🔷 #خرمای_شکلاتی_مغزدار
مواد لازم:
خرما: 15 عدد
کره بادام زمینی :5 ق غ
شکلات تخته ای:50 گرم
پسته خرد شده: 1 ق غ
بادام خرد شده :1ق. غ
تهیه این دسربسیارآسونه,ماروهمراهی کنید:
1_خرما رو از وسط نصف کرده و هستش رو از داخلش جدا میکنیم
2_داخل هر خرما رو با یک قاشق از کره بادام زمینی پر میکنیم
3_شکلات تخته ای را به روش بن ماری(روی حرارت غیر مستقیم کتری)یا با ماکروویو ذوبش میکنیم.
4_بعد نصف هر خرمارو باشکلات آب شده
روکش می کنیم.
5_حالاقسمت شکلاتی خرماروداخل پسته وبادام خردشده می زنیم ومیگذاریم توی یخچال تا سفت بشن.
😊به همین سادگی
این دسرمناسب برای پذیرایی درمراسم مذهبی وهم چنین یک میان وعده بسیارمقویست.
#خوشمزه_جاتی
#مامان_وضویادت_نره😍
@mamanogolpooneha☘
🌸مادربزرگم میگوید:
❤️قلب آدم نباید خالی بماند،اگر خالی بماند مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت میکند.
برای همین هم مدتی است دارم فکر میکنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم.
قلب❤️
راستش نمیدانم چیست اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خیلی خوب است.
برای همیشه...
#نادر_ابراهیمی
#دلبرانه💕
@mamanogolpooneha☘
#داستان #بسیار_جذاب
موضوع:#بره_سفید_و_ابر_کوچک
یک روز گذشت، دو روز گذشت، روز سوم باهم قرار گذاشتند، کنار یک ابر پنبهای سفید که شکل بره بود یکدیگر را ببینند.
بادبادک خیلی خوشحال شد. حمامی رفت. سر و رویی شست. مویی شانه کرد. ابرویی کمان کرد. دستی به گوشوارهها و دنبالههایش کشید و رفت آسمان. کنار بره ابر سفید. بره ابر گوشهی آسمان واسه خودش میچرید. بادبادک منتظر بود و هی این ور و آن ور را نگاه میکرد. قلبش چنان گرومپ گرومپ میکرد که چند بار بره ابر سفید چپ چپ نگاهش کرد.
یکهو صدای هوهوی خیلی بلندی به گوش رسید. بادبادک نگاه کرد. باد سیاه و تندی به آن طرف میآمد. باد مثل یک دیو سیاه تنوره میکشید و میچرخید و جلو میآمد. بادبادک ترسید و گفت: «وای چه بادی! حالا چی کار کنم؟»
بره گفت: «برو پشت من قایم شو.» بادبادک تندی پشت ابر قایم شد. باد سیاه از راه رسید. این طرف و آن طرف را نگاه کرد و از بره ابر پرسید: «ببینم... نم... نم... تو یه بادبادک ندیدی... دی... دی...»
بره ابر گفت: «چرا، چرا دیدم. از اون طرف رفت.»
باد به طرفی که بره ابر نشان داده بود، رفت و کمکم از آن جا دور شد. بادبادک نفس راحتی کشید. خواست برگردد خانه که بره ابر گفت: «میای با هم بازی کنیم؟»
بادبادک گفت: «آره که میام. از خدامه.»
آن وقت دوتایی باهم بازی کردند.
نویسنده: #محمد_رضا_شمس
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘
『🌻』
چجوری یه نصفه پیتزا رو میذارید تو یخچال و آرزو میکنین صب که از خواب پا شدین سر جاش باشه؟
اصلش این بود از استرس کلاً خوابتون نبره 🤨🤨
#لبتون_پرازلبخند😂
@mamanogolpooneha☘
نࢪسیدھبھدࢪخٺ، ڪوچھباغیسٺڪہاز خوابخدا "سبزٺࢪ" اسٺ؛ ودࢪآنعشقبہ اندازهےپࢪهاےصداقٺآبیسٺ.
-سهࢪابسپهࢪے
#JOIN↷ ↯
🌈@kameldokhtarone
<♪🌸>
.•
واحدزمانیِزندگیِمن:
نفسڪشیدن
برحسببودندرڪنارِ"طُ"
#شاخھنبات💍
#دلبرانه
@mamanogolpooneha☘
4_5886266169660278392.mp3
5.56M
- مراحل رشد در نظریه پیاژه
- ۲ تا ۶ سال
- تجربه عینی و شکوفایی استعدادها
#هوش_شناختی ۵
#هوش_متعادل
@mamanogolpooneha☘
بازی با پنبه
مثلا برف اومده 😁
امروز با پنبه بازی کردیم😍
عروسکارو چیدیم و یه شهر درست کردیم
و بعد برفایی که از قبل کوچولوش کرده بودیم رو آوردیم و ریختیم سر عروسکا
بچه هاخیلی ذوووق دارن😍
(ممنون از مامانِ_محمدحسین❤️)
#بازی
#مامان_وگلپونه_اش🌸
@mamanogolpooneha☘
خانم های عزیز راه ورودی به قلب همسرتون از معدهی آقاتون میگذره😋🤷♂️
#سفره_تون_پربرکت
@mamanogolpooneha☘