#خاطره_شهید 🎤♥️
دائم الوضو بود✨
محمدحسین برادرش به شوخی میگفت:
《داداش چہ خبره! اونقدر وضو میگیرے رنگت عوض شده😅🌱》
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #پیام_شهدا #زندگینامه
@bashohda
کانال باشهدا
#خاطره_شهید
باران تندی میآمد، مهدی که آن زمان شهردار بود گفت: میرم بیرون.
گفتم: توی این هوا کجا میخوای بری؟
جواب نداد. اصرار کردم، گفت: میخوای بدونی پاشو تو هم بیا. با لندرور شهرداری راه افتادیم توی شهر. نزدیکیهای فرودگاه یک حلبیآباد بود رفتیم آنجا. توی کوچههایش پر از آب بود و گل. آب وسط کوچه صاف میرفت توی یکی از خانهها.
در خانه را که زد پیرمردی آمد دم در. ما را که دید شروع کرد به بد و بیراه گفتن به شهردار. میگفت: آخه این چه شهرداریه که ما داریم؟ نمییاد یه سری بهمون بزنه. ببینه چی میکشیم.
آقا مهدی بهش گفت: خیلی خب پدرجان! اشکال نداره شما یه بیل به ما بده درستش میکنیم.
پیرمرد گفت: برید بابا شماهام! بیلم کجا بود. از یکی از همسایهها بیل گرفتیم. تا نزدیکیهای اذان صبح توی کوچه، راه آب میکندیم.»
#شھیدمهدیباکری
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
◾️ #خاطره_شهید ✨💔
همیشه به من میگفت که او را از زیر قرآن رد کنم....
تصمیم گرفتم هنگام دفن برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم :)
وقتے تربت امام حسین «علیه السلام» را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند،
قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند.
به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفے گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد!💔
همان جا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، «عند ربهم یرزقون» بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟!🥀
همه اینها را میدانم! من با تو زندگی میکنم مصطفے 🙃♥️».
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی همسرشهید
#عنایات_شهیدمصطفےصدرزاده
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۶۸
🌺 نوجوانِ عاشقِ خدا...
#خاطره_شهید
با اینکه هنوز به سنِ تکلیف نرسیده بود، نماز شب میخواند... یک بار ناخواسته و اتفاقی، نمازِ صبحش قضـا شـد. اونقدر گریه کرد، که ما فکر کردیم شـاید برایِ برادرش اتفاقی افتاده...
🌹خاطرهای از زندگی نوجوان شهید جلال تقوا طلب
📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه ۳۶
#شهید_تقواطلب #شهدای_همدان #نمازشب #نمازصبح #نماز #عشق_به_خدا #نوجوان_شهید
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #وصیتنامه #عکس #خاطرات
@bashohda
کانال باشهدا
*#خاطره_شهید ♥️🎙*
*یکی از ویژگی های مصطفے این بود که، همین طوری حرف کسے را قبول نمی کرد...*
*مگر اینکه در موردش تحقیق و بحث می کرد!🖐🏻*
*خیلی باحوصله چه با بزرگترها و یا کوچیکترها رفتار می کرد.✨*
*رعایت ادب را هیچ وقت فراموش نمی کرد...*
*حواسش بود که خدایی نکرده دل کسی را نشکند،🍃*
*اگراحساس می کرد کسے از او رنجیده خاطر شده، تا ازدلش در نمی آورد آرام و قرار نمی گرفت...*
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #وصیتنامه #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا