✡️ ماجرای اسیرگیری در جنگ بدر و نقش یهود (٣)
1⃣ در نتیجهٔ این واقعه، دشمنان خونی اسلام نجات یافتند و مجال پیدا کردند که سال بعد، جنگی خونین بهراه اندازند. افرادی چون خالد بن ولید، عکرمة بن ابیجهل، طلحة بن ابیطلحه و سهیل بن عمرو که فرماندهان دو جناح و پرچمداران مشرکان در #جنگ_احد بودند، از جمله اُسرای بدر بودند.
2⃣ فراریان و آزادشدگان بدر، شخصیتهای مهم قریش بودند که ذرّهای در حقّانیت پیامبر (ص) تردید نداشتند، ولی کینهٔ آنها به اسلام موجب شد به محض رهایی، آتش جنگ اُحد را برافروزند.
3⃣ حال آیا از مجموع این امور، نمیتوان حدس زد که جریان #اسیرگیری هم، برنامهای حساب شده بود که افرادی خاص از سپاه مسلمین، آن را پیگیری کردهاند؟
4⃣ صرفنظر از این حاشیهٔ بحرانی، #جنگ_بدر برای مدینه بسیار شیرین بود. پس از این جنگ، مدنیها به قدرت و کارایی اسلام ایمان آوردند و باور کردند پیامبری که توانست این جنگ را پشت سر بگذارد و هفتاد تن از دشمن را بکشد و هفتاد تن اسیر بیاورد، میتواند مدینه را اداره کند.
5⃣ #یهود که متوجه بهبود وضعیت پیامبر (ص) در مدینه شده بود، برای اخلالگری در این وضعیت، بیدرنگ نخستین نیروی خود را عملیاتی کرد و به نوعی عمل کرد که با پیامبر (ص) درگیر شود.
6⃣ برای این هدف، #بنیقینقاع به شرارت علیه پیامبر (ص) و مسلمانها پرداختند؛ بهگونهای که پیامبر (ص) راهی جز نبرد با آنها نداشت. به اینترتیب، شیرینی پیروزی بدر، به تلخی بحران نبرد بنیقینقاع مبدّل شد.
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع: «#حمزه (ع)، الگوی #ولایت_باوری و #ولایت_یاوری»
روز جمعه، ١۴٠٢/٠٢/١۵
✍️ مناسبت روز: امشب شب شهادت حضرت حمزه (ع) است، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این «#شخصیت_الگو» آغاز میکنیم؛
حضرت حمزه فرزند حضرت عَبدالمُطَّلِب، ملقب به «#سَیّدالشُهَداء»، عموی پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و از شهدای #جنگ_اُحُد است؛ ایشان از حامیان مهم دین اسلام و رسول خدا بوده، به طوری که مورخین نوشتهاند که حتی در زمانی که هنوز ظاهراً مسلمان نشده بود، از پیامبر (ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت میکرد؛ او از بزرگان قریش بوده و از این رو، مسلمان شدنش، تأثیر زیادی در میان عرب داشته و همچنین از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر (ص) و مسلمانان کاسته است؛
شجاعت ایشان به حدی بوده که سران قریش و بزرگان عرب از ابهّت و دلاوری حضرت حمزه (ع) همواره در بیم و هـراس بـودند؛ بهگونهای که مورخین آوردهاند: روزی ایشان برای شکار در خارج از مکه بوده که خبردار میشود که ابوجهل به پیامبر اسلام، توهین و جسارت نموده است؛ پس بلافاصله برگشته و به سراغ ابوجهل رفته و در مقابل جمعی از بزرگان قریش، چنان با کمان خود بر فَرق او میزند که سَر او شکافته میشود! و سپس در آن زمان اختناق با فریاد به مسلمانی خود اظهار نموده و میگوید: «به پیامبر خدا، ناسزا میگوئید ؟! من به او ایـمان آوردهام و بـه راهی که محمد (ص) رفته است، میروم؛ حالا اگر قـدرت دارید با من ستیز کنید» [فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص ١١۴]
همچنین در تاریخ آمده که «ابولهب» و همسر ملعون او، که از هر فرصتی برای آسیب زدن به رسول خدا استفاده میکردند، روزی بـچّهدان گوسفندی را بر سر آن حضرت ریختند؛ وقتی خبر به حضرت حمزه (ع) رسید، ایشان بلادرنگ، بچهدان گوسفندی تهیه کرد و در برابر مردم بر سر ابولهب، خالی نمود! (همان)
حضرت حمزه (ع) که جنگجویی سلحشور بوده، در همه حال از پیامبر اسلام دفاع میکرد و در شعب ابیطالب نیز همراه حضرت بود و همچنین در جنگهای مختلف از جمله غزوات بدر و احد، هم دوش امیرالمؤمنین (ع) چون شیری غرّان شجاعانه جنگیده و قهرمانان بزرگ عرب را یکی پس از دیگری از پای درمیآورد، چنانچه در غزوه بَدر، بزرگترین قهرمانان قریش از جمله «شَيْبَه» و «عُتْبَه» را به جهنم واصل نمود؛ [طبقات ابن سعد، ص١۶]
ایشان در جنگ اُحد نیز در سختترین وضعیت که بسیاری از اصحاب از میدان نبرد فرار کرده و به کوهها پناه بردند، دلیرانه مقاومت کرد و با سپر قرار دادن خویش و نبرد با دو شمشیر، از رسول خدا دفاع نمود تا جایی که دشمن طبق برخی از نقلها ناجوانمردانه ایشان را از پشت و با نیزه به شهادت رساند و سپس «هند»، دختر عُتْبَه (زن ابوسفیان و مادر معاویه) به انتقام کشتن پدر و عمویش در جنگ بدر، پیکر ایشان را مُثْله کرد و سینه حضرت را شکافت و جگر ایشان را به دندان گرفت؛ به همین سبب او را «آکلَةَ الْأَکبَاد» به معنای خورنده جگرها لقب دادند؛ [تاریخ پیامبر اسلام ، دکتر آیتی، ص٢٩۵]
رسول خدا که علاقه شدیدی به عموی گرامیشان داشتند، وقتی جسد ایشان را با آن وضعیت فجيع دیـدند، بسیار محزون شده و فرمودند: «هـرگز به مصیبت کسی مثل شما گرفتار نخواهم شد، و هرگز هیچ مقامی سختتر از این، بر من نگذشته است»؛ سپس مدتی در کنار جسد حضرت حمزه ایستاده و گریستند و فرمودند: جـبرئیل نـزد من آمد و به من خبر داد که در میان هفت آسمان نوشته شده: «حمزه فرزند عبدالمطّلب، شیر خدا و شیر رسول خدا و سید شهداء است» [بصائرالدرجات، ص ٣۴]
همچنین حضرت فرمودند: «پروردگارم مرا با سه نفر از اهلبـیتم بـرگزید: علی بـن ابیطالب، جعفر بن ابیطالب و حمزه بن عبدالمطّلب» [تاریخ پیامبر، ص٣٢۴]
البته درباره فضائل و کرامات حضرت حمزه سیدالشهداء روایات بسیاری نقل شده، تا جایی که امیرالمؤمنین (ع) و سایر ائمه اطهار در احتجاج با مخالفان، همواره به خویشاوندی خود با حضرت حمزه (ع) مباهات کردهاند؛
✍️ و بالاخره سخن امروز را با گفتار حکیم فرزانه انقلاب به پایان میبریم که فرمودند: «به نظر میرسد که پیغمبر اکرم از همان لحظهی اوّل که جناب حمزه (ع) شهید شد، میخواستند از ایشان الگو درست کنند؛ اینکه پیغمبر به او لقب «سیّدالشّهدا» دادند... و بعد همهی مدينه را وادار کردند [بر ایشان گریه کنند]؛ پیغمبر برای جناب حمزه (ع) غوغا درست کردند؛ معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر میخواهند حمزه (ع) را برجسته کنند که او سیدالشهداء است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند؛ این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ (بلکه الگو) برای همیشهی تاریخ و برای همهی مسلمین است...» (سخنان امام خامنهای "مدظلهالعالی" ۱۴۰۰/۱۱/۰۵»
https://eitaa.com/basirat_media313