eitaa logo
بسیج علوم پزشکی اهواز
632 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
830 ویدیو
99 فایل
کانال رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز 📍 تلگرام T.me/basijajums 📍اینستاگرام Instagram.com/Arman.ajums شبکه های اجتماعی zil.ink/ba.ajums ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیج علوم پزشکی اهواز
#کتاب_طرح_کلی 🔸 قسمت دوم فرستاده سپاهیان اسلام آمد وارد کاخ پر قدرت ساسانی شد.یک عرب ژنده پوش،یک
🔸ادامه قسمت دوم گفت آمده ایم تا شما را از عبادت بندگان خلاص کنیم؛یعنی مردم را از عبادت تو،ای یزدگرد!دیگران را از عبادت استاندارانت،دهبانانت،سردارانت،در گوشه و کنار خلاص کنیم،"مِن عِبادَهِ العِبادِ"؛بعد کجا ببریمشان؟بنده تو که نبودند،چه جوری باشند؟بی بند و بار باشند؟نه؛بنده خدا باشند.بنده خدا بودن یعنی آزاد بودن،یعنی آقا بودن،یعنی به سوی کمال رفتن،یعنی از وسایل کمال،هر اندازه بخواهی استفاده کردن و بهره مند شدن؛همین جور که در جامعه اسلامی این جوری بود.در جامعه اسلامی مردم بندگان خدا بودند،نه بندگان قدرت ها.حتی در آن وقتی که مسیر جامعه اسلامی انحراف پیدا کرده بود و صددرصد اسلام نبود هم،این جور بود.حتی در همان سال هایی که فتح ایران انجام می گرفت،اثر تربیت های نبوی و قرآنی در مردم بود.یک نفر حاکم سیاسی سر منبر می گوید،اگر من کج شدم مرا راست کنید،یک عرب بیابانی از پای منبر بلند می شود می گوید اگر راست نشدی و کج شدی،با این شمشیر تو را راست خواهیم کرد.آیا سربازها و شرطه ها به سرش ریختند؟او را به عنوان اخلال در وضع،به زندان انداختند،از بین بردند،نابود کردند؟ابدا.حرف درستی زده بود،حرف منطقی ای زده بود.آزادی به معنای مطلق العنانی نه،آزادی به معنای تبعیت از یک قانون صحیح انسانی،که در روح انسان،در آن نظم و در آن اجتماع،انسان بار هیچ کس را بر دوش نبرد،حتی بار حاکم را.اگر حاکم از طرف خدا حرف زد،به الهام خدا حرف زد،حاکم اسلامی ست،حرفش مورد قبول قرار می گیرد.اگر به الهام الهی سخن نگفت،حرف او هم مردود می شود. "لِنُخرِجَ النّاسَ مِن عِبادَهِ اِلَی عِبادَهِ اللّهِ و مِن ضیقِ الدُّنیا اِلی سَعَهِ الدُّنیا وَ الآخِرَهِ ".جمله دوم؛گفت آمدیم تا مردمان را،بندگان خدا را،از حصار محدود و تنگ دنیا ببریم در فراخنای دنیا و آخرت؛حصار محدود و تنگ دنیا!در یک جامعه ای که مردم با بینش درست زندگی نمی کنند،از هر طرف نگاه می کنند مردم،جز لذایذ دنیوی و منیت های بابِ دنیا چیزی برایشلن مطرح نیست،هرچه نگاه می کند،تلاش های کوچک و ناچیز حیوانیِ خودش را می بیند و منافعِ کوچک و پست و حقیر و دفعی و آنی اش را.در جامعه ای که یزدگرد به مردم حکومت می کرد،مردم چنین نبود که همخ از یزدگرد راضی باشند،ناراضی هم زیاد بود؛اما این ناراضی ها چون چشمشان نزدیک بین بود،چون افق دیدشان تنگ و کوچک بود،می دیدند که اگر اندک اندک نارضایتی و ناراحتی از یزدگرد نشان بدهند،همین زندگی مختصر پست هم از آنان گرفته خواهد شد،همین دو لقمه بیشتر خوردن،دو ردز بیشتر غنودن،دوتا جفتک بیشتر توی کوچه و خیابان زدن،همین از او گرفته می شود؛و چون برای این خیلی ارزش قائل بود،چون خیلی همین مختصر را دوست می داشت،حاضر نبود که برای آزادی،برای شرافت و اصالت و فضیلت انسانی اقدامی به عمل بیاورد.علتش چه بود؟افق دیدش کوچک ک تنگ و محدود بود،ضیق دنیا. اما وقتی که انسان مسلمان شد،همه چیز برای او مقدمه است.برای چه؟وسیله چه؟وسیله رسیدن به جهانی پهناور-نمی گویم جهان بعد از مرگ-جهان فکر و بینش و دیدِ خود انسان که به وسعت خدا وسیع و گسترده است.همه چیز برای انسان وسیله هستند،برای اینکه انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد.زندگی دنیا،پول دنیا،آسایش دنیا،محبت های دنیا،برایش ارزش و اصالت ندارد.آن وقتی برایش ارزش پیدا می کند که در راه خدا باشد،"فی سَبیلِ اللّهِ".اما اگر چنانچه این محبت،این مال،این مقام،این زندگی،این فرزند،این آبرو،این حیثیت،در راه خدا و در راه وظیفه نبود و قرار نگرفت،برایش هیچ قیمتی و ارزشی ندارد.دنیا و آخرت به هم دوخته است در طرز فکر اسلامی؛و برای یک مسلمان،دنیا آخری ندارد.در نظر آن شخصی که بنده بندگان و برده موجودات ناقص است،دنیا محدود است؛اما برای این،دنیا وسیع است.مرگ یک دریچه ای ست که از این دریچه وقتی نگاه می کنی،آن طرف باغ ها و بوستان ها و دنیاها و گیتی ها و جهان هاست؛لذا می بیند که فوقش این است که به این دریچه برسد،از این دریچه بگذرد،مهم نیست،مرگ برایش مسئله ای نیست. اینها جلوه هایی و گوشه هایی از توحید است. صفحات ۲۱۴ تا ۲۱۸ 💠 @basijajums