🔴 #شبهه
🔅شيعه و اهل سنت بر اين اجماع دارند كه علي بسيار #شجاع بوده است و او از ملامت هيچ ملامتكنندهاي نميترسيده است و از آغاز زندگياش تا به دست ابنملجم كشته شد يك لحظه اين شجاعت از او جدا نگرديد و شيعه اعلام ميكند كه علي جانشين بلافصل پيامبر است
آيا بعد از وفات پيامبر شجاعت علي تمام شد و به خاطر اين با ابوبكر بيعت كرد؟ و سپس بعد از او با عمر فاروق بيعت كرد؟ و سپس بعد از عمر بلافاصله با عثمان بن عفان بيعت كرد؟
آيا نميتوانست كه حتي براي يك بار بالاي منبر پيامبر برود و با صداي بلند اعلام كند كه خلافت از او #غصب شده است؟ و او از ديگران به آن سزاوارتر است چون او #وصي پيامبر است؟!
چرا علي با اينكه فردي شجاع و دلير بود و ياوران و دوستداران زيادي هم داشت چنين نكرد؟!
جواب:
اگرچه مكرر جواب دادهايم اما چون مجدد اين سؤال مطرح شده است ما يك جواب با عبارت ديگر عرض ميكنيم. در زمانيكه خلافت ظاهري بهوسيله مسلمانان به حضرت علي داده شد و ايشان بين مردم #قضاوت مينمود دو زن هر دو ادعا ميكردند كه يك طفل از آنِ آنها هست و دليل و شاهدي هم بر مدعاي خود نداشتند بعد از آن كه حضرت آنها را #نصيحت فرمود و آنها هر دو بر حرف خود اصرار داشتند حضرت با خشم فرياد زد كه اي قنبر شمشير مرا بياور تا اين طفل را دو نيمه كنم و به هر يك نيمي از آن را بدهم در اين هنگام مادر حقيقي ترسيد و فوراً گفت من از حق خود گذشتم به اين طفل آسيبي نرسانيد و حضرت علي فرمود تو مادر حقيقي هستي بيا و طفل خود را بگير. آنكه مادر حقيقي است برايش حفظ طفل مهم است نه اينكه سهمي بگيرد اما حضرت علي بنا به «تاريخ طبري» و اسناد اهل سنت تا فاطمه زنده بود با ابوبكر بيعت نكرد. همچنين بنيهاشم، و حضرت علي به ابوبكر اين مطلب را كه سزاوارتر است را فرمود اما چون آنها طالب قدرت #سياسي و حكومت بودند حتي به قيمت گشودن بيت فاطمه و #صدمه به آن حضرت كه بعدها ابوبكر از آن اظهار پشيماني ميكرد حاضر به كوتاه آمدن از مقاصدشان نشدند. و حضرت علي بيعت ابوسفيان را به سبب ايجاد #فتنه در ميان مسلمين نپذيرفت و حفظ #وحدت مسلمين را بر همه چيز اولويت داد و در اين راه عزيزانش را به شكلهاي مختلف از دست داد (مانند شهادت حضرت فاطمه زهرا و طفل در رحم او #محسن و ازدواج دختر خردسالش با مردي پير كه به تندخويي مشهور بود) و اين كار هم شجاعت بسيار ميخواهد و هم صبر ايوب.
آيا بعد از پيامبر شجاعت علي تمام شد؟ خير جز علي كسي نميتوانست اينطور عمل كند و بين اهم و مهم حفظ اسلام و قرآن ( #ثقل_اكبر ) را بر حفظ #ثقل_كبير ترجيح داد و اين اولويت را تا روز آخر در نظر داشت. اما در شورا وقتي به او پيشنهاد كردند كه به كتاب خدا و سنت رسولالله و روش #شيخين عمل كند فرمود به كتاب خدا و سنت پيامبر عمل ميكند و به اجتهاد خود عمل مينمايد و روش شيخين را نپذيرفت و امضا نفرمود و خلافت ظاهري را از دست داد. آيا نميتوانست براي يكبار بگويد كه خلافت از او غصب شده؟ خير نميتوانست زيرا آنها كه صحابه خاص پيامبر بودند نسبت به او و فاطمه چگونه رفتار كردند تا به زمانهاي بعد كه مردم مسلمان به قدري دور شدند كه ۵۰ سال بعد فاجعه #كربلا اتفاق افتاد همچنين حضرت اگر مطلبي ميگفت بيم آن ميرفت كه جامعه مسلمين دچار آشوب و فتنه شود و حضرت تلاش مينمود كه مردم در آرامش باشند و هدايت يافته در دنيا و آخرت سعادتمند گردند اما چرا با اينكه ياوراني داشت چنين نكرد؟ زيرا در حاليكه دوستاني داشت دشمناني هم داشت و اظهار چنين مطالبي وحدت جامعه را به هم ميزد و حفظ وحدت و عدم تفرقه اصليترين وظيفه پيامبر و امامان بود.
📚برگرفته از کتاب پاسخ ( نقد و بررسی شبهات وهابیت آل سعود )
🔅حضرت استاد آیت الله وفــســے
🆔 @bayyenat110
🏴🏴🏴🏴🏴
﷽
#اربعین، خورشید تابانِ بیانِ مکرّر این حقیقت اصیل و حیات بخش است که یک گروه کوچک #خردمند دلداده حق، برای تحقق #معروف و انعدام #منکر برخاسته تا پیروزی عمل به تکلیف بر همگان آشکار شود
آنگاه که افراد مختلف با انگیزه های متفاوت تلاش میکردند ناخدای کشتی طوفان زده #کربلا را از صراط مستقیم حق باز دارند #شمس_الشموس هدایت به همراه اقمار منیر و انجم ثاقبه درگهش به سوی قربانگاه قدسی میشتافت
در روز واقعه دشمنان دین، مردمان جاهل، عالمان عافیت طلب، هواداران بزدل با عداوت، حماقت، خباثت، کسالت، دست به دست هم دادند تا در میدان کارزار شیران خدا تنها بمانند و قیام شکسته و امت اسلام نا امید گشته و هرزه ها کف زنان، پیروزی ننگین خود را جشن بگیرند...
امّا پیام روح بخش و امیدآفرین قرآن به آزادگان حقیقت طلب در رودخانه پر پیچ و خم تاریخ بشارت میدهد
كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
🌹حامد وفسی
🌷 #بیّنات | پایگاه مردمی تنظیم و نشر آثار «حامد وفسی»
🆔 @bayyenat110
🌸🌸🌸🌸🌸
🌷توصیه ها و تذکرات اخلاقی حضرت استاد درباره راهپیمایی #اربعین حسینی:
﷽
در سیر و سلوک معنوی که امروزه به صورت سیر و سلوک به سمت #کربلا مجسم شده، سه جنبه باید مورد توجه ما قرار گیرد.
یکی جنبه ی عقلی و علمی موضوع ماست. یکی جنبه معنوی و روحانی آن است. و یکی هم مسئله رفتار و اعمال ماست.
مطلب اول: در این بخش انسان باید تلاش کند که نسبت به حضرت اباعبدالله -علیه السلام- و حرکتی که ایشان انجام داده، از زمانی که در #صلح به همراه امام حسن -علیه السلام- شرکت کرده و ۱۰ سال در عصر ایشان صلح را پذیرفته، در عین حال چندین واقعه اتفاق افتاد که نشان می دهد که چه امام حسن مجتبی و چه امام حسین -علیهماالسلام- هیچکدامشان سکوت نکرده و هرکجا که مناسب بوده، طبق مذکورات تاریخ، اقدامات مهمی در افشاء گری علیه معاویه انجام دادند، اقدامات مربوط به مدینه تا مکّه و از مکّه تا کربلا و اتفاقاتی که افتاده، تا اولین #اربعین امام حسین -ع- که خاندان اهل بیت -ع- وارد شهر کربلا شدند، و شبهاتی که در این موضوع مطرح است و پاسخ هایی که در این امور وجود دارد، از نظر علمی نسبت به حرکتی که امام -ع- انجام داده و شناخت شخص امام، خود را غنی کند.
مطلب دوم: مسئله ی روحی و روانی است.
انسان در عین حالی که باید در مورد مسائل دینی توجه کند که اسلام، ظواهری دارد، همچنین باید توجه کند که همه ی اینها به یک واقعیت مهم #توحیدی بازمی گردد. واقعیت توحیدی این است که باید دید، امام حسین -ع- و فدائیان ایشان، چگونه به این مقام و منزلت رسیده اند. بسیاری از انسان ها در آن زمان زندگی می کردند، اما هیچکدامشان به این درجه از مقامات معنوی نرسیده اند. شخص امام -ع- که از باب #اسوه بودن است و اطرافیان امام -ع- هم به حسب اینکه از نورانیت امام استفاده می کردند. با اینکه این افراد از مردم عادی بوده اند.
مقام توحیدی حضرت اباعبدالله -ع- این است که در سرتاسر زندگی انسان، فقط یک حاجت وجود داشته باشد.
آن مطلوب حقیقی، همان #ذات_الهی است.
اگر انسان، حاجات مختلف را جدی بگیرد، حال چه نیاز های ابتدائیش را، یا نیاز های ثانویه خودش را، یا آرزوهای خودش را، اگر انسان هرکدام ازین مسائل را جدی گرفت، اینها همه #حجاب خواهند شد که ما نتوانیم به کمال و سعادتمان برسیم. کمال معنوی انسان این است که تنها خواهان «رضا» و «تسلیم» خداوند باشد. در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین -علیه السلام- داریم که بعد از اینکه حضرت، نفوس نامیه، حیوانیه و ناطقه را شرح می دهند، در باب نفس کلیه الهیه می فرمایند که خصوصیت این نفس این است که انسان، دارای مقام «تسلیم» و «رضا»ست. اگر می خواهیم از نظر معنوی رشد کنیم، باید باطن ما «تسلیم» محض در برابر خداوند و «راضی» به قضای الهی باشد. اگر این کمال و سعادت به انسان برسد، قدم در مسیر #حسینی_شدن برداشته و از سعادت و آن لذت ها و بهجت های معنوی هم بهره مند خواهد شد.
🍁 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...