🌺 گلهای قالی
🔹وسط دورهی #تواناشو، سرگروههای تربیتی #آق_قلا که یک شهرستان ترکمننشین هست، چشمم افتاد به صحنهی گپ و گفت ترکمنها و فارسها. گاهی که از مطالب جا میماندند، از هم میپرسیدند یا از روی یادداشت یکدیگر مینوشتند، گاهی هم سخن استاد را سادهتر برای هم بیان میکردند.
🔹 تا قبلش به مُسَمّای نام استانمون فکر نکرده بودم، گلستان...! شاید فکر کنین این اسم بخاطر طبیعت و جنگلهای سرسبزمون انتخاب شده، اما گلستان تو فرهنگ لغت یعنی مکانی که گلهای فراوان داره. این به ذهنم خطور کرد که هر کدوم از اقوامِ استان ما شبیه گلهای یک دشت هستند، مثل گلهای رنگارنگ یک قالیِ ترکمنباف!
🔹چشمم باز افتاد بهشون؛ گرچه همزبان و هممذهب نبودند، اما هموطن بودن، آنها را مثل اعضای یک خانواده گرد هم جمع کرده بود.
🔹انتهای دوره، یکرنگی و همدلی بیشتری در فضای نمازخانه حس میشد. دلکندن از آن محیط صمیمی سخت بود. وقت رفتن به هم میگفتند، "روز آزمون که دیدمت برات میارم"، یا "شمارمو داشته باش بهم زنگ بزن" یا "اگه خواستی میتونیم برنامههای تفریحی پایگاه رو با هم برگزار کنیم، اینطوری بچهها هم بیشتر آشنا میشن..." و پایان دوره شده بود سرآغاز رفاقتهایی رنگانگ. 
#تعلیم_تربیت_بسیج #گلستان
✅ @basijnewsir
                
            🚌 محو اتوبوس سفید در افق
🔻روی شیشه جلوی اتوبوس سفید نوشته بود: «افق»؛ مقصد مشهد بود و مسافرهاش، شرکتکنندگان در دورهی «#تواناشو» شهر #اراک.
🔻فرمانده و جانشین پایگاههای بسیج، با ذهنهایی پر از سوال و تشنهی دانایی، سوار شدند. یکی پرسید: «افق یعنی چی؟» و دیگری جواب داد: «یعنی ببینی اونورِ توانایی، چی منتظرته...»
🔻راه طولانی بود و تنور بحثها که داغ میشد، تحمل سختی مسیر کمتر میشد. حرفها بیشتر از جنس دغدغه بود و اینکه چطور منظومهی فکری امامین انقلاب میتونه چراغ راه باشه؟! 
🔻به مشهد که رسیدن، اولین کلاس با استاد پورازغدی بود که با اون صراحتش گفت: «اگه فرماندهی فقط تقسیم کار باشه، پایگاه میمونه تو سطح. باید عمق پیدا کنه، با فکر، با تربیت.»
🔻حاج آقا راشد هم آروم گفت: «افق، یعنی بدونی چرا باید تربیت کنی، نه فقط چطور!»
🔻مسیر برگشت و اتوبوس همون راه و ماشین همیشگی بودن، ولی نگاه مسافرانش فرق کرده بود. یکی از بچهها گفت: «دوره تواناشو، با اسم افق، سفر نبود؛ بیداری بود...»
#تعلیم_تربیت_بسیج #مرکزی
✅ @basijnewsir