eitaa logo
رسانه عرفانے «بــزمِ عــارفان»
196 دنبال‌کننده
939 عکس
142 ویدیو
7 فایل
مرکز تخصصیِ شرح حال عارفان و عالمان شیعی و بیانات آنان ©️کلیّه حقوق محفوظ؛ از انتشار مطالب کانال، بدون لینک و بدون ذکر منبع، راضی نيستم. ارتباط با ادمین: @abde110ali
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ عالم ربانی و انسان کامل، آیة الله العظمی حاج آقا رحیم ارباب که در سحرگاه عید غدیر 1396ق به دیدار مولایش امیر مؤمنان ارواحنا فداه شتافت. مرحوم دکتر سید محمد باقر کتابی میگوید: حاج آقا رحیم ارباب يک انسان کامل بود که: (قُرّة عينه فيما لا يزول، وزهادته فيما لا يبقی). حقيقت و واقعيت صفات متقين که مولای متقيان در خطبه همام بيان می فرمايند بسيارش در او يافت می شد. . او شاهباز بلند نظري بود که کنج محنت آباد دنيا را نشيمن صالحي نيافته بود ودير خراب آباد وجهان سست نهاد اورا مفتون نساخته، صفير عرش اورا به خود فرا خواند وبه سدرة المنتهايش برد. . او و همانندهای او از مردان بزرگ، غريب می آيند و غريب می روند و کسي آنها را نمی شنايد ودرک نمی کند. به فرمايش مولانا: . خلق اطفالند جز مرد خدا نيست بالغ جز رهيده از هوا . . . مرحوم آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب با آن مقامات علمی، به خاطر احترام ویژه‌ای که برای لباس روحانیت قائل بودند و هم چنین برای اقتدای به استاد خود مرحوم جهانگیر خان قشقایی لباس رسمی روحانیت را نمی‌پوشیدند و به جای عمامه، کلاه پوستی سر می‌گذاشتند. یک روز عده‌ای از علمای شهر در روز عید غدیر، عمامه ای را به منزل ایشان آوردند، یکی از بزرگان گفت: حاج آقا! اگر فردای قیامت رسول خدا از شما بپرسد: آقای ارباب! شما که روحانی بودید چرا لباس روحانیت را نپوشیدید و چرا ملبّس به این لباس نشدید چه پاسخی دارید؟ ایشان تبسمی کرده فرمودند: شما درست می‌گویید! اما من مانده‌ام که اگر روز قیامت، پیامبر اکرم(ص) از من بپرسد: رحیم! تو که لیاقت این لباس را نداشتی چرا آن را پوشیدی، من چه پاسخی بگویم ؟! . . @bazme_arefan @bazme_arefan
‍ بعد از دیالیز پشت میز کارشان می‌نشستند! . . علامه محقق شیخ عزیزالله عُطاردی قوچانی (زاده ۵ آذر ۱۳۰۷ در روستای بیگلَر در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی قوچان - درگذشته ۳ مرداد ۱۳۹۳ در تهران)، از دانشمندان محقق و نویسندگان معاصر ایران است. وی رئیس مرکز فرهنگی خراسان و مدیر انتشارات عطارد است. او از شاگردان شیخ آقابزرگ تهرانی از دانشمندان کتاب‌شناس قرن چهاردهم هجری است. . . یکی از بزرگانی که قدر ایشان را ندانستیم مرحوم آقای شیخ عزیز الله عُطاردی بودند. ایشان هفته‌ای سه یا چهار بار دیالیز می‌شدند، به‌ طوری‌ که در گوشه‌ای از کتابخانه وی، اتاق دیالیز نصب‌ کرده بودند و بعد از دیالیز، حداقل نیاز به نصف روز استراحت داشتند. با این حال مستقیم پشت میز کارشان می‌رفتند آن‌هم با آن کهولت سن هشتاد و اندی سال، چندی قبل از رحلت‌شان که خدمت ایشان بودیم می‌فرمودند: کتاب تاریخ خراسان را شروع کرده‌ام و حدود ۶۰ جلد می‌شود، تا الآن هفت جلد آن کامل شده و بعد از خودم هم نمی‌دانم حاصل کارها و یادداشت‌هایم چه می‌شود؟ ایشان می‌فرمودند: تمام این صد جلد کتابی را که چاپ کرده‌ام، همه ‌کارهای مربوط به تایپ، تصحیح و چاپ و ... را خودم دنبال کردم و ادامه دادند: علامه امینی و آقابزرگ تهرانی هم همین‌طور بودند!! . . @bazme_arefan @bazme_arefan
‍ شاکر بودن . . علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی فقیه و کتاب‌شناس شیعی امامی، معروف به صاحب الذریعه که نام اصلی او محمدمحسن بود و بعدها منزوی لقب گرفت، از دانشمندان کتاب‌شناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دائرةالمعارف بزرگ الذریعه و کتاب طبقات اعلام الشیعه گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های مختلف علوم برداشت. . . حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی نقل میفرمود که: . مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی خیلی استثنائی بودندا ایشان در اواخر عمر، پوست و استخوان شده و چشمش عارضه‌ای پیدا کرده بود و پیوسته از آن اشک جاری می‌شد. در آن حال ضعف و ناتوانی از ایشان پرسیدم: حال شما چطور است؟ فرمودند: خیلی حالم خوب است! اشخاص دیگر در این سنین، کسالت‌هایی دارند که الحمدلله من هیچ یک از آنها را ندارم. نه بیماری قند دارم و نه فشار خون و نه دیگر کسالت‌ها. تنها مشکل من چشم من است که چون می‌خواهم مطلبی بنویسم باید کاغذ را مقابل خودم بگیرم، تا قطره‌های اشک روی آن نریزد و این دشوار است. و الّا هیچ ناراحتی دیگری ندارم. خیلی خدا را شکر می‌کنم! ایشان خیلی شاکر و تربیت شده اهل بیت(ع) بودند. من گاهی مطلبی را به ایشان تذکّر می‌دادم و ایشان هم متواضعانه یادداشت می‌کردند. . . جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۵۹۳ . . @bazme_arefan @bazme_arefan
رسانه عرفانے «بــزمِ عــارفان»
‍ شاکر بودن . . علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی فقیه و کتاب‌شناس شیعی امامی، معروف به صاحب الذریعه که نام
کار کردن برای دین یعنی این .... یک روز یک نفر یک حرف ناروایی علیه شیعه زد اما وقتی شیعه باشی، باغیرت باشی، «آقا‌بزرگ تهرانی» باشی! همه عمر را صرف می‌کنی که جواب آن یک حرف را بدهی. جواب داد، چه جوابی؛ دهان همه باز ماند و چشم همه روشن شد! «جرجی زیدان» تاریخ‌نگار و داستان‌نویس مسیحی لبنانی در کتاب «تاریخ ادبیات زبان عربی» مدعی شد که شیعه نقش موثری در پیشرفت علوم اسلامی نداشته و شیعیان آثار مکتوب قابل‌توجهی نداشته‌اند. رگ غیرت شیخ آقا‌بزرگ تهرانی از این حرف به جوش آمد. به همراه دوستانش نشستند و فکر کردند که راست گفته‌اند ارزش شیعه هنوز آشکار نشده و عهد کردند که کاری بکنند و جوابی بدهند به این ادعا. پیش‌ از‌ آن هر فهرستی از کتب اسلامی تهیه شده بود با حب‌و‌بغض بود و نقش کتاب‌های شیعه کم‌رنگ شده بود. آقا‌بزرگ و رفقایش گفتند حالا پس خودمان باید یک کاری کنیم. رفقایش چه کسانی بودند؟ یکی علامه «محمدحسین کاشف الغطاء» بود که کتاب «المطالعات و المراجعات و النقود و الردود» را در پاسخ به کتاب زیدان و اشتباهات تاریخی‌اش نوشت. رفیق دیگرش علامه «سیدحسن صدر» بود که در جواب زیدان کتاب «تأسیس الشیعه الکرام لعلوم الاسلام» را نوشت که به معرفی خدمات علمی و جایگاه و نقش شیعیان در پیشرفت علوم مختلف اختصاص دارد. آقا بزرگ خودش چه کرد؟ باقی عمرش یعنی حدود ۶۰ سال را صرف تدوین دانشنامه‌ای از آثار علمای شیعه کرد. کتابی که آقا‌بزرگ تهرانی نوشت بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دانشنامه کتاب‌شناسی شیعه به زبان عربی است. «الذَریعَة الی تَصانیف الشیعة» مشهور به «الذریعه» دانشنامه‌ای ۲۹ جلدی و منبعی دست‌اول و ممتاز از میراث مکتوب شیعه است؛ شامل اطلاعات مربوط به بیش از ۵۵ هزار کتاب و رساله. آقا‌بزرگ برای نگارش این دانشنامه عمرش را گذاشت، تا جایی که از وی نقل شده که بیش از ۴۰ سال است شام نمی‌خورد، خواب هم نداشت و زندگی‌اش وقف شیعه بود. بیش از ۶۰ کتابخانه مرجع در کشورهای اسلامی و غیراسلامی را گشت و حتی نسخه‌های خطی و کمیاب را بررسی کرد تا آثار شیعیان از قلم نیفتد. اطلاعاتی که برای الذریعه جستجو کرد تمامی نداشت انگار، عمری که برای تحقیق صرف کرد به نگارش دومین اثر مهمش منجر شد؛ «طَبَقاتُ اَعْلامِ الشّیعَة» مشهور به «اعلام». آقا بزرگ تهرانی در این دانشنامه ۲۰ جلدی شرح احوال و آثار دانشمندان شیعه را گردآوری کرده است. @bazme_arefan
