🔴 واقعیت ماجرای عراق چیست؟
🔹بعد از شروع دور دوم اعتراضات در عراق و در شرایطی که عادل عبدالمهدی در تلاش بود تا راهکار مناسبی برای پاسخگویی به مطالبات صنفی و اقتصادی مردمی پیدا کند، متاسفانه شعارها از سوی برخی از شخصیت های اثر گذار داخلی از جمله مقتدی صدر و حیدرالعبادی و ... به سمت استعفای دولت و برگزاری انتخابات زود هنگام هدایت گردید.
🔹 نقش آفرینی بازیگران خارجی و تلاش آن ها برای جهت دهی به تجمعات مردمی خصوصا در روزهای اخیر هم واقعیتی غیرقابل انکار است. تا جایی که شاهدیم اعتراضات از مسیر اصلی و صنفی خود خارج شد و با شعارهایی در جهت تضعیف برخی اشخاص و سیاه نمایی وضعیت کشور، سیاست خارجی و حتی زیرسؤال بردن الحشدالشعبی همراه شد. آمریکا، سعودی، امارات و حتی رژیم صهیونیستی در این شرایط فرصت را مناسب دیدند و ضمن تلاش برای دامن زدن به اعتراضات، سعی کردند تجمعات به سمت خشونت سوق داده شود و با مدیریت برخی عناصر داخلی و استفاده از کوته بینی آن ها و بهره برداری از رسانه های متعدد تحولات به سمت سوی تحقق اهدافی مشخص هدایت شد.
🔹بررسی پوشش رسانه ای حوادث عراق در رسانه های وابسته به عربستان و آمریکا و کثرت اخبار مرتبط با تحولات عراق و نوع اخبار این رسانه ها از جمله در شبکه های العربیه، الحره، الهدف و ... و همچنین اخبار و کلیپ های متعدد منتشر شده در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آشکارا حکایت از سعی سیاستگذاران این رسانه ها برای تحریک معترضین و جهت دهی اعتراضات به سمت اهداف فوق دارد.
❇️ واقعیت ماجرا این است که گرچه بایست به مطالبات مردمی توجه شود ولی مطلوب دشمنان عراق یک خلاء سیاسی در پرتوی یک کودتای سیاسی است. خلایی که نه تنها مشکلات را برطرف نخواهد کرد بلکه بستری خواهد شد برای افزایش مشکلات؛ ناامنی و رویش تفکر بعثی و تروریسم. ( #ادامه_دارد)
🖌 #محمدصادق_مصطفوی
#پیشنهاد_مطالعه
🔴 #سرخط| همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول)
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 عدالتخواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت دروندینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالتخواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام میدانند و همیشه جوانان را به «عدالتخواهی واقعی» ترغیب و تشویق کردهاند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکردهاند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم.
🔹 اما عدالتخواهی کمکم از امری ارزشی و دینی و انسانساز وارد مجاری جدیدی میشود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بیحس» و بیخاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچمداران آن احراز شود.
🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سالهای اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالتخواهی را پررنگتر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بیربط با عدالتخواهی مورد برنامهریزی قرار گرفته و میگیرد.
🔻 سؤال اساسی این است که طیفهای متفاوت عدالتخواه، عدالت را «در نظام» میطلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال میکنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کردهاند. با عدالتخواهی نوعی براندازی عامهپسند را دنبال میکنند یا دنبال اصلاح پلشتیهای نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالتخواهی میبینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان میآیند یا آن را امری بهحق، دائمی و همتراز نظام جمهوری اسلامی میدانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالتخواهی میدانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟
🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالتخواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال میکنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیرهای دیگری را طی میکنند.
1⃣ عدهای عدالت را همتراز «مبارزه با فساد» گرفتهاند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژهیابی آنان سلبی و روش عدالتخواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانهای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و رهایی جنبههای ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روندها و فرایندها شدند. نشر عدالت، فرهنگسازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بیمشتری مانده است و عدالتخواهی معادل منازعه رخنمایی میکند. البته دستگاه قضایی میتواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند.
