🔺🔺🔺 #مقتل‌خوانی #شب_اول_محرم #جناب_مسلم‌بن‌عقیل ▪️خلاصه تمام یاران مسلم رفتند و فقط ده نفر از آنان باقی ماندند. √ آن‌ها به همراه مسلم بن عقیل به مسجد رفتند تا نماز مغرب را به‌جا آورند؛ اما در همین هنگام آن ده نفر نیز مسلم را ترک کردند و او را تنها گذاشتند.🍂 • وقتی مسلم خود را بی یار و یاور دید از مسجد خارج شد و تنها در #کوفه می‌گشت. وی پس از مدتی به منزل زنی به نام #طوعه رفت... * زن او را سیراب کرد و در منزل خود پناه داد. • در همین لحظه فرزند طوعه از وجود مسلم در منزلشان آگاه شد و بلافاصله ماجرا را به این زیاد خبر داد. ابن زیاد نیز محمد بن اشعث را با عده‌ای از سربازانش به منزل طوعه فرستاد تا مسلم را دستگیر کنند. • هنگامی که سربازان به منزل طوعه نزدیک شدند، مسلم صدای پای اسب‌های آنان را شنید و خیلی سریع زره خود را پوشید و با آنان به مبارزه برخاست و تعدادی از آنان را به هلاکت رساند. ¶در همین لحظه محمد بن اشعث فریاد زد: ای مسلم! تو در امان هستی. • مسلم گفت: چگونه می‌توانم به رهبر فریبکاران اعتماد کنم؟ آن‌گاه به مبارزه خود ادامه داد و اشعاری را از حمران بن مالک خثعمی که آن‌ها را در روز «قرن» سروده بود بر زبان جاری ساخت: «به خدا سوگند! هرگز کشته نخواهم شد؛ مگر آزادانه، به درستی که من مرگ را ترجیح نمی‌دهم. هیچ‌گاه دوست ندارم با خدعه و نیرنگ با من رفتار شود یا آب سرد را با آب تلخ مخلوط کنم. هرکس در روزی ناراحتی را ملاقات می‌کند، پس می‌جنگم و هیچ ترسی از آن ندارم.» #ادامه_دارد... @bayad_ghavi_shavim

🔺🔺🔺 #مقتل‌خوانی #شب_اول_محرم #جناب_مسلم‌بن‌عقیل 🏴... به او گفتند: هیچ کس نمی‌خواهد تو را فریب دهد... • پس مسلم به آنان توجهی نکرد؛ اما آن‌قدر مجروح شده بود که رمق و توانی نداشت. ⚡️ در همین هنگام مردی از پشت خنجری به او زد که روی زمین افتاد و در نهایت او را دستگیر کردند و نزد عبیدالله بردند؛ اما او سلام نکرد. *یکی از نگهبانان به او گفت: به امیر سلام کن! • مسلم گفت: ساکت باش! به خدا سوگند او امیر من نیست. ¶ابن زیاد گفت: تو سلام بدهی یا ندهی، کشته خواهی شد. • مسلم گفت: مهم نیست که مرا می‌کشی؛ چراکه انسانهای بدتر از تو، انسانهای خوب‌تر از من را کشته‌اند وخبدان که کشتن انسان‌ها و قطعه قطعه کردن آن‌ها از پلیدی و پستی انسانهای بدی مثل تو است و تو بهترین کسی هستی که می‌توانی این صفات را داشته باشی. #ادامه_دارد... @bayad_ghavi_shavim

🔺🔺🔺 #مقتل‌خوانی #شب_اول_محرم #جناب_مسلم‌بن‌عقیل .... #ابن‌زیاد گفت: ای انسان سرکش! در برابر امام خود قیام کردی و میان مسلمانان فتنه برپا کردی. • مسلم گفت: ای ابن زیاد! تو دروغ می‌گویی، #معاویه و فرزندش #یزید هستند که میان مسلمانان #تفرقه و جدایی ایجاد می‌کنند و تو و پدرت زیاد بن عبید، برده بنی علاج از ثقیف هستید که فتنه برپا می‌کنید، من از خداوند می‌خواهم که مرا به‌دست بدترین مخلوقات به شهادت برساند. -ابن زیاد گفت: خداوند تو را از آرزوهایت جدا کرد؛ زیرا تو را لایق آن نمی‌دانست، پس آن را به دست اهلش سپرد. • مسلم گفت: ای پسر مرجانه! چه کسی سزاوار آن است؟ - عبیدالله گفت: یزید پسر معاویه سزاوار آن است. • مسلم گفت: خدا را سپاس می‌گویم و به آنچه او می‌خواهد رضایت دارم و از او می‌خواهم میان من و شما حکم کند. _ابن زیاد گفت: خیال می‌کنی شما هم در امر خلافت سهمی دارید؟ • مسلم گفت: به خدا سوگند! گمان نمی‌کنم؛ بلکه به این موضوع یقین دارم. _ابن زیاد گفت: ای مسلم! به من بگو چرا به اینجا آمدی و بین مسلمانان تفرقه ایجاد کردی؟ •مسلم گفت: من برای تفرقه پراکنی نیامده‌ام؛ چراکه شما منکر را آشکارا و معروف را دفن کرده‌اید و بدون اینکه رضایت مردم را جلب کنید بر آن‌ها حکومت می‌کنید، همچنین خلاف دستورات خداوند را بر آنان حکم می‌کنید و میان آنان همچون «کسری» و «قیصر» حکم می‌رانید. ما آمده‌ایم امر به معروف و نهی از منکر کنیم و مردم را به سوی قرآن و سنت دعوت نماییم؛ زیرا رسول خدا (ص) فرمودند که ما صلاحیت این کار (حکومت) را داریم. #ادامه_دارد... @bayad_ghavi_shavim

🔺🔺🔺 #مقتل‌خوانی #شب_اول_محرم #جناب_مسلم‌بن‌عقیل ▪️راوی می‌گوید: «در این هنگام عبیدالله به مسلم و امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام بی احترامی کرد و ناسزا گفت. • مسلم گفت: تو و پدرت لایق این بی‌احترامی‌ها هستید. تو دشمن خدا هستی، پس هرچه می‌خواهی، انجام بده. * #ابن‌زیاد به بکیر بن حمدان _ که چندی پیش از شمشیر مسلم ضربه خورده بود _ امر کرد مسلم را به بام قصر ببرد و او را به شهادت برساند. ⭕️ بکیر نیز مسلم را در حالی که تسبیح خداوند را بر زبان جاری می‌کرد و استغفار می‌گفت و بر محمد و آلش درور می‌فرستاد به بام قصر برد و گردنش را زد، سپس آن را با وحشت از بام به پایین انداخت.🍂 - عبیدالله به بکیر گفت: چه اتفاقی برای تو افتاد؟ * بکیر گفت: ای امیر! وقتی مسلم را کشتم، مرد سیاه چهره‌ای را دیدم که جلوی من ایستاده بود و انگشت خود را میان دندان‌هایش می‌فشرد، تاکنون چنین وحشت نکرده بودم. @bayad_ghavi_shavim

▪️بسم الله الرحمن الرحیم #روضه_حضرت_مسلم‌بن‌عقیل 🏴نقل می‌کنند مسلم را بالای قصر (دارالاماره) بردند. مسلم بن عقیل در حین بالا رفتن تکبیر می‌گفت و #استغفار می‌کرد و درود بر پیامبر و آلش می‌فرستاد، تا به بالای بام رسید. آنجا از بکیر بن حمدان مهلت دو رکعت نماز خواست، بعد از خواندن نماز عرض کرد: 💫 خداوندا، میان ما و گروهی که ما را امیدوار و بعد تکذیب کردند و فریب دادند، حاکم باش.💫 *کوفیانی که با مسلم بیعت کرده بودند، اطراف قصر به تماشای مسلم ایستاده بودند. ازدحامی عجیب بود. ⭕️ بکیر بن حمدان _جلاد پسر مرجانه_ گردن مسلم بن عقیل را زد و سر او را پایین انداخت، بعد جسد مطهر او را هم از بالای دارالاماره به زمین انداخت. 🌴چرا کوفه به یکباره چنین شد؟! 🍂همین مردم نوشتند نامه بسیار ندانستم که این ها بی‌ وفایند🥀 🍂ندارند حرمت بیگانه و یار نمی‌خواهم حسین آید به کوفه🥀 🍂شود چون من اسیر قوم خونخوار #الا_لعنة_الله_علی_القوم_الظالمین #محرم۹۹ #هر_خانه_یک_حسینیه #ما_ملت_امام_حسینیم @bayad_ghavi_shavim

#شبهای_جمعه_روضه السلام علیک یا اباعبدالله 🏴 شب اول محرم ... ▪️سلام بر پرچم و علم @t_manzome_f_r @bayad_ghavi_shavim

🏴نه فقط ماه محرم، همه ی سال عزاست بهر آنکس که به هر صبح و شبش میگریَد أَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گریه و شیون می کنم و در مصیبت تو به جای اشک، خون می گریم. #السلام_علیک_یا_بقیه_الله #اللهم_عجل_فرج_مولای #سلام_بر_محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #شب_اول_محرم۹۹ @bayad_ghavi_shavim

#ما_ملت_امام_حسینیم؛ *یعنی حتی در #مرگ_و_شهادت ما هم پیروزی است و هدایت جهانیان را در پی دارد.🌱 #سلام_بر_محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #مکتب_حاج_قاسم #مکتب_عاشورا @bayad_ghavi_shavim

🏴 #ما_ملت_امام_حسینیم؛ 🌱یعنی #شهادت در نظر ما #زیباترین_مرگ است، ما از شهادت نمی‌هراسیم بلکه در آرزوی آن هستیم و به استقبالش می‌رویم.🌹 #سلام_بر_محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #مکتب_حاج_قاسم #مکتب_عاشورا @bayad_ghavi_shavim