<🎨> #ڪتاب‌صوتے دختــــــــــࢪان آفتاب ☀️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخش ۵۳ تا ۵۶ ♥⃢ ☘ @bayenatiha

🖇 #حرف‌دلے تو زندگی همه ی ماها یه سری افراد هستن که عینهو عصب دندون میمونن. یه ذره که بهم بریزن، ناراحت بشن، ناخوش احوال بشن، کلِّ زندگی آدم خراب میشه، بهم میریزه... همونقد که دندون درد جسم رو بهم میریزه، ناخوش بودن اونا جسم و روح آدمو بهم میریزه.... مواظب عصب دندون زندگیتون باشین... ♥⃢ ☘ @bayenatiha

⚽️● #امـــــࢪوزنوشتموݩ امروز با آبجیم اومدیم بیرون میخوایم خواهرونہ طوࢪ بچرخیم😎 البته +حیدرجونے

❤️🍃 خدایا منِ از خود راضے را از خودت راضے کن🍃 ســــــــــلام صبح قشنگ آدینہ تون بخیر مستحبات امروز فراموشت نشہ ها😍 پراز برڪتہ پراز حال خوب پاشو دلبرجاݩ که وقت نشستن نیست ♥⃢ ☘ @bayenatiha

|🎯| #لطفامھࢪبون‌بموݩ توباید مایہ آرامش باشے ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یہ خانوم باید محیط خونہ رو آروم ڪنه برای همسرش .. •وقتی از سرکار میاد سعی کن بچه ها رو کنترل کنی تا یه ساعت اول خیلی شلوغ ڪاری نکنن ...اخه نیاز به سکوت و ارامش داره •وقتی نیازی داره مثل خواب به موقع .. مثل یه چای مشتی ... مثل نشستن در کنارش .. مثل نشاط زنانہ سریع تشخیصش بده و حلش کن این یه هنره در خانوم خونہ •سعے کن محیط خونه باعث آرامشش باشہ و بودن در کنار خانواده پراز حس خوب باشه براش ♥️ ♥⃢ ☘ @bayenatiha

\🧩\ #دلبــــــــــࢪبموݩ امروز روز تعطیلہ و اغلب آقایی خونہ است 😅 بزن بریم براش فوق العاده ڪنیم خونه قشنگمون رو 💪 یه بازی دونفره یا چندنفره راه بنداز اگه دوست نداره یا همراهی نمیکنہ اول باید قلق یابی کنید ببینید بیشتر از چه بازی هایی خوشش میاد⚽️🏓🏏 و اونوقت برنامه ریزی کنیم همین لحظه های ساده میشه خاطره ☺️ ♥⃢ ☘ @bayenatiha

🛵~ #وقت‌تمـــــیزڪاریہ خوب وقت تمیزڪاریه و سروسامون دادن خونہ😌💪 امروز توی کار خونہ از بچه ها و همسرجاݩ کمک بخواه حتی میتونی یه برنامه نظافتی بنویسی تا یه ساعته همشو تیک بزنید✅ یادت نره اینڪه بقیه بهت کمکی کنن به خواستن خودت برمیگرده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیشنهادامروز 👇 ●بہ گلدون های خونہ رسیدگے کن 🌱 برگهاشونو تمیزکن به خاک و گلدونشون برس ●یہ کمد داری که حالت انباری داره و خرده وسایل میره توش بریز بیرون مرتبش کن👌 #یہ‌ساعت‌نظافت‌بدوݩ‌گوشے

✖🎗✖ #مامایـاࢪ ツ ماه سـوم باࢪدارے♥️ هرروز صبح روے یہ سیب آیة الڪرسے بخونید و ناشـــــتا بخورید #سبزشدݩ‌دامݩ‌همه‌مادراݩ‌صلوات @bayenatihaツ

■🚀■ #بہ‌صرف‌انرژے واسه بقیه خوشحال باش نوبت خودتم میرسه:) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبت بخیر مهربونم😎 واسه فردا آماده ای ؟ @bayenatihaツ

□🚀□ #چالـــــش‌اول شـام بخوریم؟ چون فردا اول هفته هست و بچه ها و همسرجان باید اماده باشن امشب شام رو زودتر بخوریم😋 طبق ذائقه و علاقه همسرجان سفره رو بچیݩ و زود دست به کارشو تا زودتر بساط جمع بشه #نوش‌جان

■🚀■ #چالــــش‌دوم ناهـارفرداچےباشه؟ خب بلافاصله بعداز شام به فکر ناهار فرداباش اخه یه بانوی منظم وعده های غذائیشو سرموقع حاضر میکنہ موافقے فردا یه نو؏ غذا با گوشت چرخکرده درست ڪنیم؟ #شماچےمیذاری

■🚀■ #چالـــــش‌سوم وقت خواب بچہ ها ⏰ ساعت ۹ الی ۹ونیم شب وقت خواب بچه هاست دیر تر ممنوع‼️ امشب وقتی میخوایݩ بخوابین چندتا سوره قرآن باهم بخونید که حال هوای قبل خوابموݩ حسابی قرآنے بشه #استفاده‌کن

#قصه_شب کوه کوچک سعید دستش را سایبان چشمانش کرد. به کوه‌ها نگاه کرد. بیلچه‌اش را برداشت مشغول درست کردن کوه کوچکی شد. ستاره کنار سعید ایستاد گفت:«سعید اون سیب رو ببین چقدر قرمزه!» سعید به سیب قرمز نگاه کرد. سیب قرمز از شاخه‌‌ی بالایی آویزان بود. سعید وسط باغچه‌ی پدربزرگ رفت. زیر درخت سیب رفت. یک تکه سنگ زیر پایش گذاشت، دستش به سیب نرسید. ستاره سرش را پایین انداخت. سعید کمی فکر کرد. سرش را بالا گرفت و گفت:«فهمیدم، زیر درخت یه کوه درست می‌کنیم من از کوه بالا می‌رم و سیب را می‌چینم!» ستاره با چشمان گرد پرسید:«کوه؟ چطوری؟!» سعید بیلچه‌اش را برداشت. زمین را تندتند کند. خیلی زود کوه کوچکی زیر درخت درست شد. سعید با بیلچه روی خاک‌ها زد و آرام روی کوهش رفت. سیب را چید و پایین آمد. ستاره سیب قرمز را از سعید گرفت. آن را شست و از وسط نصف کرد. نصف سیب را به سعید داد و گفت:«خیلی شیرینه» سعید به چاله نگاه کرد و گفت:«حالا باید چاله رو پر کنیم» ستاره به دانه‌های سیاه توی سیب نگاه کرد. بلند شد به طرف چاله رفت و گفت:«حالا دونه‌ها رو توی چاله می‌گذاریم و بعد پرش می‌کنیم اینجوری یه درخت سیب دیگه هم به درختان باغچه اضافه می‌شه» سعید جلو رفت. آن‌ها دانه‌های سیب را توی چاله انداختند. با کمک بیلچه توی چاله را پر کردند. ستاره آبپاش را آورد و روی دانه آب ریخت و گفت:«حالا ماهم باغبونیم» #باران @bayenatihaツ