🔰در محضر بزرگان
🔶حجره نمناک؛ بهشت رویایی
يافتن حجره كار آسانى نبود. آن روزها دو-سه مدرسه كوچك در گوشه و كنار قم، و دو مدرسه بزرگ در نزديكى حرم مطهر وجود داشت؛ يكى مدرسه فيضيه و ديگرى مدرسه حجتيه. احتمال اينكه در اين دو مدرسه به كسى حجره بدهند، بيشتر بود. شرط ورود به مدرسه حجتيه که تازه تاسیس بود آن بود كه طلبه مىبايست بيست سال تمام داشته باشد؛ اما محمدتقى هنوز ۱۹ ساله بود. به اين ترتيب تنها مدرسه فيضيه مىماند. پيدا كردن متولى مدرسه بسيار مشكل بود.
🔻شکایت به حضرت معصومه(س)!
سرانجام روزى متولى را در حياط مدرسه ديد و با ناراحتى به او گفت: «آقا! من دو ماه است اينجا سرگردانم و شما هم با اينكه حجره خالى داريد، مرتب وعده مىدهيد و عمل نمىكنيد.
متولى مدرسه در پاسخ، جواب تندى داد و كاملا مأيوسش كرد. بر اثر نااميدى و احساس غربت، بغضش تركيد و با گريه زمزمه كرد: «اگر به من حجره ندهيد، از شما به حضرت معصومه(عليها السلام) شكايت مى كنم!»؛
در حالی که با حالت گريان از متولی دور مىشد، مشهدى ماشاءاللّه، خادم مدرسه فيضيه، صدايش كرد و گفت: «آقاى يزدى! چرا گريه مىكنى؟! بعد آهسته گفت: ناراحت نباش، من به شما حجره مىدهم!» مدتى گذشت و همچنان در انتظار آمدن مشهدى ماشاءاللّه بود. بالاخره خادم مدرسه با طلبه ديگرى به نام سيد على محمد پيدا شد. او نيز جوانى يزدى بود و دنبال حجره مىگشت، به اين ترتيب با هم به حجره مورد نظر رفتند.
🔻حجره ای نمناک و خاطره انگیز!
«حجره! يك فضاى باريكه اى بود كه در واقع انبارى زير پله هاى واقع در زاويه مدرسه به شمار مى رفت و اسباب آب پاشى و جارو و از اين قبيل را آنجا نگهدارى مىكردند. ديوارها تا سقف نم داشت و ابداً آفتاب به آنجا نمىتابيد، و درِ آن هم شيشه نداشت!»
با اين حال هر دو آن قدر خوشحال شدند كه گويى بهشت را به آنان دادهاند. محمدتقى و سيدعلى محمد حجره را تميز و مرتب كردند و تصميم گرفتند در آن زندگى كنند.
با وجود آنكه روزها بيشتر بيرون حجره به سر مى بردند و شب ها نيز فقط براى چند ساعت استراحت به آنجا مىآمدند، بعد از ده-دوازده روز هر دو، بر اثر رطوبت، دچار پادرد و كمردردى شديد شدند. مدتى با همين وضع گذشت تا اينكه روزى يكى از طلبه هاى يزدى، نزد آنان آمد و گفت؛ هم حجرهام ازدواج كرده به منزل منتقل شده است، و وسايل حجره آنان را به حجره خودش برد، و به اين ترتيب از آن به بعد ايشان حجرهدار شدند؛ حجرهاى كه به اصطلاح آبرومند بود و مىشد در آن زندگى كرد.
#واحد_علمی
#بصیرت_علمی
#تحصیل_در_شرایط_سخت
#علامه_مصباح
🌐 بسیج مدرسه علمیه حقانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 توسل به امام
🔸گزیده بیانات حضرت علامه مصباح یزدی پیرامون عظمت شخصیت امام ره در مدرسه علمیه حقانی
🔻 یا روح الله....
دلهامان غمگین و دردآلود است ولی امیدمان به خداست....
تو را وسیله میکنیم تا سلامتی این یار دیرینه انقلاب را از اهل بیت اطهر بخواهی و بهبودی اش را ارزانیمان داری.
#توسل_به_امام
#عمار_انقلاب
#علامه_مصباح
🌐 بسیج مدرسه علمیه حقانی
🔰 انتقادهای معنا دار |
استاد سیدمحمد جواد موسوی فرد
۱. بر پایه تفسیر ابنسینا و ملاصدرا از معاد ارتباط روح انسان با بدن بعد از مرگ به طور کلی از بین میرود، اما یکی از حکمای صدرایی که به نام آقا علی مدرس" مشهور است تبیین قابل توجهی بر اساس همان اصول صدرا دارد؛ او ارتباط ضعیفی میان روح و بدن را توضیح میدهد که حتی بعد از مرگ از بین نمیرود و در نتیجه روح انسان بعد از مرگ بیشترین تعلق را به محل دفن دارد.
همین طور این که بدن اولیاء خداوند در قبر نمیپوسد بدین سبب است که روح آنها گرفتار اعمالشان نیست و میتواند توجه بیشتری به بدن داشته باشد و در نتیجه مانع متلاشی شدن آن میشود.
۲. همین ارتباط ممکن است در مواردی سبب اموری گردد که از نظر ما خارقالعاده است مثل این که امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید بعد از غسل دادن فاطمه زهرا سلام الله علیها و هنگام وداع حسنین، مادر فرزندانش را در آغوش کشید.
همین طور درباره مرحوم آیت الله بروجردی نقل شده است که در قبر تلقینِ تلقینکننده را تکرار میکردند.
این گونه موارد تقریبا به صورت متواتر از شهدا به ما رسیده است.
۳. این که آیت الله مصباح هنگام غسل دادهشدن چشمشان را باز کردند و خندیدند هیچ دلالتی بر زنده شدن ایشان ندارد بلکه تبیین آن همان نکته فلسفی است که گفته شد.
ممکن است کسی بگوید این گونه امور به آیت الله مصباح نمیآید یا این که ناقل کذب گفته یا این که بر فرض صحت، جای گفتن این گونه امور در رسانه ملی نیست چون هاضمه بسیاری از مردم آن را درک نمیکند، اما اشکالهای سکولاریستی که منجر به نفی عوالم غیب و ایمان به غیب میشود زیینده مؤمنین نیست.
انکار کنندگان و مسخرهکنندگان به وسعت تاریخ این گونه امور را انکار و تمسخر کردهاند فذرهم فی خوضهم یلعبون!
#واحد_سیاسی
#علامه_مصباح
🌐بسیج مدرسه علمیه حقانی
🔴«کلنگري» در عين «جزءنگري»؛ شرط علمی «بصیرت»
🖊احمدحسین شریفی
«بصیرت» یعنی دیدن درست صحنه در فضاهای غبارآلود. بصیرت یعنی تمییز میان راه و چاه به هنگام وزش گردبادهای سهمگین. بصیرت یعنی تمییز حق از باطل به هنگام حیرت و سرگردانی عامه مردم.
برخورداری از چنین صفتی، معلول عوامل معرفتی و غیرمعرفتی فراوانی است. یکی از مهمترین عوامل معرفتی بصیرتزا «کلنگری» در عین «جزءنگری» است. کساني که صرفاً کلنگر يا صرفاً جزءنگر باشند، بصيرت لازم براي تشخيص حق از باطل در مسائل اجتماعي و سياسي و فرهنگي را نخواهند داشت، و البته جمع ميان اين دو نيز کاري دشوار است؛ به همين دليل، عالمان اهل بصيرت هم انگشتشمارند.
#علامه_مصباح حقيقتاً ازجمله انديشمنداني بود که ضمن برخورداري از نگاهي کلان به عالم و آدم و نگاهی بنیادین و فلسفی به سیاست و جامعه و فرهنگ، نسبت به جزئيات برنامههاي دشمنان نيز آگاهي و اشراف داشت و همچون مرزباني آگاه، دائماً مسائل را رصد ميکرد. اشخاص و جريانهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي را دقیق ميشناخت و به همين دليل، از بصيرتي کمنظير برخوردار بود.
#بصیرت
@Ahmadhoseinsharifi
📌 بخشی از صحبت های حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد حسین شریفی در مدرسه علمیه حقانی
#واحد_سیاسی
┏━━━🔸💠🔸━━━┓
🆔️ @basije_haghani
┗━━━🔸💠🔸━━━┛