eitaa logo
بصیر
1.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیر
📹 ببينيد| مصیبت و حماسه حضرت اُم‌البنین از نظر رهبر انقلاب         https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi        ┄┅══✼♡✼══┅┄
بصیر
عزاداري رزمندگان گردان حضرت علی اصغر(ع)لشکر ۱۰ سیدالشهداء(ع)،محرم ۱۳۶۴/شوش دانیال .شهدایی✋ 🍃🌹🌹🍃 🍃🌸@sohada.sharmandam🌸🍃
بصیر
╔═...💕💕...══════╗ 🍃 از زخـم هر شهیـد ندا مے‌شود بلند ‌ اے التیامِ زخم شهیدان ! بیا بیا... 💔 ╚══════...💕💕...═╝         https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi        ┄┅══✼♡✼══┅┄
بصیر
👈لبخندی از جنس شهدا 🔸برای شروع یک روز خوب 🌷شهید جواد محمدی🌷 🔸شادی روحش. صلوات                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
حدیث روز جمعه 29 / 6 / 97 نبی اکرم صلی الله علیه و آله: خداوند دوستدار کسی است که حسین را دوست بدارد اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّ حُسَینا بحار ج43 ص261         https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi        ┄┅══✼♡✼══┅┄
👈پای‌درس_علی (ع) 🔹لزوم تلاش رهبران در اصلاح جامعه کیهان/ 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
نجف آباد اصفهان که بودیم یه پیرزن سراغ حاج احمد رو می گرفت وقتی حاجی برا سر کشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو رفت... یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر ️می گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده. بعد فهمیدیم پسر پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان. اما حاج احمد بخشی از ارثیه ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده تا ديه رو پرداخت کنن و اینجوری پسر پیرزن آزاد میشه. 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
خون شهید، جاذبه‌ے خاڪ را خواهد شڪست؛ و ظلمت را خواهد درید؛ و معبرے از نور خواهد گشود؛ و روحش را از آن، به سفرے خواهد برد ڪه براے پیمودن آن، هیچ راهے جز شهادت وجود ندارد 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
مادرم گفت برو روضه جلا میگیری چای آنجا بخوری جام بلا میگیری پدرم گفت اگر نوکر خوبی باشی عاقبت تذکره کرببلا میگیری ❤️السلام و علیک یا ابا عبدالله❤️         https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi        ┄┅══✼♡✼══┅┄
بصیر
👈روزنامه آمریکایی"کریستیان ساینس مانیتور 🔴آیت الله خامنه ای چند ویژگی دارد. 1⃣اولا درهفته حداقل دو یا سه کتاب میخواند 2⃣درشبانه روز بیش از سه یا چهار ساعت نمیخوابد 3⃣ازحدود ده سال پیش هم روش استفاده از اینترنت را آموخته وگاهی از آن استفاده میکند 4⃣هر از چندگاهی برای زیارت جمکران به قم میرود 5⃣ایشان معتقد است جنگ آتی حتمی و بین حق و باطل،حزب الله وحزب الشیطان خواهد بود 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش واقعیت مجازی لحظه شهادت حضرت ابوالفضل (ع)         https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi        ┄┅══✼♡✼══┅┄
بصیر
سربازان رژیم صهیونیستی 😂 همشون توی ماشین بودن یکیشون دستش خورده اشک‌آور شلیکن کرده 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای این قسمت: کربلای شلمچه 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
حدیث روز شنبه 97/6/31 امام صادق (ع): همه ے ما اهل بیت ڪشتی نجاتیم؛ اما ڪشتی جدم حسین ع وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است 📚 بحار، ج ۲۶، ص ۳۲۲                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
👈لبخندی از جنس شهدا 🔸برای شروع یک روز خوب 🌷شهید علاء حسن نجمه🌷 🔸شادی روحش. صلوات                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
با این طرز خوابیدنت تکلیف روزهای تاریک ما را روشن کردی … ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi    ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
طنزیم😇😇😇 💠حکایت عباس ریزه😇 🔸من برای خودم کسی هستم. امافرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» عباس_ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق_بمکم!» 🔹وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم! » چند لحظه ای مناجات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. 🔸عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. 🔹 وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. اما وقتی چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو. 🔸فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟  پس واسه چی وضو گرفتی؟» عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم را بگیرم!» 🔹فرمانده با چشمانی گرد_شده گفت😳: «حال کی را؟» عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز_شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»😂😂 🔸فرمانده چند لحظه باحیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده_شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یک هو فرمانده زد زیر خنده و گفت😂: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم.» 🔹عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز_شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان صلوات!»😂😂   بزن بسیجی 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
🔸قصه ما به سر رسید... دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست التماس دعا ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi    ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
💠سرنوشت گردان حنظله 🌷یکی از حزن انگیزترین و در عین حال حماسی ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است؛ ٣٠٠ تن از رزمندگان این گردان درون یکی از کانال ها به محاصره ی نیروهای در می آیند. آنها چند روز و صرفاً با تکیه بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه می دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و با عطش مفرط به شهادت🕊 می رسند. 🌷ساعت های آخر️ مقاومت بچه ها در کانال، بیسیم_چی گردان حنظله حاج_همت را خواست. حاجی آمد پای بی سیم و گوشی را به دست گرفت. صدای ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که می گوید: احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بی سیم دارد تمام می شود. عراقیها عن قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم. 🌷حاج همت که قادر به محاصره ی تیپ های تازه نفس دشمن نبود، همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: بی سیم را قطع نکن... حرف بزن. هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع_نکن. صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت: سلام ما را به امام برسانید. از قول ما به امام بگویید: همانطور که فرموده بودید حسین_وار مقاومت کردیم، ماندیم و تا آخر جنگیدیم✊. راوى: رزمنده_سعید_قاسمی ┄┅══✼♡✼══┅┄ 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
🌴 به ياد عصر عاشورا ⭕️ 🌷دو تانك دشمن خلاف آن سمتى كه من تصور مى كردم به سمت مجروحان به راه افتادند. تانكها نزديك و نزديكتر مى شدند، ولى نه، ايستادند و نه، راهشان را كج كردند. دستهايم را بر روى چشمانم گرفتم و سرم را بى اختيار به لبه خاكريز كوبيدم. 🌷آنچه كه در آن حال مى شنيدم صداى آزار دهنده زنجير تانكهاى دشمن بود، ولى براى من جان سوزتر از همه فرياد آن مجروح بود. 🌷تانكها با تكه پاره هايى از گوشت و استخوان به جا مانده بر زنجيرها گذشتند و پنج جنازه را با خاك همسطح كردند. از جنازه ها تنها آن مقدار كه بر زير چرخ نرفته بود سالم مانده بود. سرى، دستى، پايى، سينه اى، چه صحنه عجيبى بود! — (راوی: رزمنده بازمانده از شهدای حماسه خونین هويزه - ١٦ دى ماه ٥٩) ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkzi    ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─