🔰 "پوستر نمایشواره بزرگ سلام فرمانده رونمایی شد"
_________________
#برای_نخستین_بار_در_کشور
🎭 نمایشواره بزرگ سلام فرمانده
👤 نویسنده و کارگردان : الماس پویامنش
_________________
🗓️ زمان : ۲۳ الی ۲۹ مهر ماه ۱۴۰۱
🏛️ مکان : قزوین ، چهارراه عمران ، سالن اجتماعات سازمان تبلیغات اسلامی
_________________
⚜️ ستاد برگزاری نمایشواره بزرگ سلام فرمانده
#نمایشواره_بزرگ_سلام_فرمانده #نمایش #نمایشواره #تئاتر #ایران #سلام_فرمانده #هنر #هنرمندان #فیلم #جنگ #مقاومت #افغانستان #عراق #بوسنی #یمن #فلسطين #سوریه #امام_زمان #قزوین #بازیگران #موسیقی #سرود
اخبار فوری 👇👇👇
#بسیج
#خبرگزاری_بسیج
@Basij_qazvin
خبرگزاری بسیج استان قزوین
ما هم البته به زبانِ بدن محمد احترام گذاشتیم و زودتر خداحافظی کردیم. توی راه به این فکر میکردم که چ
سفرنامه لبنان
*جانهای متحد*
📌وسط پارک دیدمشان. بعد از چهار پنج ساعت پیادهروی در خیابانهای بیروت. دیدن این همه زن محجبه مشکیپوش در بیروت برایم عجیب بود، آن هم چادری.
"مگر خانمهای لبنانی عباپوش نبودند؟!" سوالی است که بعد از دیدن پرتعداد زنهای #چادرپوش در بیروت به ذهنم رسید.
یک طرف چند دیگ و ماهیتابه بزرگ و گاز و کپسول و ده دوازده نفر پسر نوجوان و مرد میانسال و گوشهای دیگر چند میز سفید پلاستیکی و بیست سی نفر خانم #چادری با شالهایی که از زیر چانهشان رد شده و کنار گوشهایشان بستهاند. تعداد زنهایشان بیشتر از مردهاست.
📌تا خودم را معرفی کردم، پسر نوجوانی با چشم آسیبدیده جلو آمد و خوشآمد گفت: "خوش آمدید". این عبارت را خیلی از مردم لبنان حفظ کردهاند و در برخورد اول با ایرانیها بیان میکنند.
علی الهادیِ نوجوان در پروفایل واتساپش نوشته بود: "السلام علی خمینی العظیم کلما ضعفت آمریکا" (سلام بر خمینی بزرگ که باعث ضعف #آمریکا شد) ولکن ما نبود.
دائم آشنایی میداد که عمویم شهید حسین هانی است و پسرعمویم شهید هانی حسین. میخواست بداند اسم عمو و پسرعمویش را در رسانههای ایرانی دیدهام یا نه.
وسط آشنایی دادنهایش گفت که اینجا را ده روز است راه انداختهاند و با کمکهای مردمی و تبرعات (کمکهای مذهبی) اموراتش میگذرد.
سمت زنها ولی خانم جوانی به استقبالمان آمد که در دانشگاه #امام_خمینی(ره) قزوین فیزیوتراپی خوانده بود:
"ما خانمهای #شیعه محله دور هم جمع شدیم و برای آوارگان ساندویچ درست میکنیم."
کمی به دوروبرم نگاه کردم. مردها سیبزمینی را در ماهیتابه سرخ میکردند و در اختیار خانمها قرار میدادند. آنها هم ایستاده دور میز مخلفات اضافه میکردند و ساندویچها را بعد از بستهبندی در سبد مشکی رنگی قرار میدادند.
خانم فیزیوتراپیست میگوید: "روز اول ۷۰۰تا ساندویچ درست کردیم. الان شده ۱۲۰۰تا"
-فکر میکنید این جنگ چهقدر طول بکشه؟
-بهنظرم زود تموم بشه ولی ما تا آخرش اینجا هستیم، هر چهقدر هم بشه.
#فارسی را شمرده و با استرس صحبت میکند.
✅همسرش ولی راحتتر و سلیستر. علی هم در دانشگاه قزوین رسانه خوانده و در پروفایل واتساپش نوشته: "شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است/ لبتشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان/ نوکر رخ ارباب نبیند سخت است"
به علی میگویم: این کار شما من رو یاد دوران #جنگ خودمون میندازه. اونجا هم وقتی مردها جبهه بودن، زنها برای رزمندهها نون میپختن و لباس میدوختن. ما بهشون میگیم #زنان_پشتیبان_جنگ.
حین شنیدن جملاتم، صورتش گل میاندازد و لبخند روی صورتش پهن میشود و با ذوق برای اطرافیانش تعریف میکند.
احتمالا بار اول است چنین چیزی میشنود. کِیف میکنند که کاری شبیه ایرانیها انجام دادهاند.
چند دقیقه آنجا ایستادیم و چند #عکس گرفتیم و با "مع السلامه" ازشان خداحافظی کردیم.
✅دوپامین در حجم زیادی در مغزم منتشر شده بود. آنقدر انرژی گرفتم که میتوانستم چهار ساعت دیگر پیاده بروم. دیدن آدمهایی همدین و #مذهب که بیش از دو هزار کیلومتر دورتر مثل ما لباس میپوشند، #کتاب شهدای ما را میخوانند، به مداحیهای ما گوش میدهند و در بحرانها شبیه ما عمل میکنند، قند توی دلم آب میکند. بیاختیار این بیت را زمزمه میکنم: "جان گرگان و سگان هر یک جداست/ متحد جانهای شیران خداست"
محمدحسین عظیمی
راوی اعزامی راوینا به #بیروت
#دیار_رجایی_بابایی #إنَّ_مَعِيَ_رَبّی #اسلام_پیروز_است #وعده_صادق
#در_راه_فتح_قله_ایم
❇️کانال خبرگزاری #بسیج قزوین 👇🏻
🆔 @Basij_qazvin