📖«أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنِّي حِينَ أَمَرْتُكُمْ بِمَا أَمَرْتُكُمْ بِهِ حَمَلْتُكُمْ عَلَى الْمَكْرُوهِ الَّذِي يَجْعَلُ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً فَإِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَيْتُكُمْ وَ إِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُكُمْ وَ إِنْ أَبَيْتُمْ تَدَارَكْتُكُمْ لَكَانَتِ الْوُثْقَى وَ لَكِنْ بِمَنْ وَ إِلَى مَنْ أُرِيدُ أَنْ أُدَاوِيَ بِكُمْ وَ أَنْتُمْ دَائِي كَنَاقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَةِ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا»
👈به تعبیر ابن ابی الحدید یعنی اگر در مسیر حقّ شما دچار اعوجاج شدید به این صورت که انگیزه تان کم شد و جدّیت در جنگ نداشتید و گاهی تمرّد کردید بر من لازم بود که شما را تأدیب و ارشاد کرده و با وعظ و روشنگری و تشجیع و مانند آن درمانتان کنم. کوتاه آمدنی در کار نیست.
🔸«إن أبیتم تدارکتُکم»🔸
👈ولی اگر ابا کرده و برعلیه راه حق در برابر کفر با من به شکل صریح مخالفت کردید باز هم کوتاه نمی آیم! ولی مراد از کوتاه نیامدن در این زمان چیست که «إن أبیتم تدارکتُکم»؟!
👈ابن ابی الحدید میگوید یعنی اگر میشود شما را کنار گذاشت و جایگزین کرد مثل اینکه از دیگر قبائل عرب و دیگر شیعیان از اهل خراسان و حجاز کمک گرفت این جراحی بزرگ نظامی را انجام میدهم و یا بر اساس مصالح وقت تصمیم مهمّی میگرفتم ولی بدانید اصلا کوتاه نمی آمدم.
✅به تعبیر حضرت کوتاه نیامدن: «لکانت الوثقی» بود.
👈ولی چه کنم که در این جریان حکمیت مجبور بودم کوتاه بیایم چون یاوری نداشتم تا شما را سر جایتان بنشانم. فتنه طوری بود که به پیروزی معاویه می انجامید.
👈با این حال به شهادت تاریخ امیر المومنین تا آن زمانی که صدای فزت و رب الکعبه اش را همه شنیدند به این وسوسه های خناسها و نارضایتی های ابناء الدنیا و جاهلان و غافلان توجهی نکردند. کوتاه نیامدند!
👈رفراندومی دیگر در کارشان نبود! تا من بر قدرت هستم و زورم میرسد نباید بابی باز شود که به حکومت کفر و طاغوت بیانجامد. به درک که برخی ناراضی اند! مگر ما از آنها راضی هستیم؟!
⚪اما چه میخواهم بگویم؟! میخواهم بگویم ای امام بر حقّ و ای حاکم عادل! ای خامنه ای عزیز! ای فرزند علی و فاطمه! ای آنکه به دستورات صریح قرآن در مبارزه با کفر و طاغوت عمل کرده و برای مؤمنین و امّت اسلامی عزّت آفریده ای! تسلیم این فشارها مباش! اینها را اگر فرمان دهی حتی با زور و اجبار سر جایشان می نشانیم.
👈یاورانی کثیر و دلیر و توان مند داری که با آنها میتوانی به تقویم اهل اعوجاج و تدارک اهل اباء بپردازی! راه آشکار و دشمن هم نمایان است. الآن وظیفه همه ما ایستادگی است! حتّی اگر نارضایتی زیاد باشد هزینه ی این نارضایتی بیشتر از هزینه ی حاکمیت کفر و طاغوت نیست.
👈مادامی که حاکم تویی و قدرت حکومت داری و تا زمانی که یاورانی جان بر کف مانند این مجاهدین عزیز داری زمان تسلیم نیست. زمان صبر و مجاهدت است. حتی اگر قرار شد جویها از خونها جاری شود باکی نیست! فقط بگو از این یاوران جان بر کفت چه میخواهی؟! ما با اطاعت دستورات تو به آن نور ازل و ابد متقرب میشویم.
👈رفقا! اینها هزینه های راه حق است. همان ابتلائاتی که باطنش جنّات تجری تحتها الانهار است. باطنش رضوان الهی است. غافلند آنانی که گمان میکنند تسلیم شدن در این لحظات آخرین نبرد جنود عقل و جهل به نفع حتّی دنیای این مردم است. ای عزیزان و ای مؤمنین! اندکی صبر سحر نزدیک است.
📖«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين»
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شاهچراغ
#آرمان_علی_وردی
⚪یکبار بچه ها خیلی اذیت میکردند. خودم هم خیلی حوصله نداشتم! یک دفعه دیدم در درون مثل یک حیوان وحشی شده ام! ممکن است هر کاری از من بر آید! واقعا از خودم ترسیدم!
👈گویا یکی از آن لحظاتی بود که نسبت به این اژدهای درونی و شدّت خوفناکی آن خودآگاه شده بودم! تازه شاید اندکی فهمیدم اینکه حضرت میفرماید خدایا طرفه العینی مرا با نفسم تنها نگذار یعنی چه!
👈همانکه خداوند متعال با لطف خودش ما را با آن رها نمیکند. مقدمات را جوری نمیگذارد بماند که به دستش بیافتیم! رفقا از خودمان بترسیم! واقعا ترسناک است.
🔹آری یکی از آفتابهای سوزان بغدادی اجتماعات اغتشاشی بر محور باطل است. خدا نکند کسی چنین اجتماعاتی را انتخاب کند! گاهی شبیه الممتنع بالاختیار میشود! این اجتماعات شیطانی عجیب این اژدهای درونی مخوف را بیدار میکند! مستی عجیبی دارد! ظرفی است که آن شقاوت درونی انسانها در آن گُل میکند! هر امر فجیعی از انسانی که خدا دستش را در این زمان نگیرد ممکن است رخ دهد.
👈برعکسش هم هست! اجتماعات رحمانی محلّ آمد و شد ملائکه و اشراق نفوس نوری و خطورات رحمانی است. مانند مساجد و زیارتگاهها و مثل آن!
🔵وقتی این صحنه ها را میبینیم برخی روضه ها را بهتر میتوانیم درک کنیم! اینکه چطور آنگونه در شهر پیغمبر به دختر بزرگوارش جسارت کردند! آیا امکان دارد؟! هنوز هم برای بسیاری مخصوصا از برادران اهل سنّت باور پذیر نیست! این صحنه ها را که میبینیم تا اندازه ای میتوانیم درکش کنیم!
👈هر کس آمد یک سیلی و لگدی زد و رفت! چطور احقاد بدریه و احدیة زبانه کشید! لا یوم کیومک یا أبا عبد الله! تازه میفهمیم چطور ممکن است با آن وجود نورانی کاری کنند که أثخِنَ بالجِراح و بَقِی کَالقُنفُذ شود!
👈تازه فرازهای مقتل را میتوانیم اندکی درک کنیم! اینکه چطور انسان میتواند به این درکات سقوط کند!
⚪رفقا تا قبل از این چندان این فراز از مقتل را که هلال بن نافع نقل میکند را نمیفهمیدم. ولی الآن مقداری برایم روشنتر شد! مرحوم سید بن طاووس در لهوف از هلال نقل میکند که در لشگر عمر بن سعد بودم که یکی فریاد زد ای امیر مژدگانی بده که شمر رفت حسین را بکشد!
👈آخر امام حسین علیه السلام مدّتی با همان بدن مجروح رها شده بود! گویا منتظر بودند کسی برود کار را تمام کند! هلال میگوید من هم جلو رفتم و جایی ایستادم که صحنه را دیدم! یا الله! صلی الله علیک یا ابا عبد الله!
👈دیدم حسین در حال جان دادن است! غرق در خون بود ولی آنقدر نورانی و زیبا بود که این نور و زیبایی من را از فکر در آنچه در حال رخ دادن است باز داشت!
📖«فَوَقَفْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ»
👈اینجا باز هم در لحظات آخر حسین از این حرامیان درخواست آب کرد! الله اکبر! إنّا للّه و إنّا الیه راجعون! یک حرام زاده ای گفت به خدا سوگند دیگر از آب خبری نیست تا اینکه از حامیه جهنّم سیراب شوی!
✋خدایا میبینی بنده ات را! شاید این صحنه ها را به ملائکة نشان دادی آنگاه که گفتند چرا انسانی را در کره خاکی آفریدی که خود بهتر میدانی فساد راه انداخته و خونها جاری میکند! اگر این درّه ها را دیدند این قلّه را دیگر ندیدند! إنّی أعلم ما لا تعلمون!
👈حضرت فرمود نه من از حامیه نمینوشم! من نزد جدّم رسول الله و در خانه ی او که در مقعد صدق در نزد ملیک مقتدر است خواهم رفت! من از آن آب گوارای بهشتی خواهم نوشید و شکایت شما را هم به ایشان خواهم کرد!
✋نادانها ندانستند که امام حسین با این پاسخ در واقع دست لطفش را از سر این خبیثها برداشت و آنها را تنها و بی یاور در برابر نفس خبیثشان رها کرد! حال که خودتان میخواهید باشد!
👈اینجا بود که گویا همه آنهایی که اطراف امام حسین را حلقه زدند شقاوتشان گُر گرفت! عصبانی شدند! خدا آنها را با نفس خبیث و اژدهای درونشان تنهای تنها گذاشت!
📖فَغَضِبُوا بِأَجْمَعِهِمْ حَتَّى كَأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ فِي قَلْبِ أَحَدٍ مِنْهُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ شَيْئا
👈هلال میگوید طوری شدند که انگار خدا در قلب اینها هیچ رحمی قرار نداده! در حالی که هنوز امام حسین حرف میزد سر مطهّرش را جدا کردند! 😭
👈هلال میگوید آنقدر از این بی رحمی اینها تعجّب کردم که قسم خوردم دیگر در هیچ صحنه و امری با آنها جمع نشوم! در گروه آنها قرار نگیرم!
✋خلاصه اش کنم! میخواستم بگویم وقتی این صحنه های وحشیانه را میبینیم، وقتی این روضه ها را میشنویم طوری ببینیم و بشنویم که از خودمان بدمان بیاید! از شرور این نفس خفته به خدا پناه ببریم! نعوذ بالله من شرور أنفسنا!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#آرمان_علی_وردی
#عجمیان