eitaa logo
بصیرت زمان1
76 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
9.3هزار ویدیو
65 فایل
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم تا قومی خود را تغییر ندهند خداوند سرنوشت آنان را تغییر نمیدهد. جهت ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/ensanam66_Arezoost
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رادار انقلاب
پاسخ: ✅در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد. بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد(ص) خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم(ص) درس است و خواندن ندارد لذا از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه از روی متن؛ و پيامبر اكرم(ص) نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش نشده به او داشته باشد. استاد مرحوم علي دواني در تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر(ص)خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را كند و آن را به زبان آورد. ولي چون پيغمبر(ص)در كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم 📚 پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، ص132. 📚عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ج1، ص283. 📚دواني، علي، تاريخ اسلام، ص۱۰۸ http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢هر كسي رو توي قبر خودش مي گذارند مگه نه؟؟ ✅در قرآن آمده است که هركس كار شايسته‌اي كند به سود خود او و هركس كار بدي مرتكب شود، به زيان خود اوست. از سوی دیگر لزوم مسئوليت هرفرد در برابر اعمالش در قیامت، نشان‌دهنده اصل آزادي و اختيار انسان در است؛ از این رو وجوب امر به معروف و نهی از منکر، و وادار کردن افراد به اجرای دستورات دینی با آزادی و مسئولیت اخروی انسان‌ها سازگاری ندارد. برخورداری از جزء حقوق طبیعی هرفرد به شمار می‌رود. امّا مسلم است كه آزادي انسان‌ها نمي‌تواند مطلق و نامحدود باشد؛ زيرا بودن آزادي افراد به هرج و مرج، اختلال و اختلاف می‌انجامد و منافع جمعی و فردی را تباه می‌کند. بنابراين، آزادي افراد به ناچار بايد با نظامی از قوانين و مقررات و مقید شود. هر نظام سياسي بر اساس مباني و اصول حاكم بر آن، قوانيني را در نظر مي‌گيرد كه آزادي افراد بر اساس آن محدود می‌شود. انسان‌ها دارای اجتماعیاند، از اینرو در جامعه، تأثیر اندیشهها، اخلاق و رفتار دیگران قرار دارند. در عرصه‌ی عمومی جامعه چيزي به عنوان «ضرر و زيان فردي» وجود ندارد و هرضرر فردي اين را دارد كه به صورت يك «زيان اجتماعي» در آيد؛ از این رو فرمان میدهد که همه افراد، با نظارت فراگیر خویش در قلمرو عمومی و مشاع جامعه، برای حفظ و تقویت بهداشت روانی، اخلاقی و معنوی جامعه کوشش کنند. وجوب امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز تأیید و تأکید بر همین دریافت عقلی و عقلایی نیست! البته باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر به رفتارهای افراد در حوزه عمومی جامعه دارد و حریم خصوصی و رفتارهای پنهانی آنان را شامل نمی‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢تناقض در قرآن بر اساس تعداد شرق و غرب از موارد در قرآن این است که یک بار از يك و يك غرب (شعراء/ 28)، یاد می کند، بار دیگر از دو شرق و دو غرب (الرحمن/ 17) و در آیه ای دیگر به وجود چندين شرق و چندين غرب (معارج/40) اشاره می کند. هر یك از قرآن در باره مشرق و مغرب که به صورت مفرد(بقره/115)، تثنیه(الرحمن/17) و جمع(معارج/40) آمده، اشاره به نكتهای است و آن اینكه خورشید، هر روز از نقطه‌ تازهای طلوع و در نقطه‌ تازهای غروب میكند؛ بنابراین به تعداد روزهای سال، و مغرب داریم. از سوی دیگر، در میان همه‌ مشرقها و مغربها، دو مشرق و دو مغرب ممتاز است كه یكی در آغاز تابستان، یعنی اوج خورشید در مدار شمالی و یكی در آغاز زمستان یعنی حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی است (كه از یكی تعبیر به مدار رأس و از دیگری تعبیر به مدار رأس جدی میكنند). این در عین دلالت بر متعدّد بودن محل طلوع و غروب خورشید، به كروی بودن زمین نیز اشاره دارند؛ زیرا اگر زمین كروی باشد، طلوع كردن و تابیدن بر هر جزئی از اجزای كره‌ زمین مستلزم غروب از جزء دیگر آن است و در این صورت تعدّد مشرقها بدون هیچ گونه تكلّف و زحمت، روشن و واضح میگردد، ولی در غیركروی بودن زمین، تعدّد مشرقها و مغربها كه از آیه استفاده میگردد قابل درك و فهم نیست؛ زیرا مسطّح بیش از یك شرق و یك غرب ندارد. هم‌چنین اختلاف دلالت بر كرویت زمین میكند و آن را مشارق و مغارب متعدّدی است. چنانكه از حضرت علی ع روایت ‌شده كه فرمود: «خورشید سیصد و شصت مشرق و سیصد و شصت دارد، از آن نقطهای كه امروز طلوع كرد دیگر نمیكند تا سال بعد در همان روز». «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»، ممكن است به مشرقها و مغربهای مختلف مكانی اشاره داشته باشد؛ چرا كه كرویت زمین سبب میشود كه به تعداد مناطق روی آن، مشرق و مغرب وجود داشته باشد؛ یا اشاره به و مغربهای زمانی باشد، زیرا میدانیم كه حركت زمین به دور سبب میشود كه هرگز دو روز پشت سر هم خورشید از یك نقطه طلوع و غروب نكند.این تفاوت مشرقها و كه با نظم بسیار دقیق و حساب شدهای انجام میگیرد، از یك سو سبب پیدایش فصول چهارگانه‌ سال و از سوی دیگر، باعث تعدیل حرارت و در سطح زمین میگردد؛ هم‌چنین زندگی انسانها و حیوانات و را سروسامان میبخشد. 📚تفسیر نمونه، ج 25، ص 45 -46. 📚البیان، ص 75 ـ 76. 📚تفسیر خسروی، ج 5، ص382. 📚 تفسیرالمیزان،ج20، ص36. 📚پیام قرآن، ج 21، ص 194. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢شبهاتی در مورد واژه بین ملی گرایان مطرح می شود و از آن در مورد اسلام سوء استفاده می کنند اصلا واژه سید که به فرزندان حضرت زهرا اطلاق می شود از آمده است و چرا آنان را به این نام می خوانند؟ كلمه ‏ى «سيد» در اصل به معناى كسى است كه صاحب مجد و عظمت است. و به همين اعتبار، نسل پيامبر اسلام را سيد مى ‏گويند. از سخنان ابن شهر آشوب به دست مى ‏آيد كه در قرن ششم هجرى قمرى كلمه رواج كامل داشت و اولاد پيامبر را سيد مى ‏گفتند. تحقيقات نشان مى‏ دهد كه در قرن چهارم و پنجم كلمه «سيد» به همراه قرينه بر پيامبر اطلاق مى‏ شد و در قرن ششم بدون قرينه استعمال مى‏ گرديد. در عصر حاضر، در ايران به بنى هاشم سيد مى‏ گويند و به غير آن به كسى سيد نمى‏ گويند. در كسانى را كه از طريق امام حسين به پيامبر مى ‏رسند، سيد مى ‏گويند. در عموم مردم را سيد مى‏ گويند و در آنجا كلمه سيد دلالت بر هاشمى بودن ندارد. در عهد صفوى به اولاد پيامبر كلمه‏ ى ميرزا را اطلاق مى ‏كردند ولى در زمان ما ميرزا دلالت بر بودن ندارد . 📚جامع الأنساب، آيت ‏الله روضاتى، ج 1، ص 32 مامقانى مى ‏نويسد: « در غير حجاز سيد به بنى هاشم و بنى عبدالمطلب اطلاق مى ‏شود. در كشورهاى عربى شيعيان اين كلمه را به اولاد هاشم و عبدالمطلب مى ‏كنند ولى غير شيعه در معناى لغوى آن بكار مى ‏برند، 📚علم النسب، ج 1، ص 144. امروزه از حضرت زهرا سلام الله علیها با تعبیر سید یا سادات یاد می شود چرا آنان منسوب به پیامبر گرامی هستند و در روایات متعددی دستور به اکرام و احترام آنان به خاطر پیامبر گرامی داده شده است ، تعبیر نیز نوعی و احترام آنان است . 📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17 البته گرامی نیز باید توجه کنند که صرف انتساب آنها به پیامبر گرامی و حضرت زهرا سلام الله علیهما بهشتی شدن آنها نمی شود و نباید از دیگران نسبت به خود سوء استفاده کنند . در آمده است ؛ «زيد بن موسى بن جعفر عليه السّلام در مدينه كرد، گروهى را آتش زد و گروهى را به قتل رسانيد. بدين لحاظ او را زيد النار ناميدند. مأمون فرستاد تا او را گرفتند و اسير نمودند و نزد مأمون بردند، داد: وى را نزد امام رضا عليه السّلام ببريد.ياسر مى ‏گويد: وقتى زيد به حضور حضرت رضا آمد امام به او فرمود: اى زيد... تو اين طور گمان مى ‏كنى كه اگر خداوند را معصيت كنى داخل خواهى شد و موسى بن جعفر هم‏ اطاعت پيشه كند و داخل بهشت شود، آنگاه تو نزد خداوند از آن بزرگوار باشى؟ ✅ به خداوند سوگند كسى از ما نزد خداوند به نخواهد رسيد مگر به اطاعت نمودن پروردگار، ولى تو گمان مى ‏كنى كه اگر عصيان بورزى به اين مقام خواهى رسيد؟! زيد در جواب حضرت رضا گفت: من هم برادر و پسر پدر تو مى ‏باشم. امام رضا فرمود: آرى، تو مادامى برادر من خواهى بود كه خداوند را اطاعت نمايى. حضرت نوح گفت: پروردگارا! پسر من هم از اهل من مى‏شود، وعده تو حق و تو بهترين حكم‏ كنندگان بود. خداوند حكيم فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست، او معصيت كار است. خداوند او را براى اينكه مرتكب معصيت شد از اهل ندانست. 📚عیون الاخبار ج 2 ص 234 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 به دستور علی امام شیعیان مردم بخاطر قتل عام شدند!؟ با این وجود چرا ایرانیان خود را غلام علی میدانند؟ پاسخ چیست؟ ✅آنچه که در تاریخی در باره ی شورش مردم ذکر شده است، با ادعای در این تفاوت اساسی دارد. زیرا معتبر اشاره ای به کشتار یا حتی دستور کشتن افراد به زیاد بن ابیه ننموده اند؛ بلکه جالب است بدانیم در منابع یاد شده سخنی خلاف این مدعا مطرح است. برای روشن شدن مطلب به چند منبع تاریخی از این واقعه اشاره می نماییم. ✅بنابر نقل طبری، ابن اثیر، ابن خلدون، ابن کثیر و.... زمانی که ابن حضرمی کشته شد، اهل فارس و کرمان سر به شورش برده و خود را بیرون راندند. حضرت علی(ع) در این مورد که چه کسی را برای سروسامان دادن به روانۀ آن منطقه کند با برخی به مشورت نشست. یکی از یاران حضرت به نام جاریة بن قدامه، زیاد بن ابیه را برای این پیشنهاد داد. حضرت علی(ع) نیز با پذیرش این پشنهاد به ابن عباس دستور داد تا فارس را به زیاد سپرده و او را به همراه سپاهی به آن ناحیه روانه سازد. زیاد پس از حضور در فارس و بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی و با سیاست زیرکانه ای که به کار بست، توانست بدون جنگ و خونریزی بر مسلّط شود. منابع یاد شده تصریح دارند که زیاد با مردم آن سامان با و رعایت امانت رفتار نمود. 📚تاریخ الطبری، ج 5، ص 138 الکامل، ج 3، ص 382 ✅بنابر این، در پاسخ به این با استفاده از گزارش فوق باید به دو نکته ی اساسی کرد: نخست این که، زیاد بن ابیه در تسلّط بر فارس نه تنها با شورشیان آن نجنگید، بلکه با زیرکی و استفاده از روش های مسالمت آمیز توانست بر اوضاع به هم ریخته آن سامان چیره شود. ✅نکته دیگر، در باره ی تشبیه زیاد بن ابیه به انوشیروان است. باید گفت آنچه از گزارش های تاریخی استفاده می شود آن است که تشبیه نمودن زیاد به توسط مردمان فارس -بر خلاف ادعای در این پرسش- به جهت نرمش، مدارا و او بوده است 📚البدایة و النهایة، ج 7، ص320 المنتظم، ج 5 ،ص 159 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢‌نظر امام‌صادق در مورد و سخن گفتن پدرش امام باقر با مارمولک!! ✅ابتدا متن را بخوانید: از امام صادق در مورد مارمولک پرسیدم گفت: پلید است و همه انواعش از حیواناتی به شمار می روند که شده اند پس چون آن را کشتی غسل کن سپس امام صادق گفت : پدرم در حجر اسماعیل نشسته بود و مردی با وی بود که با پدرم صحبت می کرد ٬ ناگاه مارمولکی را دید که با زبانش صدایی بر می آورد ٬ پدرم گفت: آیا می دانی که این مارمولک چه می گوید؟ آن مرد پاسخ داد: خیر نمی دانم چه می گوید. پدرم گفت: او می گوید: به خدا قسم اگر عثمان (خلیفه سوم) را دهید تا هنگامی که این مرد (امام باقر) از اینجا برخیزد من علی [بن ابی طالب] را دشنام خواهم داد آنگاه (امام صادق) گفت: پدرم فرمود: هیچ یک از بنی امیه نمی میرند مگر آنکه به صورت مسخ می شود. 🔵بررسی و حدیث: ✅درباره برخی از راویان این روایت تردیدهای جدی وجود دارد که عبارتند از: 1 - عبدالله بن طلحه (النهدی) که هیچیک از رجال شناسان شیعه به وثاقتش نکرده اند( خویی، معجم رجال الحدیث- چاپ 23 جلدی، ج10 ، ص226) 2 - صالح بن ابی حماد رازی} که نجاشی درباره اش گفته است: روایاتش گاهی قابل تایید و گاهی غیرقابل تاییدند ( رجال النجاشي ص : 198 ) از نظر نیز علمای شیعه فتوا به واجب بودن غسل پس از کشتن مارمولک نداده اند بنابراین علمای شیعه به محتوای این روایت اعتنای چندانی نداشته اند و به دیده به آن می نگریستند. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59