دل من تنگ همین یک لبخنـــد و تـــو در خنده مستانه خود 🍃 می گـذری نوش جانتـــ ... امّـا گاه گاهـی به دل خسته ما هم‌ نظـری ...💔 روزتون متبرڪ به نگاه 📸طلبه شهید مدافع حرم #احمد_مکیان 🚩 شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 📽 شهدای مدافع حرم #مصطفی_رشیدپور و #جاسم_حمید در حال شناسایی مواضع #داعش در #سوریه 🗓 ۷ شهريور سومین سال عروج عاشقانه و عارفانهٔ مجاهد فی سبیل الله مدافع حـــرم عمهٔ سادات #شهید_مصطفی_رشیدپور گرامی باد. 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

بعضے ها را هر چقدر بخوانے #خستہ نمے شوی! بعضے ها را هر چقدر گوش دهے عادت نمے‌شوند! بعضے ها هر چہ #تڪرار شوند باز بڪرند و دست نخورده! مثل شهدا ... 📸شهید مدافع حرم #محمد_ظهیری #اهواز 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

ردائی سرخ و گلگون داشت آن یار دلی عاشق چو مجنون داشت آن یار شفق بر سر خی او غبطه میخورد تو گویی ریشه در خون داشت آن یار 📸شهید مدافع حرم #احمد_مجدی_نسب #اندیمشک 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 📽 #گریه بر حسین علیه السلام در معرکه جنگ بودن است! 🎙 #استاد_علوی_تهرانی 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#خاطرات_شهید هر سال که نزدیک #ماه_محرم می شدیم مصطفی حسابی سرش شلوغ بود باید تدارک هیئتش رو می دید هر وقت خونمون می آمد، آروم و قرار نداشت، بس که فکرش درگیر کاراهاش بود دوست داشت به بهترین شکل ممکن برنامه ها و مراسم #عزاداری انجام بشه و برای اربابش چیزی کم نذاره دورت بگردم دیدی اون همه خلوص و صداقت در کارها و رفتارت چه پاداشی داشت؟..." 💢راوی #مادر_شهید 📸شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده #فرمانده_گردان_عمار_فاطمیون 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

📸شهید #روز_عاشورا شهید مدافع حرم #ناصر_مسلمی_سواری از #اهواز 💢هم رزمش میگفت روز دهم #محرم عملیاتی در کار نبود ولی به ما اطلاع دادند تعدادی از نیروها در محاصره افتاده و تقاضای کمک میکنند. ناصر هم گفت میخواهد نیروهای کمکی را همراهی کند. هرچه تلاش کردیم مانع شویم سودی نداشت و او به همراه حدود دوازده نفر راهی منطقه شد و همان جا به شهادت رسید... برایم تعریف کرده‌اند که گویا زخمی میشود ولی به شهادت نمیرسد و در همان حال به دست دشمن، از طریق ایجاد انفجار و آتش سوزی شهید شده. ▪️پیکرش ۱۵ روز زیر آوار یک ساختمان باقی ماند و آنقدر از بین رفته بود که از روی نشانه‌هایی که همراهش بود هویتش را تشخیص دادند. آخرین بار که تلفن زد گفت اگر خدا بخواهد بیستم آبان ماه کنارتان هستم ولی در همان روز به شهادت رسید! ☑️راوی #همسر_شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 💢تنهاترین #شهید_گمنام ‌ ‌ ▪️مزار شهید گمنامی که حین محاصرهٔ «پادگان حمید» در روزهای اول جنگ تحمیلی در سال۵۹ در بیابان های اطراف پادگان حمید، مظلومانه به شهادت رسید و در محل شهادتش به خاک سپرده شد و از آن زمان تاکنون در حال پاسداری از سرزمین مقدس جمهوری اسلامی است...! 🎼میکس با نوحهٔ بسیار زیبای #عربی با صدای #محمد_باقر_الخاقانی، به سبک نوحهٔ «منو یه کم ببین...سینه زنی مو هم ببین» #سید_رضا_نریمانی 👌پیشنهاد ویژه 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

بر سینــہ میزنم . . . ڪہ مبــادا ، درونِ آن غیر از حسیـــن خـانہ ڪند ، عشــق دیگری . . . #امیری‌حسین_و_نعم‌_الامیــر 📸شهید مدافع حرم #هادی_کجباف #شوشتر 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 🎬صدای مداحی شاعر اهل بیت شهيد مدافع حرم #سید_مجتبی_ابوالقاسمی از #دزفول 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#ویژگی_های_اخلاقی شهید مدافع حرم #حسن_حزباوی 🔰عاشق بچه ها بود. از محل کار کـه مـی آمد مــنزل، اول با بچه ها بازی میکرد بعد ناهار مـیخورد. با وجــود اینکـه خستگی کاملا در چهره شان مشهود بود، ولی زمانی که من بچه ها را به خاطر سر و صدای زیادشــان دعوا میــکردم تا پدرشان اذیت نشود، میگفت چــیزی به بچه ها نگو من از صدای آنها ذوق میکنم. 🔹در مـورد مــسائل مـذهبی خیلــی حـساس بــودند و بیـشتر روی واجــبات مانند نمــاز و روزه و #قرآن خواندن. اگــر در خانه قــرآن خوانده نمیشد یا دروغـی گفته میشد ناراحت می شدند و ناراحتی شان را ابراز میکردند. 🔸 بعد از شهادتش فهمیدیم که شغلشان چقدر سختی و خستگی داشته، اما هرگز این خستگی را به خانه نمی آورد و همیشه با روی خوش وارد منزل می شد. عصـبانیتش را هــرگـز ندیدم. هــیچ وقـت در خانه داد نمیزدند. بسیار انسان مهربان و شوخ طــبعی بـودند. دوست نداشتند من توی منزل ناراحت و درهم باشم. وقتی می دیدند که ناراحتم حتما باید مرا میبردند بیرون و یا کاری می کردند تا حال و هوایم عوض شود. 🔹نزدیک هــم زندگی می کردیم. از محل کار که میرسید، مستقیم می آمد پیش من و مادرش، دستمان را میبوسید و بعد به خانه خودش می رفت. نقل از #همسر_شهید و #پدر_شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

💢دخترها بابایی اند... دل آمد و بار عشق بر دوش گرفت  فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت از بال فرشتگان دعا می بارید  وقتی که خدا تو را در آغوش گرفت 🔰پ.ن: دختر است دیگر ... چه عیبی دارد  بازی با پدر را چه کند ... دل است دیگر بهانه بازی با پدر را می گیرد ... 📸 شهید مدافع حرم #شهید_بی_سر #سید_فاضل_موسوی در کنار دخترانش #اهواز 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 🎬 گفتگوی زیبا با #دختر_شهید مدافع حرم #علی_سعد در برنامه تلویزیونی #با_حسین_حرف_بزن در #شبکه_نسیم 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

⚫ #خاطره یکی از همرزمان شهید مدافع حرم #محمود_مراداسکندری 💢وارد #سوریه که شدیم برای عرض ادب به بارگاه #حضرت_زینب و #حضرت_رقیه سلام الله علیهما رفتیم. بعد از آن هم در محل خود مستقر شدیم. ▪️روز بعد برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم. چند قدم که رفتیم دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و با #پای_برهنه به راه افتاد. ▪️مدام می پرسیدیم چرا این کار را انجام میدهی آقا محمود؟ هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم نشست و شروع کرد به #گریه . هر چقدر اصرار میکردیم بلند نمیشد چند نفری زیر بغلش را گرفتیم و بلندش کردیم. بلند بلند گریه میکرد و میگفت خدایا حضرت زینب کبری سلام الله علیها چطور این مسیر سنگلاخی را با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته آن وقت من چند متر بیشتر نمیتوانم بروم! ▪️بعد گفت رفقا بیایید تا آنجا که میشود سنگها را از جلو پای #شیعیان برداریم، همانطور که اباعبدالله #شب_عاشورا خارهای اطراف خیمه ها را برداشت که در پای کودکان و اهل حرم نرود 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#ماه_محرم ذاکرالحسین امســــــال جایت میان هیئت خالیست برخیز و باز برای ما ، ڪمی از ارباب بخــوان ... 📸شهید مدافع حرم #نادر_حمید #اهواز 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#ویژگی‌_های_اخلاقی شهید مدافع حرم #سجاد_باوی از #اهواز 💢سجاد از اول در بحث انقلاب خيلي صادق بود و علاقه زيادي به #اهل_بيت علیهم السلام داشت و در اين مورد مطالعات فراواني هم داشت. خيلي دل‌رحم بود و هميشه دوست داشت به هر نحوي شده به فقرا كمك كند. هميشه لبخند به چهره داشت و هركس او را مي‌ديد فكر مي‌كرد سجاد خودش اصلاً مشكلي ندارد و هميشه مشكلات ديگران را بر كار خودش ترجيح مي‌داد. ديگر اينكه روحيه ايثارگري خوب و عجيبي داشت كه او را به سعادت شهادت رساند. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 🎬 لحظه شهادت شهید مدافع حرم #عادل_سعد در سوریه 🗓 شهادت ۱۵ شهریور ۹۵ 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

