#مناظره
■ گاو نر یا ماده!
غلامرضا انصاریان #اصلاح_طلب:
● ما اصلاحطلبان آمریکا و اسرائیل را دشمن میدانیم اما معتقدیم که به جای اینکه با شاخ گاو در بیفتیم بهتر است از پستانش شیر بخوریم!!
قدیری ابیانه #اصولگرا:
● اشکال شما اصلاحطلبان این است که فرق گاو نر و ماده را از هم تشخیص نمیدهید... این گاو نر است!
#درست_انتخاب_کنیم
#انتخابات_مجلس
#انتخاب_آگاهانه
#فجر_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_دوم
💠 بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره #عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای #سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در #مناظره شکستم داده که با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت :«#مبارزه یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
💠 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی #عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده #مستانه سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«میخوای چیکار کنی؟»
💠 دو شیشه بنزین و #فندک و مردی که با همه زیبایی و #عاشقیاش دلم را میترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
بوی تند بنزین روانیام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میکرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا میگفتم اونروزها بچه بازی میکردیم؟»
💠 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سالها انتظار برای چنین روزی برمیآمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از #تونس و #مصر و #لیبی و #یمن و #بحرین و #سوریه، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!»
گونههای روشنش از هیجان گل انداخته و این حرفها بیشتر دلم را میترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگیاش زمزمه کرد :«من نمیخوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! #بن_علی یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! #حُسنی_مبارک فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز #ناتو با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار #قذافی هم دیگه تمومه!»
💠 و میدانستم برای سرنگونی #بشّار_اسد لحظهشماری میکند و اخبار این روزهای سوریه هواییاش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار میکنه! حالا فکر کن ناتو یا #آمریکا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!»
از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر میشد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان میگرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!»
💠 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و #عاشقانه تمنا کرد :«من میخوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟»
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده میشد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانهای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درسمون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته #کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟»
💠 به هوای #عشق سعد از همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
45.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #پست_ویژه
◽️ #مناظره آقایان حجت الاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری
🔻با اجرای حجت الاسلام سرلک
🔹 بخش اول
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
32.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #پست_ویژه
◽️ #مناظره آقایان حجت الاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری
🔻با اجرای حجت الاسلام سرلک
🔹 بخش دوم
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
همتی: من بلدم چطور ماشین اقتصاد را پیش برانم
#مناظره
#انتخابات
💬 امین شفیعی
🌱 #بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روحانی نتیجه تَکرار خاتمی بود، بعد مهرعلیزاده میگه به من رای بدید تا دولت سوم خاتمی رو تشکیل بدم!
#انتخابات
تکرار کنیم دوباره با مهر علیزاده وهمتی !!!
برای نابودی بیشتر..
#مناظره
#مشارکت_حداکثری
🌱 بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
#انتخابات 🇮🇷
🌱 انتخابات برای این است که ماندگاری کشور تأمین بشود و کشور در حصار امنیت کامل باقی بماند... .
#مشارکت_حداکثری 👍
#مناظره 📺
بصیرت انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
بیچاره آقای همتی!!
اول بخش عظیمی از جامعه را میگه معتاد هستند!!
🙈🙈🙈
بعد میره سراغ رأی آنها!! #مشارکت_حداکثری
#دولت_سوم_روحانی
#مناظره
بصیرت انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
👌جواب دندان شکن به فرافکنی های آقای همتی
زاکانی؛ آقای همتی...
اگر ما را متّهم به کاندیدای پوششی می کنید!!
خودِ شما #کاندیدای_روکشی و ماله کشی ۸سال دولت ناکار آمد هستید.!!
#مناظره
#مشارکت_حداکثری
✍ابوحیدر
بصیرت انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110