۹۲ نقطه سرخط
برای من این انتخابات با این ترکیب نامزدها از ۱فروردین ۹۲ شروع میشود. شاید هم آغازش یک روز بعد از انتخاب آقای روحانی در لابهلای ورقهای کتاب هنر تحریم نفیو؛ آنجا که مینویسد «رای به آقای روحانی به ما در وزارت خزانهداری این نشانه را داد که استقامت ایرانیها برای ایستادگی در برابر غرب ضعیف شده است.»
و این به معنی موفقیت فشار تحریمی و استمرار این روش بر سر ملت ایران بود. تحلیل نفیو غلط بود. #ما به دعوای داخلیمان باختیم. اما آنها برداشت خودشان را کردند. یک دعوا بین آنانی که پرچم انقلاب و نگاه به درون و اقتصاد مقاومتی ... را یدک میکشیدند شکل گرفت و شد آنچه که شد. رقیبی با ۳۵۰ هزار دانه رای دور اول پیروز شد که شعارش مذاکره و رفتارش کمتحرکی و نتیجهاش خزانه خالی بود. خلاصه سالهایی که رهبری فرمودند «دههی ۹۰ دههی پیشرفت خیلی خوبی برای ما نبود. علاوه بر اینکه در این میان، بعضی از دورهها هم دورههای کمکاریِ دولتها بوده است.»
🗳 ما که بودیم؟! ما آنانی بودیم که فروردین ۹۲ در حرم امام رضا(ع) حرف رهبری را شنیدیم که تاکید داشت ویژگی ریسجمهور باید آن باشد که با «ساخت مستحکم درون» و «حل وابستگی به نفت» مسائل اقتصادی را حل کند. چرا که «تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ البته نه آنجور که امریکاییها توقع داشتند. این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولت (وقت) گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر میشود!؟ بله، میشود؛ باید برنامهریزی و اقدام کرد.»
🛑 «ما» بعدتر در حرم امام ۱۴ خرداد ۹۲ شنیدیم که آقا از کاندیداها خواستند که به مردم قول بدهند تا «به مدیریت اوضاع کشور خواهند پرداخت؛ قول بدهند که به مسئلهی اقتصاد - که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است - بخوبی خواهند پرداخت»
اما چه شد؟! «ما» به جان هم افتادیم. رقیب را گم کردیم. مردم را هم. امریکا را هم و شد آنچه که شد.
حالا یک دهه از آن نقطه شروع گذشته است و دوباره به نقطه شروع بازگشتهایم. دقیقا خرداد ۹۲. آیا تجربه ۹۲ عبرت پیش روی ما خواهد شد که فرمود من جرب المجرب حلت به الندامه.