💢 #ویژگی_های_اخلاقی شهید مدافع حرم #عادل_سعد از دزفول 🗓 سالگرد_شهادت ۱۵ شهریور ۹۵ ▪️او از همان کودکی، با روحیه جهادی و حق‌ طلبی بزرگ شد، آرام و قرار نداشت و این خصوصیت را تا لحظه شهادت هم حفظ کرد، تمام عمر نه چندان بلند خویش را نیز صرف دفاع از حقیقت و حمایت از مظلومان کرد، چه در سال‌های جنگ تحمیلی، و چه در کمک به مستضعفان و پناهندگان و مهاجران، و چه در مبارزه با اعمال خشونت‌ بار و ضد انسانی داعش. 👈همیشه خندان و بشاش بود، تواضع، حسن خلق، و صله رحم، از ویژگی‌های اخلاقی شهید عادل سعد بود. دوستانش همیشه او را با لبخند می‌دیدند. از هیچ ‌کس کینه‌ای به دل نداشت، و همواره در کارهای خیر و عام ‌المنفعت، به ویژه حل مشکلات مهاجران و پناه جویان عراقی و کمک به مردم مستضعف تلاش می‌کرد. ▪️از جهت دینی، توکل و توسل #شهید_عادل_سعد به حضرات معصومین زبانزد اطرافیانش بود و حتی اصرار داشت در نام ‌گذاری فرزندانش یا از اسامی اهل ‌بیت استفاده کند یا از آیات قران کریم بهره‌مند شود. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

سینه زنانِ حسین  زمزمــه بر پا کنیـد ماه محرم شده یاری زهرا کنید ذکر حسین جان مـا از #شهـدا مانده است جامعه را زنده با ذڪر مسیحا کنید ...  #محرم_آمد 📸شهید مدافع حرم #سید_جاسم_نوری #اهواز 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#دلنوشته دختر شهید مدافع حرم حاج #حمید_مختاربند 💢مادربزرگم خدا بیامرز تعریف میکرد: ▪️سه چهار ساله که بودی، خیلی شیرین زبونی میکردی. یه سال #ماه_محرم که شد، بابات مثل هر سال، شما رو برای شرکت توی مراسم #عزاداری و زنجیر زنی به #شوشتر برد. ▪️بالاخره روز عاشورا رسیده بود و تو دست در دست مامان و عمه ها راهی دیدن دسته های عزاداری شده بودی و خیلی خوشحال بودی از اینکه می تونستی باباتو میون دسته زنجیر زنی پیدا کنی و براش دست تکون بدی. ▪️وقتی نوبت به دسته ی زنجیر زنی #عاشقان_ثارالله شوشتر رسید شور و شوقت دوبرابر شده بود چون عموها و بابات تو این دسته زنجیر میزدن. بالاخره دسته از راه رسید و تو با ذوق و شوق بابات رو میون زنجیرزنا پیدا کرده بودی. اون سال بابات سمت دیگه ی خیابونی که ایستاده بودین زنجیر میزد و هر چی صداش کرده بودی صداتو نشنیده بود. خیلی ناراحت شده بودی. ▪️وقتی به #اهواز برگشتی با ناراحتی جریان اون روز رو برام تعریف کردی، ازت پرسیدم خب بگو ببینم امسال بابایی رو دیدی؟ تو هم با دلخوری گفته بودی: آره دیدمش پاهاش برهنه بود، روی سر و لباسش هم گل مالیده بود ولی هرچی صداش کردم جوابمو نداد، بچه ی بد!!! هممون از این حاضر جوابی تو حسابی خندیدیم... 👈خدا رحمتت کنه بی‌بی، تا سالها این خاطره رو تعریف میکردی و می خندیدی.... ولی بی‌بی خبر داری! الان چهار ساله که هر چی میگردم دیگه وسط دسته های #زنجیرزنی بابامو پیدا نمیکنم... البته خوب میدونم که این بار داره منو از آسمونها می بینه و حتی اگه توی دلم صداش کنم، صدامو می شنوه.... 🌹نگاهتو ازم نگیر بابا که خیلی محتاج نگاهتم😔 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 🎬 گفتگوی زیبا با همسر شهید مدافع حرم #علی_سعد در برنامه تلویزیونی #با_حسین_حرف_بزن در #شبکه_نسیم 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حقیقت شیعه 🆔 @basijiyanegomnam

📸شهید مدافع حرم #سید_مجتبی_ابوالقاسمی #دزفول 💢چند روزی تا شروع دهه ی مُحرم نمانده بود. دور هم نشسته بودیم. رو کردم به سیدمجتبی و گفتم: «یه شعری می خوام به زبون محاوره ای برام آماده کنی واسه حضرت رقیه! می خوام شب سوم مُحرم تو حسینیه بخونم!» گفت: «به روی چشم حاجی! مضمون شعر چی می خوای باشه؟» موارد را مطرح می کردم و از سید می خواستم که آن روایات و مقاتل و زبان حال ها را در شعرش به کار ببرد و همان مصائب و روایات در خصوص دختر سه ساله امام حسین علیه السلام را یکی یکی برایش شرح دادم. سعی میکردم فضای شهادت #حضرت_رقیه را برایش ترسیم کنم تا بیشتر در فضای شعری که مدّ نظر من است قرار بگیرد. سرش پایین بود و من مشغول حرف زدن که یکباره چشمم به صورت سید افتاد. اشک هایش جاری و گونه هایش خیس شده بود. آنچه برایش روایت کرده بودم تا در محتوای شعر بگنجاند، شده بود روضه برایش. با دیدن حالت سید، دیگر حرف نزدم و سکوت کردم. میترسیدم اگر داستان را ادامه بدهم، سید به هق هق بیفتد و صدای گریه اش بلند شود. من بغض کرده بودم و سید آرام اشک می ریخت. همان مجلس چند نفره مان شده بود مجلس عزای حضرت رقیه! عجب دل صاف و نازک و شکننده ای داشت سیدمجتبی و یقیناً شعری که از این دل برمیخواست بر دل مینشست. هنوز بند بند شعری را که نوشت به خاطر دارم: «کنج ویرونه شده ام همزبون بابا! بسته جونم به جون بابا! شده‌ام نوحه خون بابا! پامو دادم نشون بابا!» آن شبی هم که نوحه را نوشت و آورد تا به من تحویل بدهد، به عنوان تمرین چند بند آن را خواندم. سید گفت: «حاجی! میشه همه ی بندهای شعر رو بخونی!» تک تک بندها را خواندم و سید زار زار گریست. آن شب هم روضه ای دیگر برپاشد. روضه ای سوزناک تر از روضه ی قبل. ✍🏻راوی: حاج رجب لطفی خلف(مداح اهل بیت) 📕منبع: کتاب «سید زنده است» 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam

#کلیپ 📽 #مداحی_عربی شهید مدافع حرم #نادر_حمید تو سینه زدے و عرش اللهی شد جایگاهت ما هم سینه زدیم . . . نوڪرے تو ڪجا و نوڪرے ما . . . 💥ببینید و انتشار دهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam