فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_دست_ورزی
هدف : تقویت مهارت های دست و حرکتی
روش اجرا : با استفاده از سبد پلاستیکی، برخی از اشیاء یا اسباببازیهایی در رنگها و شکلهای مختلف و نخ را از حفره های سبد رد کنید تا مطابق تصویر بالا درآید.
بازی بسیار سرگرمکننده هست برای نوپایان😍
♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه بازی زیرکانه مخصوص زمانی که اتاق کثیفه و میخواین زود تمیز بشه😉😎
#بازی_خانوادگی
♥⃢ ☘ @bayenatiha
🌺🍃
یک کلمه محبت آمیز🌱
میتونه کل روز یک نفرو تغییر بده،
دریغ نکنیم از هم...
♥⃢ ☘ @bayenatiha
07.Araf.034.mp3
1.36M
○🧡○
#ســــــــــوࢪهاعࢪاف34
براے هرامتے فرصتےهست
همینڪه فرصتشوݩ تموم بشه
زمانشون تموم میشہ...
هرچند وقتی برای
یه قومی بهاره برای یه قومی پاییز 🍁
مغرور نشیم اگه دوروز گفتن
زنــــــــــده باد
فردا میگن مــــــــــرده باد💔
درهستے هیچ چیزی تصادفی نیست
بلڪه برای هرچیزی حساب و ڪتاب درکاره
اگه نمیتونیم حق چیزی رو
به جابیاریم
باید در توانــــــــــمون انجامش بدیم💪
انقلابیون غصه نخورن
که هرچی تلاش مےکنیم بازم
ضد انقلابی ها سرکارن
لڪل امة اجل 👌
هرگروهی زمانی داره
و سرمیاد وقتشون ...
ڪارهامون رنگ الهی داشته باشه
وگرنه وقتی وقتمون تموم میشه
دستمون خالیه و عاقبتمون آتش 🔥
#حاجآقاقرائتے
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
💫ツ #حرفقشنگ مردم سه دسته هستند: ⭐️کسی که ظاهرش با باطنش فرق داره، این آدم دشمن خداست، مثلا مثل
~#رزق_معنوے🌱~
کسی که حمام رفته و لباس تمیز پوشیده است ، همین که یک سیاهی روی صورت یا لباسش بنشیند می فهمد ،
🖤 ولی کسی که مثلا در مکانیکی کارکرده و سیاه شده ، هرقدر هم خاک بخورد متوجه نمی شود.
💔 گناه هم همین طور است.
☘ کسی که تزکیه کرده و خودش را تمیز کرده
می فهمد که یک گناه چه قدر اثر دارد ،
🚫 ولی کسی که غرق گناه است ، هرچقدر که گناه کند ککش هم نمی گزد.
#آیتاللهمجتهدے
♥⃢ ☘ @bayenatiha
1_1504121904.mp3
4.87M
#شکر_در_سختی_ها 11
اهلِ شکر ازحوادث آینده نمی ترسند!🍃
به وعده خدا ایمان دارند؛
انّ معَ العُسرِ یُسرا
حتماً همراه هرسختی، آسانی است!
فقط کافیه:
خیری که پشت هر سختی هست،
رو ببینی.♥️
#استاد_شجاعی 🎤
♥⃢ ☘ @bayenatiha
•💛•
خب زیبارویان عالم😍
خداقوت تا الآن
نیمے از روز رفت
و قراره حال خوب بدیم به خونہ💪
پاشیم تنبلے رو بذاریم ڪنار
و یه سرو سامونے به خونه قشنگموݩ بدیم
نواے حدیث ڪسا رو روشن ڪنیم 🍃
خونه پراز برڪت بشه
چالش هاے امروز ❗️
✖وسایڵ گرمایشے خونه رو تمیز ڪنیم چون کم کم باید روشن بشه
✖سبد اسباب بازی بچه هارو بریزیم بیرون و هم وسایل شکسته رو جدا کنیم هم سبدهاشو بشوریم ..🗑
#نظافتدستہجمعے
#گوشےتعطیل
راه نجاتی نیست.mp3
7.54M
💚°
#بہوقتنوا
راه نجاتے نیست
بی عشق تو اے مرد ♥️
♥⃢ ☘ @bayenatiha
ربنا اتنا.mp3
13.67M
💚°
#بہوقتنوا
ربنا آتنا فی الدنیا نگاه حسین
تو آخرت پناه حسین
♥⃢ ☘ @bayenatiha
《💙》
شبـــــتوݩ بخیر مھربون خانوما😍
خداقوت مطمئنم امروز حسابی گل کاشتید ..
بریم ڪه شبمون رو رنگ خدا بزنیم 💪
💜¤دعاےشھدا
امشب قبل از اینڪه بری سراغ بساط شام
بشین یه هدیہ برای شهید خانواده توݩ بفرست ..🍃اگه خانواده تون شھید ندارن
یہ شهید از جمع شهدا انتخاب کن و براش هدیه بفرست
مثل یه دور تسبیح
یہ سوره قرآن
یہ حدیث ڪسا ..
دعات مےکنہ😌
💜¤حال خوب بساز
امشب همه اهڵ خونه رو ردیف ڪن
بساط ماساژ خانوادگے رو فراهم کݩ 😎👋👋
روغن
عودے که بوی خوب میده
نواے دل انگیز موسیقی آروم
ترجیحا خواب آور 😁
خلاصه کیف کنن اهل خونه
خودتونم یادتون نره😉
💜¤نظافت مشتے
بعداز شام و چاے و دمنوش بعدش
خواهش میکنم نشین استراحت کنے 😌
پاشو دست به ڪارشو خونه تمیز بشه
که باخیال راحت شب بخوابے ...
درڪنارش در ڪمد دیواری هارو هم دستمال بڪش
و روڪش پشتے هارو بنداز بشوره ماشبن یا با دست بشور 👌
مامان باید منظم باشه
#حالـــــتوسادهخوبکن
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
♦️` #سیࢪهاهلبیتموݩ امیرالمومنیݩ ؏ فرمودند : خانه هایـــــتان را از تار عنڪبــــــــــوت 🕷🕸 پاک
❣…
#سیࢪهاهلبیتموݩ
هࢪگاه خداے سبحان
نعمتے به بنده اے داد
دوست دارد اثرآن را براو ببیند
پرسیدند : چگونہ؟
فرمود: لباسش را پاکیزه
خودش را خوشبو
خانه اش را سفید
و آستانہ خانه اش را جاࢪو ڪند .
{مڪارمالاخلاق ص۴۱}
#نظافتوبهداشت
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
•°💛🌵’’ [• #حالخوببســـــاز♥️ •] . و ما در هَیاهویِ روزگار اگر آرامیم، دلمان به خدایی گرم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↯💕↯
#حالخوببساز
امشب ماســـــاژ داریم 😍👋👋
با دست و پنجہ نازنین شما
طبق فیلم سعی کنید
فشار دادن نقاط محکم باشه
تا اثر کنہ 🍃
دستاتون رو با [روغن هاے گرم ]
چرب ڪنید تا حال خوب به بقیه بدین
#ماساژ
♥⃢ ☘ @bayenatiha
آرزوی نخل🌴
نخل ساکت و آرام گوشهای ایستاده بود، شاخههایش را بالا گرفت. نگاهی به خورشید کرد و گفت:«تو که آن بالایی بگو ببینم چه میبینی؟» آهی کشید و ادامه داد:«من که به زمین چسبیدهام» و سعی کرد ریشهاش را تکان دهد اما موفق نشد.
شاخهاش را به زیر انداخت و ساکت ماند، خورشید نور طلاییاش را بر سر نخل پاشید. گفت:«در عوض تو قوی هستی خیلی قوی!»
نخل صدای پایی شنید. به اطراف نگاه کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دید که همراه حضرت علی (علیه السلام) کمی دورتر از او روی تخته سنگی نشستند.
نخل آرام گفت:«کاش میشد جلوتر بروم و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بغل کنم»
نخل پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دید که خرمایی در دهان علی (علیه السلام) گذاشت وصدای علی (علیه السلام) را شنید که میگفت:«جانم فدای تو ای مصطفی»
نخل هنوز دلش میخواست نزدیکتر برود اما ریشههای محکمش به او اجازه نمیدادند. در فکر بود که چند مرد را دید، آنها به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک شدند. یکی از آنها با عبایی بلند و موهایی آشفته جلو آمد گفت:«ای محمد اگر تو پیامبر خدایی نشانهای بیاور تا ما حرفت را باور کنیم!»
پیامبر (صلی الله علیه و آله) لبخندی زد و فرمود:«چه نشانهای میخواهید؟»
مردی قدبلند با ابروهای درهم جلو آمد، نخل اصلا از او خوشش نیامد، نگاهش را برگرداند و فقط صدایش را شنید، مرد گفت:«به آن درخت بگو از زمین کنده شود و پیش تو بیاید!»
نخل تا این حرف را شنید سربرگرداند و به مرد که به او اشاره میکرد نگاه کرد! سعی کرد ریشهاش را تکانی بدهد، اما او هرگز موفق نشده بود از زمین جدا شود. به چهرهی پیامبر(صلی الله علیه و آله) نگاه کرد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به نخل فرمود:«ای درخت اگر باور داری که من پیامبر خدا هستم با ریشههایت از زمین جدا شو و به دستور خدا کنار من قرار بگیر!»
خورشید به گرمی شاخهی نخل را نوازش کرد و گفت:«داری به آرزویت میرسی! منتظر چه هستی برو»
نخل چشمانش را بست نفس محکمی کشید و آرام ریشههایش را تکان داد، زیر لب گفت:«خدایا من برای اجرای دستور تو و پیامبرت آمادهام»
ریشههایش از خاک بیرون آمدند شاخههایش از شادی تند تند تکان میخوردند سر و صدای عجیبی پیچید.
نخل آرام آرام جلو رفت و بین پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) ایستاد، شاخههایش را روی شانههای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام)گذاشت، رو به خورشید گفت:«میبینی به آرزویم نزدیک شدم فقط کمی مانده»
همان مرد اخمو عقب رفت، در حالی که عرق میریخت گفت:«اگر راست میگویی بگو از وسط به دو نیم شود و نیمی از آن جلوتر بیاید!»
پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به نخل فرمود:«ای نخل از وسط نصف شو و پیش من بیا!»
نخل آرام دو نیم شد، نزدیکتر رفت. شاخههایش را دور پیامبر پیچید و پیامبر را در آغوش کشید. لبخند زد گفت:«خورشید عزیزم دیدی؟ به آرزویم رسیدم!»
حالا خرماهایش شیرینتر از همیشه شده بودند. مرد اخمو گفت:«دستور بده نخل مثل قبل شود و سرجایش برگردد»
پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستی به تنهی نخل کشید و فرمود:«به شکل قبل شو و سرجایت برگرد»
برای نخل جداشدن از پیامبر(صلی الله علیه و آله) خیلی سخت بود اما باید به حرف پیامبر خدا گوش میداد آرام آرام از پیامبر(صلی الله علیه و آله) جدا شد و به جای خود برگشت.
#باران
#قصه_شب
♥⃢ ☘ @bayenatiha