میشه 😇 دراین شبهای معنوی یاد همه شهیدان باذکر صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا
اینکه دلتنگ توام اقرار میخواهد مگر 😞 دلم برای مهربانی های شما برای قلـب پاکی که لبریـز از عشق بود تنگ شده😔 غم‌شما از یاد رفتنی‌نیست💔 یاد همه شهدا بایک صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید باکری ‌در حال محاصره دشمن، خطاب به ‌شهید کاظمی: احمد، اینجا من ‌چیزی ‌می‌بینم، اگر بیایی، دیگر نخواهی ‌رفت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🍃💠🍃💠 💠روایت پدرشهید جلیل اکبرزاده درمورد نحوه مطلع شدن از خبر شهادت پسرش. 《دوستانش هرگاه می خواستند از این شهید یاد کنند‚ لفظ شیرمردی شجاع را به کار می بردند و به راستی ترس برایش معنا نداشت. در سخت ترین و خطرناک ترین عملیات بسیار آرام و مطمئن بود که موجب دل گرمی و آرامش دیگر رزمندگان می شد.》 🌷شهید والامقام جلیل اکبرزاده🌷 .
26.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند دقیقه خنده حلال😂😂 ... 🎤آقای قرائتی 🍃🍃 ...آیت الله تا مجنون
🍃🌹🍃🌹 ، بارانےست که بر همه یکسان مےبارد چطور بعضی ها مےکنند و بعضی چون خار... و نم نم اثری در آنها ندارد؟؟ خدایا! را تو حرَس کن درد جدا کردنشان را تحمل مےکنم التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🍃به عشق امام زمان عجل الله نامش را عبدالمهدی گذاشتند. 🔹نوزاد بود سخت مریض شد به حضرت ابوالفضل علیه السلام متوسل شدند بهبود یافت. 🔹نیمه های شب بیدار می شد وضو می گرفت و نماز شب می خواند. 🔹از ۱۲ سالگی اذان دعای سحر و ادعیه و قرآن می‌خواند دوستانش به او عبدالله می گفتند. 🔹از اولین کسانی بود که با شنیدن نام امام خمینی (ره) صلوات می فرستاد. 🔹با پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد و به کردستان اعزام شد. 🔹مسئول روابط عمومی سپاه کرمان سپاه زرند و فرماندهی سپاه سیرجان و واحد بسیج استان کرمان و جانشین ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را به عهده داشت. 🔹چندین بار به جبهه عزیمت و مجروح و شیمیایی شد. 🔹آیت الله سید کمال موسوی عارف به او لقب مجسمه تقوا داده بود. 🔹در همه حال و در هر شرایطی اذان می گفت. 🔹هنگام تشییع و دفنش موقع اذان بود برخی صدای اذانش و تلاوت قرآن را از تابوت شنیدند. 🔹در نماز خضوع و خشوع ویژه ای داشت در جلسه استانداری صندلی را کنار زد و به نماز ایستاد. 🔹هر کاری را با بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ شروع و با الْحَمْدُ للّه... تمام می کرد. 🔹دوستان و همکاران را مؤمن خطاب می کرد. 🔹در حضور او غیبت ممنوع و با ادب تذکر می داد. شادی روح مطهرش صلوات🌹
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی انگشتر طلا 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 همسر شهید تو یکی از ،عملیات ها انگشترم را نذر کردم با خودم گفتم:« اگر ان شاء الله به سلامتی برگرده، همین انگشتر رو می ندازم تو ضریح امام رضا علیه السلام.» تو همان عملیات مجروح شد زخمش اما زیاد کاری نبود، تا بیاید مرخصی اثر همان زخم هم از بین رفته بود، کاملاً صحیح و سالم رسید خانه روزی که آمد، جریان نذر انگشتر را گفتم و گفتم:« شما برای همین سالم اومدین» خندید، گفت:« وقتی نذر می کنی برای جبهه نذر کن» «چرا؟» «چون امام هشتم احتیاجی ندارن ،اما جبهه الان خیلی احتیاج داره ؛حالا هم نمی خواد انگشترت رو ببری حرم بندازی.» از دستش دلخور ،شدم ولی چیزی نگفتم حرفش را مثل همیشه گوش کردم. تو عملیات بعدی ،بدجوری مجروح شد، برده بردنش بیمارستان کرج، یکی از همان جا زنگ زد مشهد و جریان را به ما گفت. خواستم با خودش صحبت کنم گفتند:« حالشون جور حرف زدن نیست.» همان روز برادرخودم و برادرخودش، راهی کرج شدند فردای آن روز برادرم از تهران زنگ زد. نمی دانم جواب سلامش را دادم یا نه زود پرسیدم :«چه خبر؟ حالش خوبه؟» خندید گفت:«خوبتر از اونی که فکرش رو بکنی» فکر کردم می خواهد دروغ بگوید به ام، عصبی گفتم :«شوخی نکن، راستش رو بگو ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی انگشتر طلا 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 باور کن راست می گم الان که من از پهلوش اومدم به شما زنگ بزنم قشنگ حرف می زد.» باور کردنش سخت بود مانده بودم چه بگویم برادرم ادامه داد یک پیغام خیلی مهم هم برای شما داشت، یعنی منو به همین خاطر فرستاد که زنگ... امانش ندادم پرسیدم: «چه پیغامی؟» «اولاً که سلام رسوند، دوماً گفت اون انگشتری رو که عملیات قبل نذر کرده بودی همین حالا برو حرم بندازش تو ضریح. گیج شده بودم حساب کار از دستم در رفته بود،گفتم:« اون که می گفت این کارو نکنم» گفت: «جریانش مفصله ان شاء الله وقتی اومدیم مشهد، برات تعریف می کنم...» با هواپیما آوردنش مشهد حالش طوری نبود که بشود بیاید خانه از همان فرودگاه یکراست برده بودنش بیمارستان رفتیم ملاقات. وقتی برگشتیم توی راه جریان انگشتر را از برادرم پرسیدم چشم هاش پر اشک شد. آهسته آهسته شروع کرد به گفتنن وقتی ما رسیدیم بالا سرش هنوز به هوش نیامده بود موضوع را اول از هم تختی هاش شنیدیم «تو عالم بیهوشی داشت با پنج تن آل عبا (علیهم السلام) حرف می زد اون هم با چه سوز و گدازی!» پرسیدیم :«شما خودتون حرف هاش رو شنیدین »گفتند: «بله، اصلاً تک تک اون بزرگوارها رو به اسم صدا می زد.» وقتی به هوش آمد جریان را از خودش پرسیدیم اولش که طفره رفت بعد خیلی گرفته و غمگین شروع کرد به :گفتن :«تو عالم بیهوشی دیدم پنج تن آل عبا عليهم السلام تشریف آوردن بالای سرم احوالم رو پرسیدن و باهام حرف زدن دست می کشیدن رو زخم های من و می فرمودند این خوش گوشت است ان شاء الله زود خوب می شود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی آخرین آرزو 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 حاجی می گفت:« خیلی پیشم بودن، وقتی می خواستن تشریف ببرن یکی از آن بزرگوارها، عیناً انگشتر زنم را نشانم دادند. با لحنی که دل و هوش از آدم می برد فرمودندانگشتر تان در چه حال است؟» من خیلی تعجب کرده بودم بعد دیدم فرمودند: «بگویید همان انگشتر را بیندازند توی ضریح» گونه های برادرم خیس اشک شده بود حال خودم را نمی فهمیدم حالا می دانستم خواست خودش نبوده که انگشتر را بیندازم ضریح فرمایش همان هایی بود که به خاطرشان می جنگید و شاید هم یاد آوری این نکته که «هر چیز به جای خویش نیکوست» حمید خلخالی عشق او به خانم فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) بیشتر از این حرف ها بود که به زبان بیاید یا قابل وصف باشد. یک بار بین بچه ها گفت: «دوست دارم با خون گلوم اسم مقدس مادرم " ۱ " رو بنویسم» به هم نگاه کردیم، نگاه بعضی ها تعجب زده بود؛ اینکه می خواست با خون گلویش بنویسد، جای سؤال داشت. همین را هم ازش پرسیدم قیافه اش جدی تر شد گفت: «یک صحنه از روز عاشورا همیشه قلب منو آتیش می زنه!» با شنیدن اسم عاشورا حال بچه ها از این رو به آن رو شد خودش هم منقلب شد و با صدای لرزان ادامه داد: «اون هم وقتی بود که آقا اباعبدالله (سلام الله علیه) خون علی اصغر (علیه السلام) رو به طرف آسمان پاشیدند و عرض کردند خدایا قبول کن؛ من هم دوست دارم با همین خون گلویم، اسم مقدس بی بی رو بنویسم تا عشق و ارادت خودم رو پاورقی ۱- همیشه نام مبارک حضرت را به همین لفظ مادر خطاب می کرد. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
در خانه هایی که نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد آن خانه ها نزد آسمانیان همچون ستاره ها درخشانند.(وافی، ج2، ص23) رسول خدا(ص)فرمودند: 🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 نماز شب وسیله ای است برای خشنودی خدا و دوستی ملائکه. (بحارالانوار، ج87، ص 161) 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 سلام طاعات و عباداتون قبول درگاه حق تعالی...🤲 هر شب نماز شب را هدیه میکنیم به روح شهدای والامقام🌺 امشب ثواب نماز شب را به روح شهدای (سوم)مرداد تواب نماز شب را هدیه به روح مطهر شهید ابراهیم هادی🌹 ان شاءالله مورد شفاعتشان قرار بگیریم.🤲  التماس دعای فرج🤲 https://eitaa.com/bashohadatashahadattt                                                     
❤️ 『هر زمان جوانۍ دعاےفرج‌مهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان‌ (عج)‌ دست‌هاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان‌ بلند میکنند و‌ براے آن ‌جوان‌ دعا میفرمایند؛چہ خوش‌ سعادتند ڪسانی‌ڪہ حداقل‌ روزے یڪبار را زمزمہ مۍڪنند:)』 به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 [اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج]♥️ https://eitaa.com/bashohadatashahadattt