eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
677 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5850726870064037925.mp3
4.21M
۵۷ ✍ از ۲۴ ساعتِ روز لحظه نماز، کلیدی ترین لحظه، تویِ سعادت و شقاوت دنیا و آخرتتـــــه‼️ حواست باشـ👈ـه رفیق؛ اگه نمازت بالا نَـــرِه : تموم أعمال دیگه ات نابود میشن. شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
👈❗️«خبر مهم»: به اطلاع علاقمندان به برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» می رساند، نسخه ی جدید این برنامه دیروز منتشر شده و کاربران حتماً باید آن را نصب کنند. 👈 کلیک کنید (در ایام ماه رجب با قرآن مانوس باشید🌺 ) ☘ صفحات زیبای عثمان طه... ☘ پخش صوت آیات با لمس هر آیه ... ☘ معتبرترین تفسیرها مانند المیزان، نمونه، نور وتفسیر روایی برهان .... ☘ ترجمه گویای سه بُعدی ... ☘ امکانات خاص برای حفظ قرآن ومناسب برای حافظان .... ☘ بیش از صد هزار نصب فعال .... برای نصب، به کانال مخصوص برنامه وارد شوید:👇 https://eitaa.com/joinchat/2768109791C09d3026a5f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱بھش‌ گفتم چند وقتیہ ‌ بہ ‌خاطر اعتقاداتم ‌مسخرم ‌میکنن بھم‌ گفـت: برایِ‌ اونایی کہ ‌اعتقاداتتون‌ رو‌ مسخره ‌میکـنن‌؛ دعا کنید خدا بہ ‌عشق‌ "حسین" دچارشون ‌کنه.. :)🍃 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادری بود بنام ننه‌علی آلونکی ساخته بود در بهشت‌زهرا بر قبر فرزند شهیدش🥀 شب و روز آنجا زندگی میکرد، قرآن میخواند سنگ قبر پسرش بالش‌ش بود و همانجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش خاک میشود🥀 این داستان یک مادر شهید است خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...🥀 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش، میخواست بره تهران و چند روز بعدش پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾 دلم بدجور گرفته بود؛ دیدم دوش گرفته🚿 و یک حوله انداخته روی دوشش؛ خیلی زیبا شده بود مثل ماه شب چهارده می‌درخشید🌟 جلو آینه ایستاده بود و به سینه‌اش می‌زد و می‌گفت: منم باید بــــرم      آره برم سرم بــــره گفتم : مهدی خواهشاً بس کن ! دمِ رفتنی چه شعریه که می‌خونی؟😕 مقابلم ایستاد و به سینه‌اش زد و گفت: خواهرم این سینه باید جلو حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها سپــــر بشه🛡🕌 فردای قیامت باید بتونم جواب امام حسین رو بدهم!! وقتی این حرف رو گفت، تمام بدنم لرزید و فهمیدم مهــــدی دیگه زمینی نیست🤍 📀 راوے: خواهر شهید 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا