🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_اول
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که رئیس جمهور مدعی هستند، افزایش میزان #فروش_نفت، ناشی از «برجام» می باشد؟
آیا تحریم فروش نفت صرفا ریشه در «برنامه ی هسته ای» ما دارد؟
🔘 بسیار شنیده ایم که این فعالیت های هسته ای کشورمان بود که باعث وضع و اعمال تحریم های نفتی از جانب غرب علیه ملت ایران شد و برجام عامل رفع این تحریم و افزایش میزان فروش نفت. اما این دو مدعا چه میزان با واقعیت در تطابق اند؟
✅ واقعیت امر آن است که تحریم فروش نفت را به هیچ وجه نمی توان صرفا ناشی از فعالیت های هسته ای ایران دانست. به بیان روشن تر، تعلیق این تحریم از اساس ربطی به برجام نداشت و اکنون نیز بازگشت مجدد این تحریم ارتباطی به خروج آمریکا از برجام ندارد! بنابرین با عرض تأسف باید گفت که سخن اخیر آقای رئیس جمهور پیرامون ارتباط برجام و افزایش فروش نفت، مدعای خلاف واقعی بیش نیست.
♦️ اما ﺳﺆال: پس تحریم فروش نفت ایران از کجا آمد؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ : تحریم های مهمی ﮐﻪ در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﺧﯿﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن را ﻣﻮرد هدف ﻗﺮار داده ﺑﻮد ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از NDAA 2012 و TRA ،ﮐﻪ هر دوی اﯾﻦ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ دارای ﻋﻠﻞ وﺿﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ هستند. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نمونه، ﻗﺎﻧﻮن TRA به سه ﻋﻠﺖ و اتهام:
- اﺷﺎﻋﻪ ی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﯽ (هسته ای - ﻣﻮﺷﮑﯽ)
- ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﺮورﯾﺴﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ.
✅ ﻧﮑﺘﻪ ی مهمی ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ وﺟﻮد دارد آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﯾﻦ دو ﻗﺎﻧﻮن، ذﯾﻞ همین اتهامات وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ این دو قانون تنها زمانی ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻐﻮ ﯾﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ «ﺗﻤﺎﻣﯽ» ﻋﻠﻞ ﺗﺼﻮﯾﺐ آنها رﻓﻊ ﺷﻮد. اﯾﻦ نکته ی مهم در اظهارات آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها (ﻣﺎﻧﻨﺪ کنت کاتزمن و ﮔﺮی ﺳﯿﻤﻮر) نیز ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻨﺎﺑﺮﯾﻦ، از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ طبق اظهارات ﻣﻘﺎﻣﺎت اﯾﺮاﻧﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ، ﻣﺬاﮐﺮات ج.ا.اﯾﺮان با ۱+۵ تنها در ﻣﻮﺿﻮع "هسته ای" (و ﺣﺘﯽ ﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ. «اﺷﺎﻋﻪ» مفهوم ﮔﺴﺘﺮده ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼح های «هسته ای» تنها ﯾﮑﯽ از ﻣﺼﺎدﯾﻖ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻼح های «ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ» و «ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ» و «ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻮﺷﮑﯽ» از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮی هستند ﮐﻪ ذﯾﻞ ﻋﻨﻮان «اﺷﺎﻋﻪ» ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ) ﺑﻮده و در آن ﺻﺮﻓﺎ تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای (nuclear-related sanctions) ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﯽ اﻟﻘﺎﻋﺪه ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻟﻐﻮ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﻮد، زیرا ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻞ ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ.
🔹از همین ﻧﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻨﺪی ﮐﻪ در ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان اﺷﺎره ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ "ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻧﺨﻮد ﺳﯿﺎه ﻓﺮﺳﺘﺎدن" اﯾﺮان اﺳﺖ!
🔹ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮ آﻧﮑﻪ، در ﺗﻤﺎم ﻣﺘﻮن ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﻋﻢ از تحریم های آﻣﺮﯾﮑﺎ، اروﭘﺎ و ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ، هیچ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ هسته ای» وﺟﻮد ﻧﺪارد و اﯾﻦ ﻋﺒﺎرت، ﯾﮏ ﻋﺒﺎرت ﻧﺎﻣﺄﻧﻮس و ﮐﺎﻣﻼ ﻏﯿﺮﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ همین ﻧﮑﺘﻪ ی ﮐﻠﯿﺪی، ﺑﯽ راهه ﺑﻮدن ﻣﺴﯿﺮ آﻏﺎز ﺷﺪه از ﺗﻮاﻓﻖ ژﻧﻮ ﺗﺎ ﺑﺮﺟﺎم را ﺑﻪ روﺷﻨﯽ ﻋﯿﺎن ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ.
♦️ یک ﺳﺆال مهم دیگر: ﺣﺎل ﮐﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮر ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﺑﺮﺟﺎم ﭼﯿﺴﺖ؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ: اداره ی اطلاعات اﻧﺮژی آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ دوﻟﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر اﻋﻼم ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﺮان "اﺟﺎزه" دهید ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﺧﻮد را اﻓﺰاﯾﺶ دهد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎزار را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ. ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان، فشارهای ﻗﺎﺑﻞ توجهی را ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ آﻣﺮﯾﮑﺎ وارد ﻧﻤﻮد ﮐﻪ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از زﯾﺮ ﺑﺎر آن فشارها ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ در حالی است که کشورمان از قِبَل اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ خام عایدی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﻪ دﺳﺖ ﻧﻤﯽ آورد؛ ﭼﻮن ﮐﻤﺎ ﻓﯽ اﻟﺴﺎﺑﻖ تحریم چرخه ی دﻻر (UTurn) کماکان ﺑﻪ ﻗﻮت ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ و ﻧﺤﻮه ی اﺳﺘﻔﺎده ی ﻣﺎ از ﻋﻮاﯾﺪ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ همانند دوران ﭘﯿﺶ از ﺑﺮﺟﺎم ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
🔹 ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﭘﺲ از ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ اﯾﺮان اﺟﺎزه ی اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ را دادﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮدم اﯾﺮان #ﺗﺼﻮر ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓﺰاﯾﺶ از ﺛﻤﺮات ﺑﺮﺟﺎم و دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن اﺳﺖ، در حالی که واقعیت ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎ آن ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻣﺪاﻓﻌﯿﻦ ﺑﺮﺟﺎم مطرح ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. واﻗﻌﯿﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﺑﺎ اﯾﻦ اﻗﺪام ﺧﻮد هم ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن بودند که ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن را در داﺧﻞ اﯾﺮان تقویت نمایند و هم ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻓﺮوش نفت خام و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن کاهش ﻗﯿﻤﺖ، ﺑﻪ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ ﺧﻮد ﯾﺎری رسانند ﺗﺎ ﻧﻔﺖ را ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻢ ﺗﺮی وارد ﮐﻨﻨﺪ، و از طرفی دیگر با عدم رفع تحریم های بانکی و ناگزیر بودن ایران به تهاتر کالایی، کشورمان را به یک واردکننده ی حرفه ای و محل مصرف کالاهای غربی تبدیل کنند.
💥 اﯾﻦ اﺳﺖ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺮﺟﺎم ...
@basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_دوم
🔺طرح مساله
بارها و بارها به ما گفته اند #قطعنامه_های_شورای_امنیت و بالتبع تحریم های بین المللی محصول دولت قبل است.
آیا واقعا قطعنامه ها محصول دوران #جلیلی است یا #روحانی؟!
یا بعبارت دیگر قطعنامه ها محصول دوران #مقاوت است یا #سازش؟!
🔘تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی #روحانی از مهرماه ۸۲ (توافق سعدآباد) تا آبان ۸۳(توافق پاریس) دائما زیر بار #تعلیق_غنی_سازی_اورانیوم، نظارت های شدید آژانس و تعطیلی مراکز هسته ای میرفت و در عین حال قطعنامه پشت قطعنامه در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب می شد؛ که پیشنهاد دهنده آن قطعنامه ها نیز همان سه کشور اروپایی بودند که آقای روحانی به آنان اعتماد داشت و آنان را شایسته مذاکره می دانست.
🔹در واپسین روزهای #دولت_اصلاحات، پس از دو سال عقب نشینی مداوم و در عین حال محکوم شدن در شورای حکام، شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت به حق ایران در داشتن فناوری صلح آمیز تحت نظارت های آژانس جامه عمل بپوشاند و تعلیق غنی سازی را لغو نماید. پس از آن در دولت نهم گام های بعدی پیشرفت فناوری هستهای برداشته شد.
🔺حال چند سوال
⭕️چه کسی در معاهدات سعدآباد، بروکسل و پاریس، زیر بار بدعت بی سابقه ی «تعلیق داوطلبانه» رفت و بهانه ی صدور قطعنامه را علیه مان به دست شورای حکام داد؟
✅جناب روحانی
⭕️چه کسی پس از دو سال تعلیق داوطلبانه، نامه دستورالعمل برداشته شدن تعلیق ها در مرداد ۸۴ را صادر کرد؟✅جناب روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی
⭕️در شهریور ۸۴، شورای حکام، به چه دلیل ایران را محکوم کرد و قطعنامه صادر کرد؟
✅بدلیل رفع تعلیق در مرداد ماه
⭕️قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت (اولین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هستهای) در مرداد ۸۵ به چه دلیل صادر شد؟
✅به استناد قطعنامه شهریور ماه شورای حکام
⭕️قطعنامه های بعدی شورای امنیت نیز همگی به استناد قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شدند.
نکته: همه قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، غیر حقوقی، ظالمانه و علیه حق و حقوق قانونی ملت ایران درداشتن فناوری صلح آمیز هسته ای بود. اما غرض ما از مرور سوال و جواب های فوق، پاسخ به کسانی ست که وانمود میکنند مقصر تحریم ها یک طیف خاص است و اگر با #زبان_دنیا سخن بگوییم، نه قطعنامه ای صادر میشود شود، نه تحریمی اتفاق می افتد؛ درحالیکه این خودشان بودند که بخاطر #اعتماد_به_غرب، طوری توافقات را بستند که تک تک کلماتش به بهانه ای علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. همانطور که در #برجام این اتفاق تکرار گردید.
🔻اگر قرار باشد شخصی عامل و مقصر دریافت قطعنامه ها باشد، آن شخص روحانی و ظریف هستند نه لاریجانی و جلیلی! روحانی با دریافت ۵ قطعنامه از شورای حکام، سلطان دریافت قطعنامه در دوران مسؤولیتش است!
#رها_عبداللهی
✅ @basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_سوم
🔺 طرح مسئله:
آیا مدعای مشهور و پرتکرار حامیان برجام مبنی بر «لغو» قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت سازمان ملل، صحیح و قابل اعتناست؟
❇️ به منظور بررسی و واکاوی این مدعا، ۴ نکته ی مهم را به محضر مخاطبان محترم تقدیم می کنیم:
⬅️ نخست: واقع مطلب آن است که هیچ قطعنامهای «لغو» نشده بلکه صرفا مفاد آنها (provisions) لغو شده است و چارچوبها و تدابیر آنها (measures) کماکان باقی است (حداقل تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱).
در بند ۱۸ از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام می خوانیم:
The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all 👉provisions👈 of previous UN Security Council resolutions on the Iranian nuclear issue ...
⬅️ دوم: همهی مفاد این قطعنامهها نیز لغو نشده، بلکه صرفا برخی از آنها لغو شدهاند (فقط "هستهای" و حتی نه "اشاعهای". همهی تحریمهای هستهای نیز لغو نشده است، بلکه صرفا تحریمهای مالی و اقتصادی مرتبط با موضوع هستهای لغو شدهاند، مانند تحریم "اقلام دوگانه" یا در اصطلاح dual use که یک تحریم هستهای بود و کماکان پابرجاست).
⬅️ سوم: مفاد تحریمیِ مالی و اقتصادیِ مرتبط با برنامه ی هستهای نیز «لغو» نشدهاند، بلکه به صورت «مشروط» لغو شدهاند؛ چرا که به صِرف ادعا و اعتراض یکی از شش کشور (حتی بدون آنکه لازم و نیاز باشد که ادعای خود را ثابت کنند!!!) تمامی مفاد ۶ قطعنامهی مذکور دوباره باز میگردد و اعمال خواهد شد. (مراجعه شود به بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامهی ۲۲۳۱)
⬅️ چهارم: اساسا قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت (۱۶۹۶ – ۱۷۳۷ – ۱۷۴۷ – ۱۸۰۳ – ۱۸۳۵ – ۱۹۲۹) از ابتدا نیز اثر تحریمی خاص و قابل ذکری بر کشورمان نداشتند، بلکه صرفا دستاویزی برای مشروعیتبخشی به تحریمهای گسترده و پیچیدهی آمریکا و اتحادیهی اروپا بوده و کارکرد رسانهای داشتند. مضافا اینکه هیچیک از تحریم های اصلی (بانکی - نفتی) مربوط به قطعنامههای شورای امنیت نبوده و نیستند، لذا لغو قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت نیز اثر عینی و علیالارضی بر ساختار تحریمها نخواهد داشت. تمامی تحریمهای اصلی همان تحریمهای آمریکا و اروپا هستند که ساختار آنها نیز - حتی پس از انعقاد برجام - کماکان به قوت خود باقی است.
@basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_چهارم
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که مدافعان و حامیان توافق وین (برجام) من جمله جناب آقای عراقچی مدعی هستند (خبرگزاری شبستان - ۲۲ تیر ۹۵ - کد خبر: ۵۵۷۷۷۵)،
فعالیت های هسته ای کشورمان پیش از انعقاد این توافق، غیرقانونی و ممنوع بشمار می رفته است؟
و آیا حق هسته ای و غنی سازی کشور در برجام به تثبیت رسیده است؟
❇️ ابتدا به بررسی اجمالی و کوتاه وضعیت حقوقی برنامه ی هسته ای کشورمان پیش از برجام می پردازیم.
غربی ها در حد فاصل مرداد ۸۵ تا خرداد ۸۹ موفق شدند که با استفاده از انواع اهرم های فشار، ۶ قطعنامه ی غیرحقوقی و ظالمانه را در شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه ی صلح آمیز هسته ای ایران به تصویب برسانند.
با نگاهی گذرا به متن قطعنامه های مذکور، مشاهده می گردد که تمام خواسته های این قطعنامه ها از ج.ا.ایران شامل ۶ مورد می باشد که عبارت اند از:
👈 تعلیق غنی سازی - تعلیق فعالیت های مرتبط با بازفرآوری - تعلیق فعالیت های مرتبط با آب سنگین - اجرای پروتکل الحاقی - پیگیری روند تصویب پروتکل الحاقی - حل مسائل گذشته و حال
🔹 همانطور که ملاحظه می شود، نهایت خواسته ی قطعنامه ها از ایران صرفا «تعلیق» (suspend) فعالیت های هسته ای است. به بیان روشن تر، برخلاف مدعای آقای عراقچی و امثال ایشان، عبارت «تعلیق» بیانگر اعتراف ضمنی به حقوق هسته ای ایران می باشد؛ بدین معنا که شورای امنیت ضمن به رسمیت شناختن حقوق هسته ای ایران (من جمله حق غنی سازی)، از ایران می خواهد که به طور «موقت» فعالیت های هسته ای خود را به حال تعلیق درآورد و پس از حل مسائل خود با آژانس، به فعالیت هایش ادامه دهد.
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که مدعای جناب عراقچی مبنی بر غیرقانونی بودن فعالیت های هسته ای ایران در صورتی صحیح می باشد که در متن قطعنامه ها به جای عبارت تعلیق، لفظ «توقف» (pause) یا امثال آن بکار گرفته می شد.
❇️ حال بپردازیم به بررسی و واکاوی مدعای حامیان و سینه چاکان برجام مبنی بر تثبیت حق هسته ای و غنی سازی در متن این توافق؛ همان مدعایی که مدافعان برجام با ضریب بالایی مکررا در بوق و کرنا کرده و می کنند.
🔻 در بند دوم از بخش preface می خوانیم:
Iran envisions that this JCPOA will "allow" it to move forward …
ترجمه: «از منظر ایران، "این برجام" به این کشور "اجازه" خواهد داد تا در راستای ملاحضات علمی و اقتصادی یک برنامه هسته ای بومی و منحصرا صلح آمیز را با هدف اعتمادسازی، مطابق برجام پیش ببرد ... .»
👈 این یعنی خودِ "ایران" اذعان و اعتراف کرده است که "این برجام" است که به او «اجازه» فعالیت هسته ای می دهد، نه حقوق منبعث از NPT؛ یعنی خودمان قبول کرده ایم که «حق» فعالیت هسته ای نداریم بلکه صرفا "اجازه" داریم!
🔻 همچنین ایران در بند xi از بخش مقدمه و مفاد عمومی، صریحا به عنوان یک عضو «مستثنی» از معاهده ی NPT معرفی شده است:
All provisions and measures contained in this JCPOA are only for the purpose of its implementation between E3/EU+3 and Iran and should not be considered as setting precedents for any other state or …
ترجمه: «کلیه ی مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفا برای اجرای آن بین گروه ۱+۵ و ایران می باشد و نمی بایست به منزله ی ایجاد سابقه برای هیچ دولت دیگری یا برای اصول بنیادین حقوق بین الملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده ی عدم اشاعه سلاح های هسته ای و سایر اسناد مربوطه، و همچنین اصول و رویه های شناخته شده ی بین المللی تلقی گردد».
👈 «استثنا بودن» به معنای داشتن حقوق کمتر و تکالیف بیشتر است.
🔻 سلب «حق» یا انصراف از آن، اساسا با تثبیت «حق» در تناقض آشکار می باشد به طوری که یکی، دیگری را دفع می کند. به موجب متن توافق برجام، حداقل ۱۰۰ حق هسته ای از کشورمان سلب شده است که ۴۸ مورد آن به صورت «ابدی» می باشد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- برجام انتهای زمانی مشخصی ندارد (بند "د" از بخش مقدمه برجام. تعبیر «اجرای موفقیت آمیز برجام» یک ترکیب کاملا تشکیکی و تفسیرپذیر است)
- انصراف از حق طراحی راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق ساخت راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق اکتساب راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق انجام فعالیت های تحقیق و توسعه ی مربوط به بازفرآوری سوخت مصرفی برای همیشه
@basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_پنجم
🔺 طرح مسئله:
۱. آیا براستی همانگونه که آقای رئیس جمهور و مذاکرهکنندگان با شدت و حدت مدعی هستند، به موجب برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، ایران از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شده است؟ (خبرگزاری ایلنا - ۲۴ دی ۹۷ - کد خبر: ۷۱۵۵۵۰)
۲. آیا میتوان برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ را به عنوان خط پایان جنجال طولانیمدت هستهای ایران تلقی کرد؟
❇️ پاسخ مسئلهی ۱:
با مطالعهی متن قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت علیه برنامه ی صلحآمیز هستهای کشورمان، بهوضوح عیان میشود که هیچیک از ۶ قطعنامهی مذکور ذیل کلیت فصل ۷ منشور صادر نشده است. به بیان روشنتر، ج.ا.ایران هیچگاه ذیل کلیت فصل ۷ (من جمله بند ۴۲) نبوده است که اکنون خارج شده باشد، بلکه تنها ذیل دو بند از این فصل یعنی بندهای ۴۰ (اقدامات موقت به منظور جلوگیری از وخامت وضعیت) و ۴۱ (تحریم اقتصادی و دیپلماتیک) بوده است.
⬅️ در بند ۱۰ از قطعنامهی ۱۶۹۶ آمده است:
Acting under Article 40 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
⬅️ و در بند ۱۰ از قطعنامههای ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷، بند ۱۳ از قطعنامهی ۱۸۰۳ و بند ۲۴ از قطعنامهی ۱۹۲۹ نیز میخوانیم:
Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
🎯 نتیجه: مدعای خروج کشورمان از ذیل فصل ۷ منشور، سالبه به انتفاء موضوع و اساسا بلاوجه میباشد.
❇️ پاسخ مسئلهی ۲:
دانستیم که براساس قطعنامههای صادر شده، کشور ما در بدترینِ حالات ذیل بند ۴۱ از فصل ۷ گنجانده شده است، نه کلیت آن.
اکنون میخواهیم دریابیم که پس از سپری شدن مذاکرات درازمدت و ملالآوری که به سندهای برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ و اعطای امتیازات گسترده و فراوان و بعضا بیسابقه به طرفهای غربی منتهی و مختوم گشت، پروندهی غیرحقوقی و ظالمانهای که برای ایران ما تشکیل شده است، در حال حاضر در چه وضعیتی به سر میبرد؟ به بیان سادهتر، آیا از ذیل بند ۴۱ خارج شدهایم یا خیر؟
مطالعه و تدقیقی نه چندان خستهکننده، ما را به این نکتهی تأسفبار واقف میسازد که پس از ۲۲ ماه مذاکره و حصول برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، پروندهی ما کماکان نیز «حداقل» تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱ ذیل این بند باقی خواهد ماند؛ یعنی حتی با فرضِ بودنِ ایران ذیل فصل ۷، باز هم تغییری در وضعیت ایران پس از برجام ایجاد نشده است.
در متن قطعنامهی ۲۲۳۱ - که با اصرار و مذاکرهی دیپلماتهای کشورمان تهیه و صادر شد - مکررا به بند ۴۱ استناد شده و عدم تغییر در وضعیت ایران را در نقاط مختلف متن به ما گوشزد نموده است. به عنوان نمونه میتوان به بند ۱۲ این قطعنامه اشاره کرد که به موجب آن، بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) صریحا ذیل بند ۴۱ نگاشته و صادر شده است.
♦️ اما با چه استدلالی گفته شد که 👈حداقل👉 تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی مذکور ذیل بند ۴۱ باقی خواهیم ماند؟ آیا پس از اتمام دورهی ۱۰ ساله نیز ممکن است وضعیت فعلی ادامه یابد؟
♻️ پاسخ: با کمال تأسف باید گفت که علیرغم واگذار نمودن امتیازات بزرگ و بعضا ابدی به طرف مقابل در برجام، پروندهی ج.ا.ایران پس از ۱۰ سال نیز لزوما از ذیل بند ۴۱ خارج نخواهد شد؛ زیرا در بند ۸ از قطعنامهی ۲۲۳۱ به صراحت اعلام شده است که شورای امنیت متعهد میشود که پس از ۱۰ سال صرفا «جمعبندی» (concluded) خود را منتشر کند و هیچ تضمینی نسبت به «بستن» پروندهی ایران ارائه نمیکند؛ به این معنا که جمعبندی مذکور ممکن است به بسته شدن پروندهی ایران ختم شود و ممکن است که ختم نشود. البته باید به این موضوع، باز بودن ابعادی از پروندهی PMD ایران را نیز افزود که غرب به وسیله و بهانهی آن میتواند تا سالیان متمادی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان سنگاندازی نماید و باز همان آش و همان کاسه!
@basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_ششم
🔺 طرح مسئله:
- مدعای مکرر و با مدّ و تشدید جناب رئیس جمهور و مذاکرهکنندگان (از جمله جناب عراقچی) مبنی بر بسته شدن پروندهی موسوم به PMD، چه میزان با واقعیت امر در تطابق است؟ (مشرق - ۲۵ آذر ۹۴ - کد خبر: ۵۰۹۵۶۹ | باشگاه خبرنگاران جوان - ۲۴ آذر ۹۴ - کد خبر: ۵۴۲۷۴۷۸)
- آیا سومین شرط از شروط نه گانهی رهبری (بنگرید به نامهی رهبر انقلاب به رئیس جمهور در تاریخ ۲۹ مهر ۹۴) مبنی بر لزوم پایان اعلام شدن موضوعات حال و گذشته (PMD) از جانب آژانس، رعایت شده است؟
❇️ برای بررسی و واکاوی این مدعا، ابتدا لازم میآید که تعریف و توضیحات مختصری را پیرامون ماهیت پروندهی PMD و جزئیات آن ارائه و تقدیم نماییم.
💢 آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در ۸ نوامبر ۲۰۱۱ (۱۷ آبان ۹۰) با فشار آمریکاییها و صهیونیستها، اقدام به انتشار گزارشی میکند (GOV/۲۰۱۱/۶۵) که بیشتر با عنوان PMD (possible military dimensions) یا همان "ابعاد احتمالی نظامی" شناخته میشود. یوکیا آمانو (مدیر کل وقت آژانس) در این گزارش، ۱۲ اتهام دروغین را به برنامهی صلحآمیز هستهای ایران وارد میکند و با حمایت اربابان غربیاش، با جدیت به پیگیری آنها همت میگمارد. انتشار این گزارش، دستاویز و بهانهی تازهای را برای وضع و اعمال دور جدید تحریمها در اختیار غرب قرار میدهد. به نظر میرسد که تنها وجه مثبت گزارش یادشده نسبت به گزارشهای پیشینِ این نهاد غیرمستقل در خصوص برنامهی صلحآمیز هستهای کشورمان، تجمیع تمامی اتهامات و مدعاهای دروغین آژانس در یک گزارش میباشد!
⚡️ البته قطعا ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که اساس مدعاهای آژانس علیه برنامهی هستهای ایران، ناظر به سالهای منتهی به ۲۰۰۳؛ یعنی دوران دولتهای سازندگی و اصلاحات میباشد.
⭕️ اما مدعاهای دروغین دوازده گانهی آژانس در گزارش PMD شامل چه مواردی است؟
🔴 اتهامات مذکور عبارت اند از: اکتساب مواد هستهای، مدلسازی و محاسبات، ساختار مدیریت برنامه، اجزای هستهای یک وسیلهی انفجاری، آغازگر نوترونی، راهاندازی انفجارهای شدید و آزمایشهای مرتبط، انجام تست، آزمایشهای هیدرودینامیک (پارچین)، جایگذاری در داخل موشک حامل، تولید چاشنی (EBW)، فیوزگذاری و تسلیح و سامانهی شلیک.
❇️ سرانجام پروندهی PMD
در سال ۹۲، دولت جناب روحانی تعهد خود را مبنی بر رفع نگرانیهای گذشته و حال آژانس (مندرج در گزارش PMD) اعلام میدارد و عملا اتهامات بیاساس و ظالمانهی آنها را علیه ملت ایران میپذیرد.
پس از انعقاد توافق وین (برجام) و اجرایی شدن تعهدات سنگین و وسیع ایران، آژانس که به موجب بند ۱۴ از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام صرفا متعهد به انتشار ارزیابی نهایی (final assessment) خود (نه متعهد به بستن پروندهی PMD) در رابطه با اتهامات فوق شده بود، در آذرماه ۹۴، ارزیابی نهایی خود را اعلام و منتشر میکند.
ایران تنها از ۲ اتهام تبرئه میشود ⬅️⬅️ اکتساب مواد هستهای، اجزای هستهای یک وسیلهی انفجاری.
۵ اتهام اثبات می گردد (البته براساس ادعای آژانس) ⬅️⬅️ ساختار مدیریت برنامه، تولید چاشنی (EBW)، راهاندازی انفجارهای شدید و آزمایشهای مرتبط، آزمایشهای هیدرودینامیک (پارچین)، مدلسازی و محاسبات.
در ارتباط با ۵ مورد دیگر، آژانس اعلام نموده که فعلا نتوانسته است به ارزیابی نهایی برسد (پروندهی PMD در خصوص این ۵ مورد کماکان باز میباشد) ⬅️⬅️ آغازگر نوترونی، انجام تست، جایگذاری در داخل موشک حامل، فیوزگذاری و تسلیح و سامانهی شلیک.
♻️ به این ترتیب، با وجود گردن نهادن دولت به خواستههای نامشروع غربیها، پروندهی ایران از سطح PMD به سطح MD (ابعاد نظامی) ارتقا مییابد. به بیان روشنتر، آژانس اعلام کرده است که اگر تا پیش از برجام و انتشار گزارش مربوط به ارزیابی نهایی، وجود ابعاد نظامی در برنامهی هستهای ایران صرفا در حد «احتمال» بوده است، اکنون وجود ابعاد نظامی به «اثبات» رسیده است! علاوه بر این، ارزیابی نهایی آژانس، در یک مورد روی ارزیابی جامعهی اطلاعاتی آمریکا را نیز سفید میکند و ارزیابیِ به مراتب بدتری را در ارتباط با برنامهی هستهای نظامی ایران در پاییز ۲۰۰۳ ارائه مینماید.
🎯 نتیجه
مدعای حامیان برجام و نیز آمانو (تابناک - ۱۷ فروردین ۹۸ - کدخبر: ۸۸۹۵۴۹) مبنی بر مختومه اعلام شدن پروندهی PMD صحیح است، اما با این فرض و مبنا که ایران به عنوان «مجرم» پرونده شناخته شده است، همانند جنگی که بین ایران و آژانس خاتمه یافته، اما ایران به عنوان آغازکننده و طرف متخاصم معرفی شده باشد. بنابرین تحمیل تعهدات سنگین و گسترده بر ایران در قالب «برجام»، در واقع مجازات یک مجرم است و تازه اول ماجرا میباشد. البته تلاش مجدانه برای رفع نگرانیهای غرب، ثمرهای بهتر از این نیز نخواهد داشت.
@basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_هفتم
🔺 طرح مسئله:
- بنابر مدعای اعضای گروه مذاکره کننده، آیا براستی مذاکرات منتهی به برجام و متن این توافق، براساس «بی اعتمادی» به آمریکا انجام و نگاشته شده است؟
(برای نمونه بنگرید به سخنان جناب وزیر امور خارجه در برنامه ی تلویزیونی "نگاه یک" - ۲۲ مهر ۹۶)
❇️ به منظور واکاوی این مدعای بزرگ برجامی، چند عرصه ی درون متنی را با یکدیگر به نظاره می نشینیم تا با تأمل و تعمق در آن ها بتوانیم میزان صحت یا سقم مدعای مذکور را بسنجیم.
⬅️ مؤلفه های برنامه ی هسته ای ایران:
براساس بند نخست از متن توافق ژنو (توافق ژنو، توافق مادر بوده و دو توافق لوزان و برجام بر پایه و اساس آن نگاشته شده اند)، مذاکره کنندگان کشورمان پذیرفته اند که مؤلفه ها و ابعاد فعالیت های هسته ای ایران تماما می بایست با طرف های مقابل (در رأس آن ها آمریکا) به توافق برسد، وگرنه ایران نمی تواند برنامه ی غنی سازی داشته باشد (a mutually defined enrichment programme). به عبارت دیگر، من بعد پیش فرض آن است که ایران هیچ حقی برای داشتن برنامه ی هسته ای ندارد، مگر آن میزان که با طرف مقابل به توافق و تفاهم برسد. بنابرین، گفتمان و امیال طرف مقابل به طور رسمی مورد اصالت و اعتماد قرار می گیرد. این بدان معناست که از جانب مذاکره کنندگان ایران، اعتماد لازم در این زمینه به طرف آمریکایی برای اعطای سهم کافی به کشورمان وجود داشته است.
⬅️ وجود عبارات مبهم و تفسیرپذیر:
توافقی که مدعی حل یک منازعه ی طولانی است، قاعدتا نباید حاوی عباراتی باشد که می تواند منشأ مناقشات جدید گردد. این یکی از بدیهی ترین ویژگی های یک توافق عادی و معمولی است. برجام از این حیث، به هیچ وجه نمره ی قابل قبولی دریافت نکرده است، به طوری که دست کم در ۳۰ مورد، تعابیر مبهم و مشکک در متن به وضوح دیده می شود که عملا راه را برای تفاسیر یک جانبه و تحمیل مطالبات زیاده خواهانه از سوی غربی ها هموار می کند. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
nature - programme - exclusively peaceful -encouraging - concerns - full implementation - successful implementation - as appropriate - if appropriate - appropriate action - national laws - facilitate
⬅️ سازوکار حل اختلافات
سازوکار تعبیه شده در برجام برای حل اختلافات، بلاشک در طول تاریخ بشریت نه کم نظیر، بلکه «بی نظیر» است؛ "مکانیزم ماشه". براساس بند ۳۷ از این توافق، در صورت نقض صریح برجام از سوی آمریکا، حتی اگر ایران قصد شکایت و پیگیری آن را داشته باشد، پس از دوره ای معین، به جای آمریکا، این «ایران» است که مجازات خواهد شد، و این در حالی است که ایران کماکان باید به تعهدات خود عمل نماید!! به بیان روشن تر، ایران هیچ اهرم حقوقی ای به منظور اِعمال فشار به طرف های مقابل برای انجام تعهداتشان در اختیار ندارد و صرفا ناچار است به متعهد بودن آمریکا و اروپا به مُفاد برجام امیدوار باشد، اعتماد کند و دست به دعا بردارد!
🔰 اختتامیه
حسن ختام این قسمت از سلسله یادداشت های خلاف گویی های برجامی، جملاتی است از جناب ظریف که از معمای اعتماد یا عدم اعتماد گروه مذاکره کننده به آمریکا پرده بر می دارد. در حالی که جان کری وزیر خارجه ی اسبق آمریکا صریحا بی اعتمادی کامل خود را نسبت به ایران ابراز می کند (او می گوید: Its not about trust. verify, verify, verify)، جناب آقای وزیر خارجه این چنین به امضا کننده ی سند حمله ی اتمی به ایران (اوباما) ادای احترام کرده و قول وی را محترم می شمارد:
آقای ظریف در ۲۹ شهریور ۹۳ در مصاحبه با خبرنگار شبکه PBS آمریکا اظهار می کند: «ما محدودیت هایی را که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها با آن مواجه است درک می کنیم و همانطور که ما نمی پذیریم آن ها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آن ها نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند. ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمی کنیم، اگر اوباما به ما قول می دهد که کاری بکند، ما آن را می پذیریم و به قولش احترام می گذاریم». (خبرگزاری ایرنا - کد خبر: ۸۱۳۲۳۰۷۶)
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_هشتم
🔹خلاف گویی های برجامی ناظر به متن برجام در هفت قسمت تقدیم مخاطبان محترم شد. در ادامه خلاف گویی های خارج از متن برجام در سه عنوان تقدیم می شود.
🔺طرح مساله
🔹یکی از مشهورترین ادعاهای برجامی، ادعای مشهور دور شدن #سایه_جنگ با برجام است که ده ها بار از سوی شخص رییس جمهور، وزرا، اطرافیان و حامیانشان مطرح شده است. گرچه مقام معظم رهبری صریحا این ادعا را رد کردند و منتقدان برجام واقعیت این مساله را تبیین نمودند، اما این ادعا به مثابه ی یک دستاورد غیر قابل سنجش برای توجیه شکست های برجام مدام تکرار می شود.
#سه_سوال در این میان وجود دارد که با پاسخ به آن می توان تا حدی جلوی آسیب های دو قطبی تزریق شده ی جنگ-صلح به افکار عمومی و محاسباتشان را گرفت. در این قسمت به #سوال_اول پاسخ خواهیم داد:
🔴سوال اول: ادعای احتمال جنگ پیش از برجام از کی و توسط چه کسی آغاز شد؟
🔹این ادعا احتمالاً اولین بار در سخنان #رئیس_جمهور در همدان مطرح شد. وی مدعی شد: «بعد از ۲۳ ماه تلاش و مذاکره توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشته و امنیت واقعی را به این کشور بازگردانیم.»(۹۴/۶/۳)
🔹حسن روحانی کمی قبل از #انتخابات ریاست جمهوری و در دیدار نوروزی خود با جمعی از مسئولین کشور در ۱۴ فروردین۹۶، باز دوقطبی «جنگ یا برجام» را چنین مطرح کرد: « هدف ما از برجام این بود که سایه تهدید را از سر کشور برداریم و همچنین زنجیر تحریم های ظالمانه و تحمیلی را پاره کنیم که همه اینها.... تحقق یافت.»
🔹اخیرا نیز که برای همه اثبات شده برجام منافع اقتصادی نداشته، برخی از جمله دکتر ظریف هدف برجام را مسائل استراتژیک و امنیتی عنوان می کنند.
🔹کسانی که در داخل می گویند برجام سایه جنگ را دور کرد، این مدعای خود را مستند به اظهارات برخی مقامات غربی می کنند؛ مثلا روحانی اسفند ماه ۹۷ در رشت گفت: « رئیسجمهور فرانسه بهطور علنی و در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که در سال ۹۱، پنج کشور متفقا تصمیم به جنگ علیه ایران گرفتیم و وقتی انتخابات سال ۹۲ پیش آمد و شما روی کار آمدید شاهد تغییر شرایط بودیم؛ بنابراین از تصمیم خود دست نگه داشتیم.»
🔺دو نکته:
1⃣همانطور که می بینیم ادعای دور شدن سایه جنگ به واسطه ی برجام، بعد از توافق ژنو مطرح نشد؛ بلکه زمانی مطرح شد که دولت روحانی در کنترل شرایط اقتصادی و معیشت مردم ناموفق تر از دولت های قبلی ظاهر شد و منافع برجام هم هیچ از آب درآمد! با توجه به این نکته، یک تحلیل کلان می توان نسبت به این ادعا ارائه کرد:
🔸وقتی دولتی در اجرای #عدالت ناموفق باشد، برای اینکه اعتراض مردم را خاموش کند، می تواند یک عاملی مثل #ناامنی را پررنگ و خطرش را محتمل جلوه دهد و خود را «ناجی مردم» از ناامنی جا بزند. در این صورت مردم در برابر بی عدالتی سکوت می کنند؛ زیرا از یک عامل بزرگتر ترسیده اند. با استمرار بی عدالتی ها، آن دولت برای تداوم سکوت مردم بازهم ناامنی را محتمل تر جلوه می دهد و همین، عامل ادامه بی عدالتی خواهد بود. این سیره نحس آمریکایی ها در حکومت داری ست که برای استمرار حاکمیت ظالمانه ی خود بر ملت ها، ناامنی را با تقویت پنهانی گروه های تروریستی افزایش داده و خود را ناجی مردم معرفی می کنند. آقای روحانی نیز با ادعای سایه جنگ می خواهد از همان شیوه برای ساکت کردن مردم در مقابل رکود، تورم و ضعف دولت استفاده کند.
2⃣وقتی اظهارات غربی ها را بطور کامل بررسی کنیم، می بینیم ادعای آنان مبنی بر دور شدن جنگ، حاوی یک #اتهام_عمیق نسبت به جمهوری اسلامی ست که تکرار کنندگان داخلی این ادعا آن را پذیرفته اند؛
🔸جان کری در مراسم اعطای جایزه چتم هاوس ۲۰۱۶ به او و محمد جواد ظریف در آبان۹۵ می گوید: « این توافقنامه تضمین کرده است که برنامه هستهای ایران برنامهای کاملا صلحآمیز است و در نتیجه جهان امروز امن تر است. رئیس جمهور باراک اوباما و رئیسجمهور حسن روحانی...هر دو دیدگاهی برای یافتن راهکار سیاسی با هدف حل بحرانی داشتند که گزینه دیگر درباره آن جنگ بود.» این یعنی برنامه هسته ای ایران موجب ناامنی جهان شده و قدرت ها حق داشتند به ایران حمله نظامی کنند!!! و تکرار کنندگان این دروغ محض این ظلم آشکار را پذیرفته و در برجام زیر بار آن و ملزوماتش رفته اند!
🔸جان کری در جای دیگر(در تناقض با ادعاهای روحانی و ظریف) اعلام کرده بود که نه تنها آمریکا توانست در برجام تحریم ها را حفظ نماید، بلکه پرونده هسته ای ایران را نیز همچنان ذیل فصل هفتم منشور حفظ نمود و تاکید داشت که همه گزینه ها در آینده وجود خواهند داشت.
🔸صحبت های جان کری اگرچه احتمال گزینه نظامی پیش از برجام را رد نمی کند، اما حاوی حقایق تلخ تری ست. اینکه برجام هیچ تاثیری در دور کردن سایه جنگ نداشته است.
ادامه دارد...
✍رها عبداللهی
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_نهم
🔺طرح مساله
🔹یکی از مشهورترین ادعاهای برجامی، ادعای مشهور دور شدن #سایه_جنگ با برجام است که ده ها بار از سوی شخص رییس جمهور، وزرا، اطرافیان و حامیانشان مطرح شده است. گرچه مقام معظم رهبری صریحا این ادعا را رد کردند و منتقدان برجام واقعیت این مساله را تبیین نمودند، اما این ادعا به مثابه ی یک دستاورد غیر قابل سنجش برای توجیه شکست های برجام مدام تکرار می شود.
#سه_سوال در این میان وجود دارد که با پاسخ به آن می توان تا حدی جلوی آسیب های دو قطبی تزریق شده ی جنگ-صلح به افکار عمومی و محاسباتشان را گرفت. در این قسمت به #سوال_دوم پاسخ خواهیم داد:
سوال دوم: آیا قرار بود پیش از برجام به ایران حمله شود؟
🔹برای پاسخ به این سوال ابتدا باید پرسید آیا آمریکا علیه ایران اقدام نظامی خواهد داشت؟
✅اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران، نیازمند الزاماتی است:
1⃣عدم توانایی ایران برای پاسخ متناسب و متقابل به حمله
2⃣بدست آوردن پیروزی سریع در برابر ایران
3⃣ تضمین امنیت اسرائیل در صورت حمله به ایران
4⃣تامین منافع حیاتی آمریکا (انتقال انرژی) پس از حمله به ایران
5⃣ نابودی محور مقاومت به عنوان قطع بازوان قدرتمند منطقهای ایران
6⃣ محاسبه پذیر نمودن سطوح قدرت بازدارندگی ایران
✅کاخ سفید می داند ایران توانایی پاسخ دارد و شکست آن براحتی نخواهد بود و امنیت اسرائیل نخستین نقطه مورد هدف موشک ها در صورت تهدید نظامی ست و انتقال انرژی در خلیج فارس با چالش جدی مواجه خواهد شد و...با این تفاسیر محاسبات آنان برای تصمیم به حمله علیه ایران بی نتیجه خواهد بود.
✅بارها از کارشناسان و سیاسیون آمریکایی شنیده شده که به انحاء مختلف مخالفت خود را با اقدام نظامی علیه ایران اعلام کرده اند. مرکز پژوهش کنگره آمریکا مطرح کرد: «هرگونه تنش بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تبعات بسیار سنگینی را برای اقتصاد جهان و بهویژه آمریکا خواهد داشت.»
✅مسوولان پنتاگون از جمله سرپرست آن می گویند که بهیچ وجه قصد حمله نظامی به ایران را ندارند.
✅آمریکا برای اقدام نظامی حمایت متحدانش را نداشت. اوباما بعد از توافق ژنو گفت:« اگر این توافق را نمی کردیم، ایران را در صندلی راننده می نشاندیم. فکر می کنم در آن صورت تحریم ها فرو می ریخت و نتیجه ای عاید ما نمی شد. از این رو ایران به بخشی از آن پنجاه و شش میلیارد دلار می رسید و اقتصادش به هر حال به سمت بهبودی می رفت.» این صحبت های اوباما نشان می دهد که متحدان آمریکا در صورت استمرار تحریم ها نیز حاضر به ادامه ی حمایت نبودند؛ چه برسد به مداخله در جنگ!
✅آمریکایی ها می دانند که در صورت حمله ی نظامی به کشورمان، مردم و گروه های سیاسی ایران تمام اختلاف نظرها را کنار گذاشته و علیه آمریکا متحد می شوند و این هرگز به نفع آمریکا نیست.
✍رها عبداللهی
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_نهم
🔺طرح مساله
🔹یکی از مشهورترین ادعاهای برجامی، ادعای مشهور دور شدن #سایه_جنگ با برجام است که ده ها بار از سوی شخص رییس جمهور، وزرا، اطرافیان و حامیانشان مطرح شده است. گرچه مقام معظم رهبری صریحا این ادعا را رد کردند و منتقدان برجام واقعیت این مساله را تبیین نمودند، اما این ادعا به مثابه ی یک دستاورد غیر قابل سنجش برای توجیه شکست های برجام مدام تکرار می شود.
#سه_سوال در این میان وجود دارد که با پاسخ به آن می توان تا حدی جلوی آسیب های دو قطبی تزریق شده ی جنگ-صلح به افکار عمومی و محاسباتشان را گرفت. در این قسمت به #سوال_دوم پاسخ خواهیم داد:
سوال دوم: آیا قرار بود پیش از برجام به ایران حمله شود؟
🔹برای پاسخ به این سوال ابتدا باید پرسید آیا آمریکا علیه ایران اقدام نظامی خواهد داشت؟
✅اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران، نیازمند الزاماتی است:
1⃣عدم توانایی ایران برای پاسخ متناسب و متقابل به حمله
2⃣بدست آوردن پیروزی سریع در برابر ایران
3⃣ تضمین امنیت اسرائیل در صورت حمله به ایران
4⃣تامین منافع حیاتی آمریکا (انتقال انرژی) پس از حمله به ایران
5⃣ نابودی محور مقاومت به عنوان قطع بازوان قدرتمند منطقهای ایران
6⃣ محاسبه پذیر نمودن سطوح قدرت بازدارندگی ایران
✅کاخ سفید می داند ایران توانایی پاسخ دارد و شکست آن براحتی نخواهد بود و امنیت اسرائیل نخستین نقطه مورد هدف موشک ها در صورت تهدید نظامی ست و انتقال انرژی در خلیج فارس با چالش جدی مواجه خواهد شد و...با این تفاسیر محاسبات آنان برای تصمیم به حمله علیه ایران بی نتیجه خواهد بود.
✅بارها از کارشناسان و سیاسیون آمریکایی شنیده شده که به انحاء مختلف مخالفت خود را با اقدام نظامی علیه ایران اعلام کرده اند. مرکز پژوهش کنگره آمریکا مطرح کرد: «هرگونه تنش بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تبعات بسیار سنگینی را برای اقتصاد جهان و بهویژه آمریکا خواهد داشت.»
✅مسوولان پنتاگون از جمله سرپرست آن می گویند که بهیچ وجه قصد حمله نظامی به ایران را ندارند.
✅آمریکا برای اقدام نظامی حمایت متحدانش را نداشت. اوباما بعد از توافق ژنو گفت:« اگر این توافق را نمی کردیم، ایران را در صندلی راننده می نشاندیم. فکر می کنم در آن صورت تحریم ها فرو می ریخت و نتیجه ای عاید ما نمی شد. از این رو ایران به بخشی از آن پنجاه و شش میلیارد دلار می رسید و اقتصادش به هر حال به سمت بهبودی می رفت.» این صحبت های اوباما نشان می دهد که متحدان آمریکا در صورت استمرار تحریم ها نیز حاضر به ادامه ی حمایت نبودند؛ چه برسد به مداخله در جنگ!
✅آمریکایی ها می دانند که در صورت حمله ی نظامی به کشورمان، مردم و گروه های سیاسی ایران تمام اختلاف نظرها را کنار گذاشته و علیه آمریکا متحد می شوند و این هرگز به نفع آمریکا نیست.
✍رها عبداللهی
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_دهم
🔺طرح مساله
🔹ادعای مشهور دور شدن #سایه_جنگ با برجام
#سه_سوال در این میان وجود دارد که با پاسخ به آن می توان تا حدی جلوی آسیب های دو قطبی تزریق شده ی جنگ-صلح به افکار عمومی و محاسباتشان را گرفت. در این قسمت به #سوال_سوم پاسخ خواهیم داد:
سوال سوم: آیا برجام توانایی پیشگیری از وقوع حمله نظامی را دارد؟
1⃣در سال ۹۲ نه امکان آغاز «جنگ» نظامی علیه ایران وجود داشت(به دلایلی که در قسمت قبل ذکر شد)، و نه آمریکا بیش از این می توانست چیزی به «تحریم»ها بیفزاید؛ زیرا اساسا و عملا آمریکا هر مقدار تحریم که در چنته داشت تا سال ۹۲ اعمال کرده بود.
2⃣عرصه بین الملل، عرصه آنارشیسم، بی اعتمادی و سوءظن است. کشورهای قدرتمند قادرند براحتی از جنگ به عنوان ابزار سیاست خارجی خود استفاده کنند و کشور و یا کشورهای دیگری را مورد حمله قرار دهند؛ بدون اینکه مرجع قانونی و مقتدری بتواند جنگ را از سر کشورها بدور نگه دارد. در چنین دنیایی مهمترین وظیفه واحدهای سیاسی برای تضمین بقاء و ادامه حیات خود این است که علاوه بر هوشیاری و تاکید براصل بی اعتمادی و سوءظن در عرصه بین المللی، به تنهایی امنیت خود را تأمین کنند؛ پس هیچ توافق بین المللی نمی تواند مانع جنگ شود.
3⃣اگر صرف بهکارگیری مذاکره، قادر بود سایهی جنگ از سر کشوری دور کند، چرا این اتفاق در لیبی، عراق و شوروی نیفتاد که آمریکا پس از مذاکرات طولانی گرفتار جنگ و فروپاشی از طرف آمریکا شدند؟
4⃣براستی اگر مذاکره نکردن یا عدم توافق در مذاکره موجب اقدام نظامی غربی ها علیه کشورمان بود، پس چگونه است که با وجود حضور آمریکا در گفتگوهای گروه ۱+۵ با ایران از سال ۸۷ و عدم حصول هیچ گونه توافقی (به سبب مقاومت و ابتکار تیم مذاکره کننده ی ایران)، هیچ ائتلافی برای حمله به ایران صورت نگرفت؟
5⃣آمریکا در محدوده زمانی سال های ۹۰ تا ۹۲ که داعش در سوریه و عراق، و نیز عربستان سعودی در یمن دست برتر را در معادلات داشتند و پیروزی های بزرگ و تاریخی کنونی به دست نیامده بود و همچنین روابط استراتژیک ایران با روسیه به هیچ روی در سطح فعلی نبود، می توانست از گزینه ی نظامی استفاده کند، اما این کار را نکرد.
6⃣ادعای دور شدن سایه جنگ به وسیله ی برجام گاهی مستند به این ادعاست که برجام موجب خروج ایران از فصل هفت منشور سازمان ملل متحد شده است که در قسمت پنجم خلاف گویی های برجامی بطور کامل پاسخ داده شد که این ادعا سالبه به انتفاء موضوع است و ایران هیچگاه ذیل کلیت فصل ۷ (من جمله بند ۴۲) نبوده است که اکنون خارج شده باشد.
🔺برجام خود عامل نزدیک شدن سایه جنگ بود. دست کم به سه علت:
1⃣تخلیه کشور از یکی از توانایی های استراتژیک یعنی ذخایر اورانیوم به موجب برجام
2⃣رژیم سخت گیرانه ی بازرسی تحت عنوان « بازرسیهای هر مکان و هر زمان» در بند Q ضمیمهی ۱ برجام که از امنیت کشور می کاهد.
3⃣نمایش انفعال دولت در مقابل آمریکا که آنها را برای ستاندن امتیازات بیشتر تحریص می کند. یکی از نمونه هایی که برای انفعال می توان ذکر کرد (متاسفانه نمونه ها فراوان است) همین ادعای دور شدن سایه جنگ با برجام است که روحانی از قول اولاند نقل می کند. اساساً یکی از قواعد مسلم در روابط بین الملل این است که اگر می خواهید وقوع جنگ بر کشور را نزدیک نمایید، به دشمن امتیاز دهید و اگر می خواهید تحمیل جنگ بر کشور را دور نمایید، در مقابل او مقاومت نمایید و به او امتیاز ندهید.
✅در پایان باید گفت واضح و مبرهن است که تنها عامل دوری سایه جنگ طی سی سال گذشته تدابیری بود که موجب تقویت مؤلفههای قدرت ملی شد و صرف دیپلماسی هرگز در نظام بین المللی تضمینی برای امنیت یک کشور نبوده است.
✍رها عبداللهی
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_یازدهم
🔺 طرح مسئله:
- برخی افراد در مقام برشمردن دستاوردهای سلبی توافق برجام، مدعی خروج ایران از «انزوای بین المللی» به واسطه ی این توافق هستند. می خواهیم بدانیم که مدعای منزوی بودن ایران پیش از برجام مدعای صحیح و قابل اعتنایی است یا خیر؟
(برای نمونه بنگرید به ◀️ ایسنا - ۲۷ تیر ۹۸ – کدخبر: ۹۸۰۴۲۶۱۳۹۱۰)
❇️ برای بررسی و واکاوی این مدعا، دو عرصه را مورد کنکاش قرار می دهیم.
⬅️ برنامه ی هسته ای ج.ا.ایران:
با وجود تلاش های چندین و چند ساله، فراوان و فرسایشی غرب در اتهام زنی، دیپلماسی عمومی و جنگ رسانه ای علیه برنامه ی هسته ای کشورمان، اکثریت قاطع حاکمیت ها و ملل دنیا، به مناسبت های مختلف حمایت خود را از برنامه ی هسته ای ایران ابراز داشته، و ضمن محق دانستن ایران در داشتن حق غنی سازی، فعالیت های هسته ای ما را صلح آمیز و سالم می دانند.
✅ نمونه: شانزدهمین نشست جنبش غیرمتعهدها در شهریور ماه ۹۱ در تهران برگزار شد؛ یعنی درست در زمان اوج تحریم ها و فشارها. با این حال، در بیانیه ای که در پایان نشست به تأیید «تمامی» اعضای جنبش عدم تعهد رسید، حقوق هسته ای کشورمان ذیل معاهده ی ان پی تی صراحتا از سوی ۱۲۰ کشور دنیا به رسمیت شناخته شد. این یعنی انزوا؟ ناگفته نماند که براساس آیین نامه ی داخلی، تمامی بیانیه های این جنبش برای تصویب به اجماع همه ی اعضا نیازمند می باشد.
اما به هر روی از نگاه عده ای، این حمایت های گسترده فاقد ارزش تعیین کننده و مهمی است؛ همان ها که جامعه ی جهانی را منحصر در چند قدرت غربی می دانند.
⬅️ قطعنامه های شش گانه شورای امنیت:
از مرداد ۸۵ تا خرداد ۸۹، شش قطعنامه ی شورای امنیت علیه برنامه ی هسته ای ج.ا.ایران به تصویب رسید. گرچه هیچیک از قطعنامه های یادشده ذیل کلیت فصل هفتم منشور صادر نشده بود، اما ذیل بند ۴۱ بودن این قطعنامه ها، بین المللی شدن الزام آن ها را در پی داشت. حال می خواهیم ببینیم کشورهای دنیا چه میزان به اجرای قطعنامه های تحریمی علیه فعالیت های هسته ای کشورمان پایبند بوده اند.
با توجه به ساختار غیرعادلانه ی حاکم بر شورای امنیت سازمان ملل (حق وتو)، حاکمیت های دنیا به خوبی می دانند که این قطعنامه ها اساسا مطابق با میل و منافع ۵ عضو دائم این شورا صادر یا رد می شود و طبیعتا موازین حقوق بین الملل در آن حرف اول و آخر را نمی زند. لذاست که نگاه اکثریت قاطع کشورهای دنیا به قطعنامه های شورای امنیت، نگاه به اسنادی منصفانه و معتبر نیست.
ضمانت اجرایی این قطعنامه ها فقط زمانی است که اراده ی سیاسی قوی برای اجرای آن توسط آمریکا و چند کشور مهم دیگر وجود داشته باشد. کشورهای دیگر دنیا نیز وقتی این اراده ی سیاسی را نبینند، قطعنامه ها را چندان جدی نخواهند گرفت. کمیته ی تشکیل شده توسط قطعنامه ی ۱۷۳۷، ۵ سال پس از تشکیل، در گزارشی اذعان داشت: «۱۲۴ کشور جهان حتی حاضر نیستند یک گزارش یک صفحه ای درباره ی نحوه ی اجرای تحریم های وضع شده علیه ایران به شورای امنیت ارسال کنند». جالب آنکه از ۶۶ کشوری هم که تا سال ۲۰۱۱ گزارش هایی به کمیته ی تحریم ها ارسال کرده اند، بیش از ۸۰ درصد گزارش ها اعلان هایی یک صفحه ای است از اینکه موارد قطعنامه به دستگاه های آن دولت اطلاع رسانی شده است یا در آن کشور موردی از نقض تحریم های ایران که نیازمند برخورد یا رسیدگی باشد وجود نداشته است. (۱)
🔘 سخن پایانی:
صد البته که پوزیتیویست بودن خوب نیست، اما گاهی لازم آید که پوزیتیویستی سخن گفت. این مدعا که "ما پیش از حصول برجام در انزوای بین المللی به سر می بردیم"، یک سخن بسیار کلی است، و هر چه یک کلام کلی تر باشد طبیعتا ابهام آن نیز بیشتر است. اگر حامیان برجام درصدد برشمردن دستاورد برای این توافق هستند، لازم است توجه نمایند که این دستاوردها باید کاملا قابل اندازه گیری و متریک باشد. به طور مثال زمانی که ادعا می شود کشور ما پیش از برجام منزوی بوده است، دقیقا باید مشخص شود که جزئیات این مدعا چیست؟ بر فرض انزوا، چه ضررهایی بر ما متحمل شده یا بر فرض خروج از انزوا، چه منافعی عایدمان گشته است؟
(۱): کتاب گزارش ناخوانده از سرانجام یک مسیر - ص ۴۹۳
http://eitaa.com/basiratesiyasii