چیز را همراه سه چیزِ دیگر قرار داده است.
❌ پس هر کس یکی را قبول کند، ولی دیگری را قبول نکند، هیچکدام از این دو مطلب از او قبول نیست، و مسلمانیش کامل نیست:😳
👇👇👇👇👇
1⃣ أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ، فَمَنْ صَلَّی وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ.
✔ اوّل: خداوند فرموده است #نماز بخوانید و #زکات بدهید.
❌ پس هر کس #نماز بخواند، ولی #وجوهات_مالی و #خمس و #زکات خود را ندهد، نمازش قبول نیست.
آیه👇
🕋 أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ (بقره/۴۳)
💢 #نماز را بر پا دارید، و #زکات را بپردازید.
✨✨✨✨✨
2⃣ وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ، فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللهَ.
✔ دوّم: خداوند امر کرده است که برای او شریک قائل نشوید و شُکرِ #خدا را بجا آورید، و به #پدر_و_مادر احسان کنید.
❌ پس هر کس به پدر و مادرش احترام نگذارد، #ایمانِ او هم قبول نیست و از خدا تشکّر نکرده است.
آیه👇
🕋 وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا، وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا (نساء/۳۶)
💢 و #خدا را بپرستید، و هیچ چیز را شریک و همتای او قرار ندهید؛ و به #پدر_و_مادر، نیکی کنید.
✨✨✨✨✨
3⃣ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ، فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَ.
✔ سوّم: خداوند فرموده است که #تقوا الهی داشته باشید، و #صله_رحم کنید.
❌ پس هر کس #تقوا را رعایت میکند و #گناه نمیکند، ولی با اقوامِ خود قطع رابطه کرده است، این #تقوا هیچ سودی به حال او ندارد.
آیه👇
🕋 وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ (نساء/۱)
💢 #تقوا داشته باشید نسبت به ﺧﺪﺍﻳﻰ ﻛﻪ هر وقت ﭼﻴﺰﻯ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻴﺪ، ﻧﺎم ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻴﺒﺮﻳﺪ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ قطع رابطه با #ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥِ ﺧﻮﺩ پرهیز کنید.
📚 عیون الأخبار: ج ۱، ص ۲۵۸.
📚 الخصال: ج ۱، ص ۷۰.
📚 بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۲.
👆👆👆👆
✔ همونطور که از این حدیثِ شریف معلوم میشه، #دین یک مجموعهی به هم پیوسته است. به قول امروزیها یه پکیج کامله.👌
📛 باید همهی دستوراتش رو با هم اجرا کنیم، تا به نتیجهی مطلوب برسیم، وگرنه فایدهای نداره.
❌ دینِ نصفه و نیمه قبول نیست.😕
📣 نماز و روزه، خمس و زکات، احترام به پدر و مادر، صله رحم، تقوا، کمک به فقرا و...
مجموعهی همهی اینها با هم،👈 میشه #دین.
اینها از هم جدا نیستند.
#دینداری👈 یعنی همین.
#معارف_قرآن، #شرح_حدیث، #نماز، #وجوهات_مالی، #زکات، #خمس، #خدا، #شکر، #والدین، #پدر_و_مادر، #خانواده، #ایمان، #تقوا، #صله_رحم، #خویشاوندان، #اسلام، #دین، #دینداری.
🌸🍃﷽🍃🌸
🔻داستانِ برهنگی🔻
✍ وقتی حضرت آدم و حوا در #بهشت ساکن شدند، خدا به آنها فرمود:
👈 هر کار خواستید بکنید، ولی به این درختِ ممنوعه نزدیک نشید.🌳⛔️
🕋 یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ، فَکُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا، وَ لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ (اعراف/۱۹)
💢 ای آدم! تو و همسرت در #بهشت ساکن شوید!
💢 و از هر جا که خواستید، بخورید!
💢 امّا به این درخت نزدیک نشوید.
☝️ ولی #شیطان شروع کرد به وسوسه کردنِ آدم و حوا.😈
چرا⁉️
👈 تا آدم و حوا رو #برهنه کنه.😱
🕋 فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا (اعراف/۲۰)
💢 سپس #شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد.
😈 بالاخره #شیطان موفّق شد..
آدم و حوا فریب خوردند😔 و از میوهی درختِ ممنوعه خوردند. در نتیجه:👇
🕋 فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ، بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا، وَ طَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ. (اعراف/۲۲)
💢 هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندام و عورتشان بر آنها آشکار شد.
💢 و شروع کردند به قرار دادنِ برگهای درختانِ بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند.
بنابراین، خدا اونها رو از #بهشت بیرون کرد:👇
🕋 قَالَ اهْبِطُوا.. وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ. فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ. (اعراف/۲۴ و ۲۵)
💢 خداوند فرمود: از مقام خویش فرود آیید.. که از این به بعد، قرارگاه و محلّ زندگی شما زمین است.
💢 در این زمین زنده میشوید.
💢 در این زمین میمیرید.
💢 و در روز رستاخیز، از این زمین خارج خواهید شد.
💫 در پایانِ این داستانِ غمانگیز، وقتی آدم و حوا روی زمین اومدند، خدا براشون #لباس فرستاد تا #برهنه نباشند:👇
🕋 یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشًا (اعراف/۲۶)
💢 ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندامِ شما را میپوشاند، و مایهی زینتِ شماست.
✨✨✨✨✨
حالا وقتِ نتیجهگیری از این داستانِ غمانگیزه:👇
برادرم❗️ خواهرم❗️
✅️ #پوشش و پوشاندن، کارِ خداست..
❌ ولی #برهنگی و #ب
#بخوانید❤️ و #نشر دهید❤️
💠حضرت صادق علیه السلام از پدرانش
نقل میکند که #رسول خدا (ص)فرمود:
خداوند متعال برای #برادرم، #علی بن
ابی طالب، #فضائلی قرار داده که جز
خودش نمیتواند آنها را #شمارش کند.
❤️هر کس به یکی از #فضائل علی
اقرار کند، خداوند #گناهان گذشته و
آینده اش را می بخشد حتی اگر در
روز قیامت به اندازه گناهان همهی
#جن و انس گناه کرده باشد.
🌹👇👇🌹
😍 هرکس یکی از #فضائل او را در
جایی #بنویسد، تا زمانی که نشانهای
از آن نوشته به جا بماند، #ملائکه برایش
#استغفار می کنند. هر کس #گوش به
فضیلتی از فضائل علی بدهد،
خداوند #گناهانی را که او با گوش خود
مرتکب شده، #میبخشد؛ و هر کس به
#نوشتهای بنگرد که #فضائل_علی در او
نوشته شده است، خداوند گناهانی را
که او با #چشمش مرتکب شده میبخشد.»
آنگاه رسول خدا فرمود:
« #نگاه کردن به چهرهی علی بن ابی
طالب #عبادت است، #یادش نیز #عبادت
است و #ایمان هیچ بنده ای جز با
#دوستی او و #بیزاری از #دشمنانش
پذیرفته نیست.»
📚بحارالانوار، ج ٣٨، ص ١٩٦،
حدیث ٤ -امالی صدوق
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
#داستان آموزنده
بااعتقادازخدابخواه
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که فرق دارد....
از #خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت #بخشنده و #مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات #ایمان داشته باش
•✾📚 @basirat65
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه ها خدا شاهده خستگی یک سال کار مجازی و حقیقی ادم در میره با دیدن این کلیپ
آخ که چه کیفی داره در راه همچون تویی جان دادن
پُر امیدترین کلیپ 😍😍😍👆
🌺🌸🌺🌸🌺🌸ا
#ایمان #امید
#آرامش #اقتدار
به کانال عصربیداری بپیوندید👇👇
@basirat65
#یکداستانیکپند
حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود ، مردی میان سال در زمین کشاورزی مشغول کار بود .حاکم بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید حاکم از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد، گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم پرسید : مرا می شناسی؟
بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل با دوستی به پابوس سلطان کرامت و جود حضرت رضا (ع) رفته بودی؟ دوستت گفت خدایا به حق این آقا مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن او زدی که ای ساده دل! من سالهاست از آقا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
🔻فقط می خواستم بدانی که برای آقا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که فرق دارد.
#أَللَّهُمَّاجْعَلْنَامِنَالشَّاکِریِنَیَاکَریِم
________________________
🇮🇷@basirat65