2⃣ برای عدهای عدالتخواهی به مثابه سیاستورزی است. در جامعه فسادزده و معیشتزدا عدهای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت میدانند و اینجا است که عدالتخواهی رنگ سیاستزدگی به خود میگیرد، رأی با پرچم عدالتخواهی مطالبه میشود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمیبینید. حملات بر غیریتی صورت میگیرد که ضدعدالت معرفی میشود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمیکند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالتخواهی در جوانان مهمتر است، حمله به مصادیق انسانی بیعدالتی هم بسیار جذاب میشود و مرزهای سلایق تا مرزهای دشمنی گسترش مییابد.
3⃣ دستهای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سالهاست برای آن مبارزه میکنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم میدانند تا همان راه و همان هدف را «عدالتمالی» کنند. راههای رفته قبلی را کورهراه میبینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام میدانند و دستاویزی موجهتر از عدالتخواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمییابند...
💢 #ادامه_دارد
🔴 واکنش ها به اظهارات جناب فتاح
1⃣ واکنش مجمع تشخیص مصلحت:
🔹تا زمان فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی، کاخ مرمر دفتر کار ایشان بود. پس از آن مجمع به ساختمان قدیم مجلس منتقل و در مرداد ۹۷ هم کاخ مرمر و هم دو ساختمان مرکز تحقیقات که توسط روحانی و ولایتی مدیریت میشد، تحویل ریاست وقت بنیاد مستضعفان شد. پس از این مجمع هیچگونه بهرهبرداری از ساختمانهای مذکور نداشته و از مسئولان انتظار میرود در اظهارات خود دقت لازم را داشته باشند.
2⃣ واکنش معصومه ابتکار
🔹آقای فتاح خیلیها شمارا به دیانت میشناختند! صحبت دیشب شما اما اشتباه زیاد داشت و نام بردن از من و خانم مولاوردی با حقیقت ماجرا سازگار نیست که گویا رانت یا نفع شخصی بوده. ساختمان اوایل دهه ۷۰ با نظر امام به موسسه مطالعات زنان داده شد که مامسئولیتی نداشتیم. رسانه ملی باید فرصت پاسخ دهد.
3⃣ واکنش دفتر احمدینژاد:
🔹آقای احمدینژاد هيچگاه درخواستی برای در اختيار گرفتن ساختمان به بنياد مستضعفان نداده. اين ساختمان در آبان ٩٢ با پيشنهاد و دستور ریيس وقت بنياد و با عقد قرارداد در اختيار اين دفتر قرار گرفته است. طی سال گذشته و با افزايش نجومی قيمتها، اين دفتر پيشنهاد تخليه را به مسئولان بنياد داده، اما از طرف آنها تاكنون هيچ درخواستی حتی تلويحی برای تخليه داده نشده. با اين حال آمادگی تخلیه را داشته و داريم. كافی بود درخواست خود را به اين دفتر اعلام کنند.
4⃣ واکنش بنیاد باران:
🔹 در پی اظهارات رییس بنیاد مستضعفان مبنی بر استفاده سید محمد خاتمی از یکی از املاک بنیاد مستضعفان به عنوان دفتر کار ، رییس بنیاد باران ضمن رد این اظهارات مالک ملک مذکور که مدت زمانی ست تخلیه شده را موسسه تنظیم و نشر آثار امام و نه بنیاد مستضعفان خواند
#ادامه_دارد
🔴 سخنی با برادرم فتاح ( یادداشت امروز کیهان به قلم حسین شریعتمداری)
#بخش_اول
🔻 با شناختی که از برادر عزیزمان جناب مهندس فتاح داشتم، اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک سیما برایم باور کردنی نبود، نه اینکه سخنگفتن از سوءاستفادهها را ناروا بدانیم چرا که با جرأت میتوان گفت و نسخههای روزنامه نیز بهترین و مستندترین گواه آن است که کیهان در افشای مفاسد اقتصادی و مطالبه بیملاحظه حقوق ملت از مسئولان، در هرپست و مقامی که بوده و هستند، پیشتاز بوده است و همچنان نیز چنین است. حیرت نگارنده از این بود و هنوز هم هست که چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفادهها -با عرض پوزش- سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن میگوید، نظام مظلوم را آماج تهمتهای ناروا کرده است! برای نگارنده اگرچه نوشتن در این خصوص آسان نیست ولی دوستیها نباید مانع بیان حقایق و دفاع از نظام مظلومی باشد که دشمنان غدار و خونریز از همه سو به آن تاخته و میتازند.
🔻 و اما، در این باره گفتنیهایی هست؛
1⃣ حشمتالله طبرزدی، یکی از عوامل کنونی ضدانقلاب، در دهه ۷۰ نشریهای را با عنوان پیام دانشجوی بسیجی منتشر میکرد که بعدها با اعتراض بسیج این پسوند حذف شد و نشریه با نام پیام دانشجو به انتشار هفتگی خود ادامه داد.
طبرزدی خود را یک بسیجی تمام عیار میدانست و اولین بار واژه امام خامنهای از جانب او مطرح شد.
🔹نشریه طبرزدی در چاپخانه کیهان چاپ میشد. در یکی از شمارههای این نشریه، یادداشت تُند و زنندهای علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی چاپ شده و نسبتی به ایشان داده شده بود که تهمتی آشکار بود.
🔹 بنده با مشاهده این یادداشت از چاپ نشریه خودداری کردم. آقای طبرزدی بعد از اطلاع از ماجرا با اینجانب تماس گرفت و علت را جویا شد. به ایشان اعتراض کردم این چه یادداشتی است که علیه آقای هاشمی نوشتهاید؟ با تعجب گفت؛ خود شما که بارها در کیهان به ایشان انتقاد کردهاید؟ گفتم؛ ما در انتقاداتمان با دشمن مرزبندی داریم و اجازه نمیدهیم دشمنان نظام از انتقادات ما به نفع خود و علیه نظام و انقلاب سوءاستفاده کنند. ما آقای هاشمی را بیرون از دایره اسلام و انقلاب تعریف نمیکنیم ولی یادداشت شما با آنچه دشمنان بیرونی علیه آقای هاشمی مینویسند و میگویند تفاوتی ندارد.
به همین جهت حاضر نیستیم با چاپ نشریهتان در دروغبافی و تهمتپراکنی شما علیه ایشان سهیم باشیم و اضافه کردم آیا تاکنون حتی یک نمونه هم سراغ دارید که رسانههای دشمن از انتقادات کیهان سوءاستفاده کرده و برای آن بَه بَه و چَه چَه کرده باشند؟!
2⃣ اظهارات آقای فتاح در برنامه تلویزیونی نگاه یک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای دشمن و سایتهای ضدانقلاب روبهرو شد. اگر ایشان در سخنان خود به واقعیاتی هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان این بود که چرا به عنوان یک مسئول نظام، سفره دل خود را در میدان دید دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشودهاند! که هرچند اقدامی ناپسند بود ولی فقط از ناپختگی ایشان حکایت میکرد.
🔹اما، آنچه تاسفآور و سؤالبرانگیز است اینکه بسیاری از اظهارات ایشان واقعیت نداشت و برخی دیگر نیز وارونه مطرح شده بود و تاسفآورتر آنکه جناب فتاح نمیتوانست از غیر واقعی بودن آنچه مطرح کرده بود بیخبر باشد! و دقیقاً همین نکته است که اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک را غیرقابل توجیه میکند!.
3⃣ #ادامه_دارد؛ ...
🔴 سخنی با برادرم فتاح ( یادداشت امروز کیهان به قلم حسین شریعتمداری)
#بخش_دوم
3⃣ بعد از مصاحبه یادشده آقای فتاح، مراکز و مسئولانی که مخاطب ایشان بودند، با صدور بیانیهها و جوابیههای مستند به ادعاهای ایشان پاسخ گفتند ولی جناب فتاح تاکنون هیچ پاسخی برای ادعاهای خود نداشتهاند! اگرچه واقعیت امور بدون پاسخ ایشان نیز به آسانی قابل کشف و درک است. به عنوان نمونه -و فقط یک نمونه- آقای فتاح میگوید «یک جای خوب ما در کوهک در اختیار نیروی دریایی ارتش است».
🔹 و نیروی دریایی با صدور بیانیهای توضیح میدهد که «پادگان کوهک، ستاد نیروی دریایی ارتش بوده است که این مکان، از پیش از انقلاب اسلامی در اختیار این نیرو بوده و بعد از انقلاب نیز به عنوان ستاد فرماندهی از آن بهرهبرداری میکند و بر اساس مصوبات ابلاغی مقرر شده اراضی پادگان کوهک بالمناصفه بین نیروی دریایی ارتش و بنیاد مستضعفان تقسیم شود و در مسیر اجرای این مصوبه ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان حَکم عمل خواهد کرد.
بر این اساس تمامی عواید حاصل از اعیان اراضی پادگان کوهک (ساخت و سازهای انجام شده در محدوده پادگان) متعلق به نیروی دریایی ارتش خواهد بود و بنیاد موظف به پرداخت ارزش آن به نیروی دریایی است». واقعیت آن است که بنیاد موظف است ارزش «ساخت و سازهای انجام شده در محدوده پادگان» را به ارتش بپردازد ولی برادر عزیزمان آقای فتاح، نیروی دریایی ارتش را به تصاحب غیرقانونی متهم کرده است!
🔹 آیا جناب آقای فتاح از این واقعیت خبر نداشته است؟! اگر پاسخ مثبت است پرسش بعدی این است که چه کسانی به ایشان اطلاعات غلط دادهاند؟!
4⃣ در اظهارات آقای فتاح و اعتراضهای ایشان دقت کنید. هیچ جا سخن از فساد اقتصادی و یا سوءاستفاده شخصی در میان نیست. موضوع درباره چند مرکز و نهاد وابسته به نظام است چرا فلان زمین بنیاد در اختیار نیروی دریایی ارتش است؟! که معلوم شد متعلق به خود ارتش بوده است.
🔹و یا چرا کاخ مرمر در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام است؟! و حال آنکه سال ۹۷ تخلیه شده و بیش از ۲ سال است که مجمع به محل سابق مجلس شورای اسلامی منتقل شده است. تصمیم گرفتیم کاخ مرمر را به موزه تبدیل کنیم. این تصمیم از جانب بنیاد نبوده است و اساساً موزه در حوزه اختیارات سازمان میراث فرهنگی است!
🔹 چرا سپاه ولی امر(ع) فلان زمین بنیاد را در اختیار دارد؟! این ادعا در حالی است که به گفته اعلام شده سردار جباری فرمانده سپاه ولی امر(ع)، «واگذاری ملک و مکانهای مورد نیاز برای اجرای مأموریتهای این نهاد و نیز سازمانهای دیگر هم راستا، بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور صورت میپذیرد و ملک مذکور هم در سال ۸۱ طی فرآیندی قانونی در راستای اجرای مأموریتهای این نهاد در اختیار یگان حفاظت سپاه قرار گرفته است... پس از انتصاب آقای فتاح به ریاست بنیاد مستضعفان، در همان روز اخذ حکم مسئولیت توسط ایشان، آمادگی خود را برای واگذاری ملک جماران (که در واقع یک زمین و سوله مخروبه با کاربری پارکینگ است)، به ایشان اعلام کردم » و توضیح میدهد که «بهرغم پیشقدم بودن سپاه ولی امر برای واگذاری این مکان (ملک جماران) به بنیاد مستضعفان، تنها پس از چند روز از توافق وگفتوگوی صورت گرفته، جناب آقای فتاح با ارسال نامهای آزادسازی مکان مذکور را مطالبه کردند، در حالی که از حدود دو ماه پیش در تعامل با بنیاد، توافقات قطعی برای حل و فصل موضوع استرداد این محل با معاونین ذیربط در بنیاد مستضعفان صورت پذیرفته و عدم آگاهی ریاست بنیاد از عزم جدی ما برای واگذاری ملک مذکور و توافقات حاصله بین دو مجموعه تعجببرانگیز است»!
🔹 اظهارات جناب فتاح درخصوص ملک واگذار شده به آقای حداد عادل نیز مخدوش است و با واقعیت فاصله دارد و....!
5⃣ #ادامه_دارد ....
🔴 #پرسیده_اند: چرا ج.ا.یران از مسلمان ایغوری در سین کیانگ چین حمایت نمیکند؟
🔴 #پاسخ: ( #بخش_اول)
1⃣ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول راهبردی خود همواره به دنبال دفاع از مظلوم ، جبهه مقاومت در کنار دفاع از صلح و امنیت جهانی میباشد و بر اساس این راهبرد انسانی و اسلامی بدون دخالت در امورداخلی از جنبش های مردمی و اسلامی مظلومان جهان که رویکرد ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی داشته باشند حمایت کرده و خواهد کرد.
🔹 توجه به شاخص های فوق برخی تحرکات قومیتی و فرقه ای از دایره ی شمول خارج میکند و آن را #انحرافی میداند: همچون تحرکات جریان النصره تا ایغورهای چین
🔻 رهبر معظم انقلاب:
ما نباید اشتباه کنیم. ما نباید #معیار را فراموش کنیم. آنجائی که حرکت ضد آمریکا و ضد صهیونیسم است، آن حرکت، حرکت اصیل و مردمی است؛ آنجائی که شعارها به نفع آمریکا و صهیونیسم است، آنجا حرکت انحرافی است. ما این منطق را، این بیان را، این روشنگری را حفظ خواهیم کرد. ۱۳۹۰/۰۴/۰۹
2⃣ اکنون میبایست با ماهیت اصلی و انگیزه اصلی ایغورها چین بیشتر آشنا شویم. این شناخت و معرفت موجب بیداری وجدان ها آگاه و پاسخی مناسب برای حقیقت طلبان واقعی خواهد بود:
✅ چند ویژگی جنبش ایغورها:
۱ 🔻 تقاضای استقلال و جدایی طلبی:
برای اثبات این موضوع فقط کافیست در خصوص زندگی نامه و انگیزه های خانم ربیعه قدیر از رهبران ایغوری ها و همچنین نقش پرچم ایغورها اندکی تحقیق شود!
۲🔻 انگیزه های غیردینی: اعتراضات کاملا ماهیت قومی(پان ترکی) دارد و هیچ انگیزه دینی ندارند. مسلماً جمهوری اسلامی ایران نمی تواند با جنبشی که در آن نگاه قومی، نه مذهبی غالبیت یافته، همکاری کند؟
🔹 #نکته: اویغورها جمعیت ۱۰ میلیون نفری هستند که در بطن جامعه مسلمان نشین سین کیانگ با جمعیت ۲۳ میلیون نفری سکونت دارند. در واقع رفتار دولت مرکزی چین با اقلیت مسلمان نشین همراه با تبعیضهای قابل توجهی نیست و آنها با دولت مرکزی مشکل امنیتی ندارند بلکه گروههایی در داخل قوم اویغور تاکتیک کنش ضد امنیتی را در ارتباط با پکن اتخاد کردهاند.
۳🔻 هواداری رژیم صهیونیستی!: بخش اعظم ایغورها هوادار و طرفدار جدی رژیم صهیونیستی هستند. تایمز اسرائیل تیتر زده: «شبه نظامیان اویغور در سوریه، به صهیونیسم به عنوان الگویی برای سرزمین مادری خود مینگرند» ؛ دراین یادداشت به نقل از یکی از قهرمانان اویغور آمده است: «ما می خوانیم که چگونه یهودی ها کشور خود را ساختند؛ برخی جنگیدند، برخی پول فراهم کردند. اما ما چنین پشتوانه محکمی نداریم»
🔹 سوال اینجاست چگونه می توان از جریانی دفاع کرد که در آن نه تنها ضدیت با اسرائیل وجود ندارد بلکه نگاه تلویحا مثبتی هم نسبت به اشغالگران وجود دارد؟
✅ بیان رهبر انقلاب در اردیبهشت۹۲ میتواند بهترین #شاخص در این خصوص باشد: "هر کس شعار آزادی قدس شریف و نجات ملت فلسطین و سرزمین فلسطین را نپذیرد یا به حاشیه ببرد و به جبههی مقاومت پشت کند، متهم است. امت اسلامی باید در همه جا و همه وقت، این معیار و شاخصِ نمایان و اساسی را در مدنظر داشته باشد."
۴🔻 خشونت وصف نشدنی: برخلاف مبانی اسلامی، ایغورها بر اساس داستان های و افسانه های خودساخته بسیار خشن می باشند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۴ افراط گرایان اویغور در حملهای با چاقو در یک ایستگاه قطار در چین ۳۳ نفر از مردم را کشتند. سال ۲۰۱۵ سفارت چین در قرقیزستان را بمب گذاری کردند. در ۲۰۱۴ در حمله به یک معبد تایلند که در آن توریست های چینی زیادی می آمدند، ۲۵ نفر را کشتند»
🔹 مسلماً این طیف اقدامات که مردم بیگناه را قربانی می کند، نمی تواند مورد تائید جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
۵🔻 به شدت مورد حمایت رسانه ای آمریکا هستند و بیشترین منابع خبری در خصوص مظلومیت ایغوری های چینی به روایت تحریف شده و مشکوک رسانه ای آمریکا و غرب است. آمریکایی که در ضدیت با اسلام واقعی و نسل کشی حتی بومیان خود کارنامه سیاهی دارد!!
۶🔻 گرایش به وهابیت: گرایش های افراطی ایغوری ها مسلمان خود خطری است برای انحراف و تحریف اسلام ناب
جمعیت قابل توجهی از این ایغورها مانند چچنی ها بعد از آموزش در ترکیه برای جنگ سوریه علیه جبهه مقاومت فعال و ماه ها در سوریه حضور داشته اند. طبق گزارش تایمز اسرائیل برآورد فعلان ضد چینی اویغور این است که حداقل ۵۰۰۰ تن از پیکارجویان وهابی در سوریه، از این قوم هستند. مسئله اینجاست که چطور جمهوری اسلامی ایران می تواند با متحدان القاعده، داعش و النصره که هنوز از راه خود باز نگشته اند، همکاری کند؟
#ادامه_دارد👈
🔹 بخش دوم را در ادامه مطالعه فرمایید
✍ محمدصادق_سلطانزاده_بشرویه
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جایگاه رهبری یک جایگاه تشریفاتی یا کارامد‼️
🔹 اگر رهبری قرار نیست در مسائل اجرایی دخالت و ورود کند، پس دقیقا مسئولیت رهبری در کشور چیست؟
✔️ بخش_اول #ادامه_دارد
#ولایت_فقیه
🔴پشت پرده سناریوهای تجمع...(۱)
دکتر سیدحمیدرضا طالقانی:
♦️این روزها کشور ما، به میدان بزرگی برای اجرای عملیات روانی، علیه نهاد حکمرانی ملی تبدیل شده است. از خوزستان، به اصفهان و از اصفهان به چهار محال و بختیاری و چه بسا در آینده نزدیک، از چهار محال، به یزد و از آنجا به کرمان و سپس سیستان و بلوچستان و غیره سرایت کند.
♦️صورت ظاهر ماجرا نیز چیزی جز مطالبات بر حق و خواسته های مشروع اقوام، طوایف و اهالی استانهای مختلف؛ نظیر موضوع بحران آب و یا واکسیناسیون و امثال آن نیست.
از سوی دیگر زمزمه های برگزاری تجمعات صنفی؛ نظیر معلمان و قشر فرهنگی، کارگران صنایع و معادن، پرستاران، بازنشستگان و غیره نیز کم و بیش به گوش می رسد.
♦️همزمانی آغاز و یا اوج گیری و فراگیر شدن اینگونه تجمعات و مطالبه گری ها، با شروع بکار دولت نوپای سیزدهم که خود را دولت مردم نامیده و در صد روزه آغازین تولدش، کوشیده است فاصله ناصواب دولت با ملت را که محصول سیاستهای مافیای غربگرای اشرافیت است، در هم بکوبد و از دشواریهای معیشتی و رفاهی مردم بکاهد، جای تأمل و ژرف نگری بسیار دارد.
♦️رسانه های جریان غرب گرا؛ موسوم به اصلاحات که بی پروا از منافع غرب دفاع کرده و حمایت آشکار از سیاستهای دشمن غربی صهیونیستی علیه کشورمان را وجهه همت خود ساخته اند؛ همانها که با عملیات فریب افکار عمومی، اخیراً ٨ سال بر گرده ملت سوار شده و همسو با فشارهای دشمن کوشیدند که اقتدار و توان ملی را در بخشهای گوناگون در هم بشکنند و با اعمال بحران گسترده معیشتی، به نمایندگی از دشمن، از آحاد ملت ایران انتقام گرفتند، اکنون که حدود ١٠٠ روز از آغاز بکار دولت جدید می گذرد و همچنان بسیاری از معاونان وزرای دولت قبل بر سر کار هستند، در یک جنگ روانی و دروغ پردازی گسترده، هم دولت را تخریب می کنند و هم می کوشند که مردم را از موفقیت دولت انقلابی و مردمی ناامید سازند.
♦️همه می دانند که مافیای مزدور اصلاحات، علاوه بر تخریب زیرساختها، بویژه در یکسال آخر دولت دوازدهم، اقدام به مین گذاری میادین اقتصادی و صنعتی و کشاورزی و سایر بخشها در کشور کرد.
♦️ دولت سیزدهم، دست کم یکسال وقت نیاز دارد تا مین ها را خنثی و جمع آوری کرده و فضای بی اعتمادی را به امید و اعتماد تبدیل کند.
♦️غرب گرایان داخل کشور و رسانه ها و شبکه های اجتماعی دشمن، از همین فرصت استفاده کرده و در حال تکرار و زمزمه پر حجم یک پیام در گوش ملت ایران و جهانیان هستند که دیدید دولت رئیسی هم نتوانست کاری کند.
♦️از طرف دیگر با پخش شایعات گوناگون، تلاش می کنند که ملت را به این باور برسانند که دولت، مجلس، قوه ی قضاییه و شهرداری ها، یکپارچه دست اصول گراها، انقلابیون و ارزشیهاست و اینها هماهنگ با هم، هزار فامیلی دزد و ناکارآمد و بی سوادند و این وضعیت، دستپخت نهاد مرکزی حاکمیت است که همواره از قدرت یافتن انقلابی ها حمایت می کرد.
♦️بعد نتیجه می گیرند که این نظام، اصلاح شدنی نیست و تنها راه نجات ملت ایران، جنبشی فراگیر بدست تمامی اقشار جامعه است.
♦️راهبرد نظام سلطه و غرب گرایان داخلی که دقیقا برنامه های دشمن را در داخل پیگیری می کنند، این است که ملت ایران را به یک جنبش اجتماعی فراگیر وادار کنند.
اعمال عظیم ترین، دشوارترین و پیچیده ترین تحریم های تاریخ جهان و فشار حداکثری آمریکا و دنیای غرب و جنگ رسانه ای وحشتناک آنها، در راستای این راهبرد، برنامه ریزی شده است.
♦️دشمنان ایران، از تجربه چهل ساله سیاستهای خود علیه ملت ایران، به این نتیجه قطعی رسیده اند که نظام جمهوری اسلامی را نمی توان، تنها با فشار از بیرون و یا با اقدام نظامی سرنگون کرد؛ بلکه تنها راه نابودی نظام، جنبش های بزرگ اجتماعی است که توسط حاشیه نشینان، کارگران، معلمان، کشاورزان، دامداران، فقرا و طبقه متوسط که بدلیل تحریمها و همچنین سیاستهای مخرب غربگرایان داخلی، بیشترین فشار را تحمل می کنند، آغاز می شود و حمایت و همگرایی سایر اقشار را در پی خواهد داشت.
#ادامه_دارد
⚫️نقش اصلاحطلبان در بزرگترین جنگ ترکیبی تاریخ ایران و جنبش فواحش، دواعش و تجزیه طلبی اخیر:
۱- اساس و پایه بزرگترین جنگ ترکیبی تاریخ ایران و جنبش فواحش و دواعش و تجزیه طلبی که توسط ائتلاف غربی، عبری، عربی طراحی و در ایران به اجرا درآمد، بر دروغسازی گوبلزی و ضریب دادن و تکثیر و انتشار میلیونی آن بوسیله ظرفیت عظیم دنیای مجازی استوار بود.
۲- طولانی شدن چندماهه این برنامه دقیق و تحسین برانگیز (از حیث دقت و جامعیت) مدیون و مرهون همراهی پیدا و پنهان اصلاحطلبان با آنان بود.
در تمام مدتی که اغتشاشگران بر اساس برنامه مدون شده در مسیر براندازی و تجزیه و سوری سازی نظام حرکت میکردند، این اصلاحطلبان بودند که با استفاده از تمام ظرفیت خود مانع از خاموش شدن چراغ اغتشاشات میشدند.
اصلاحطلبان روشن ماندن چراغ اغتشاشات را تنها راه بازگشت به قدرت از طریق:
الف) تطهیر گذشته خود بهعنوان مسببان وضع موجود،
ب) تغییر اولویتهای نظام از اقتصادی به فرهنگی و سیاسی،
ج) ناموفق معرفی کردن دولت سیزدهم،
د) حضور در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲،
ه) عوامفریبی و جذب رای مردم و تصرف سنگر مجلس بعدی،
و) بریدن نفس دولت سیزدهم،
ز) ادامه راه نیمه کاره لیبرالیزه کردن کامل نظام (لیبرالیزم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی)،
ح) حرکت به سمت وادار کردن نظام به برگزاری رفراندوم برای تشکیل جمهوری اسلامی منهای ولایت فقیه (نظیر پاکستان، مورینانی و...)
میدیدند.
۳- اصلاحطلبان در تمام مدت اغتشاشات بی وقفه و با تمام توان رسانه ای خود تلاش کرده و میکنند این اغتشاشات را اعتراض مردم ایران معرفی کنند، در حالیکه تلاش برای ترویج بی بند و باری، بغل رایگان، هرزگی، همجنس بازی، آزادی فاحشه گری و... هیچ سنخیتی با اعتراضات به حق و قانونی مردم ایران نداشته و ندارد.
۴- اخبار پیدا و پنهان بر این حقیقت تلخ دلالت دارد که ائتلاف غربی، عبری، عربی حمایت خود از اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت و عرصه حاکمیت را مشروط به حمایت و همراهی تام و تمام اصلاحطلبان از عاملان و صحنه گردانان جنگ ترکیبی تا سرنگونی نظام جمهوری اسلامی کرده بود و اصلاحطلبان مثل دفعات قبل متوهمانه (که اگر ریشه در خیانت آنان نداشته باشد قطعاً نشانه حماقت آنان است) تصور میکردند که در این معامله با غرب میتوانند هم مانع از فروپاشی نظام شوند و هم راهی برای تطهیر خود و بازگشت به صحنه پیدا کنند و هم با تضعیف نظام راهی برای انجام رفراندوم و تشکیل جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه پیدا کنند.
۵- پیشبینی و برآورد ائتلاف این بود که جنبش فاحشههای هالیودی و دلقکهای اجاره ای لندنی و لسآنجلسی تحت حمایت اصلاحطلبان اگر به سرنگونی نظام نیانجامد قطعاً جمهوری اسلامی را در موضع ضعف شدید قرار داده و مجبور به تسلیم و امتیاز دادن پای میز مذاکره خواهد کرد.
۶- با هوشیاری و بصیرت وصف ناپذیر مردم (در شناخت ابعاد فاجعه بار این جنبش وارداتی) این اغتشاشات که پیشبینی شده بود مانند سوریه سالها جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خود قرار دهد در کوتاه ترین زمان و با کمترین تلفات ممکن و بهترین شکل مدیریت میدانی پایان یافته و (تقریباً تمام) فریب خوردگان نیز مورد عفو رهبری قرار گرفتند و ائتلاف دشمن به طور قطع و یقین به هیچکدام از اهداف شیطانی خود نرسید.
۷- در این جنگ ترکیبی، بیشک بازنده اصلی، اصلاحطلبان بوده و هستند که همه آبرو و حیثیت خود را در این قمار سیاسی باخته و برگ ننگین دیگری بر کتاب قطور فتنه انگیزی آنان اضافه شد.
۸- اینک اصلاحطلبان که همه پلهای پشت سر خود را خراب شده میبینند مانند مار زخم خورده به در و دیوار میزنند و بقای خود را کماکان در دروغگویی، نامه نگاری به این و آن، صدور بیانیههای سفسطه آمیز و مغالطه گون، تلاش برای جابجایی جلاد و شهید و اعتراضی معرفی کردن اغتشاشات اخیر و فریب مردم میبینند.
بیانیه میرحسین موسوی و بیانیه خاتمی (باغی انقلاب) که دو روی یک سکه است نمونه ای از تلاش مذبوحانه اصلاحطلبان برای رهایی و نجات از طنابی است که اصلاحطلبان خودشان با بی تدبیری به گردن خود انداخته اند.
#ادامه_دارد
✍پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر