.
✨ قطعهای از خاک بهشت
در کتاب اسرارالشهاده دربندی و کتاب قصص العلمای تنکابنی آمده است که:
در زمان شاه عباس، پادشاه فرنگ شخصی را از فرنگستان فرستاد و به سلطان صفوی نوشت که شما به علمای مذهب خود بگویید با فرستاده من در امر دین و مذهب مناظره کنند؛
اگر او را مجاب ساختند ما هم با شما همدین میشویم و اگر او ایشان را مجاب کرد شما به دین ما درآیید.
آن فرستاده کارش این بود که هر کس چیزی در دست میگرفت اوصاف آن چیز را بیان میکرد،
پس سلطان، علما را جمع کرد و سرآمد اهل آن مجلس، آخوند ملا محسن فیض بود،
پس ملامحسن به آن سفیر فرنگی فرمود: سلطان شما مگر عالمی نداشت که بفرستد و مثل تو عوامی را فرستاد که با علمای ملت مناظره کند.
آن فرنگی گفت: شما از عهده من نمیتوانید برآیید اکنون چیزی در دست بگیرید تا من بگویم.
ملا محسن تسبیحی از تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام مخفیانه به دست گرفت، فرنگی در دریای فکر غوطه ور شد و بسیار تأمل کرد.
مرحوم فیض گفت: چرا عاجز ماندی؟
فرنگی گفت: عاجز نماندم ولی به قاعده خود چنان میبینم که در دست تو قطعهای از خاک بهشت است و فکر من در آن است که خاک بهشت چگونه به دست تو آمده است.
ملا محسن گفت: راست گفتی، در دست من قطعهای از خاک بهشت است و آن تسبیحی است که از قبر مطهر فرزندزاده پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله است که امام است؛
و پیغمبر ما فرموده کربلا (مدفن حسین) قطعهای از بهشت است و صدق سخن پیغمبر ما را قبول کردی؛
زیرا گفتی قواعد من خطا نمیکند پس صدق پیغمبر ما را هم در دعوای نبوت اعتراف کردی؛ زیرا این امر را غیر از خدا کسی نمیداند و جز پیغمبر او، کسی به خلق نمیرساند.
به علاوه پسر پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله در آن مدفون است؛ زیرا اگر پیغمبر به حق نبود، فرزندش و پيروانش در دین او، در خاک بهشت مدفون نمیگردید.
چون آن عیسوی این واقعه را دید و این سخن قاطع را شنید مسلمان گردید.
📔 داستانهای شگفت (شهید دستغیب)، ص١٢٨
#امام_حسین #داستان_بلند
🔰 @DastanShia