حضرت ابراهیم (ع) به یاری این .... خلیل و دوست خدا شد!!! . . آیت الله مبشر کاشانی نقل می کردند: یک روز که آیت الله کشمیری منزل ما تشریف آورده بود، از هر دري سخن پيش آمد از جمله پرسيدم اساتید عرفاني شما چه کساني بودند ... ؟ فرمود: در نجف عمدتاً در خدمت مرحوم آيت الله سيّد علي قاضي و مرحوم حاج شيخ مرتضي طالقاني که هر دو از اکابر عرفان نظري و عملي بودند، بودم. . . سیرهٔ آیت الله کشمیری بعد از نمازها این بود: ابتدا پیشانی بر مهر می گذاشت و سه مرتبه می گفت: الحمدلله بعد گونه راست را بر مهر می گذاشت و سه بار می گفت: شکراً لله و سپس گونه چپ را بر مهر نهاد و سه مرتبه می گفت: استغفر الله . . از وی سؤال شد این چه سجده ای است؟ فرمود: «حضرت ابراهیم (ع) به [یاری] این سجده خلیل و دوست خدا شد .» . . . @bazme_arefan
بنده خدا باید حق شناس باشد! . . همسرعلامه طباطبایی که بیمار شد، علامه ۲۷ روز تمام کار و زندگی اش را رها کرد و به طور شبانه روزی به او می‌رسید. . بعد از مرگ او به عشقش وفادار بود و تا چهار سال هر روز می‌رفت کنار مزارش. . بعد از آن چهار سال هم که فرصت کمتری داشت به طور مرتب دو روز در هفته- روزهای دوشنبه و پنج شنبه- سرمزار همسرش می‌رفت و امکان نداشت این برنامه را ترک کند. . به شاگردش هم پولی داده بود تا به کسی بدهد و تا یک سال هر هفته در شب‌های جمعه در حرم حضرت معصومه (س) به نیابت از همسر مرحومش، زیارتنامه بخواند! . بارها می‌فرمودند: بنده خدا باید حق شناس باشد. اگر آدم نتواند حق مردم را ادا کند، حق خدا را هم نمی‌تواند ادا کند! . . @bazme_arefan
‍ علت عدم دیدار امام زمان(عج)... . روزی یکی از شاگردان علامه طباطبایی (ره)خدمت ایشان آمد و عرض کرد: جناب استاد لطفا خیلی مختصر بفرمایید : چرا ما امام زمان را نمی بینیم؟ علامه فرمودند : لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد علامه این کار را انجام داد . علامه فرمودند: آیا الان من را می توانید ببینید؟ شاگرد عرض کرد خیر نمی توانم ببینم. علامه فرمودند: چرا نمی توانی من را ببینی؟ شاگرد عرض کرد چون پشت من به شماست. علامه فرمود که حالا متوجه شدید چرا امام زمان را نمی بینید. چون شما پشتتان به امام زمان است با گناهان و نافرمانی ها پشتمان را به امام زمان کرده‌ایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را دارید! . عزیزان... امام زمان را کسانی می بینند که بسیار باتقوا هستند،اصلأ گناه نمیکنند. . علامه طباطبایی در جای دیگر فرمود: شما خوب باشید(گناه نکنید)،امام زمان خودشان به سراغتان می آید. . عزیزان... مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی،در مشهد، برای آنکه به محضر امام زمان(عج)شرفیاب شود،ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند. . ایشان میفرمود: در یکی از جمعه های آخر،ناگهان، شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم،می تابید. حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور، به در آن خانه رفتم. خانه کوچک و فقیرانه ای بود که از درون آن،نور عجیبی می تابید. . در زدم.وقتی در را باز کردند،مشاهده کردم که حضرت امام زمان(عج)،در یکی از اتاقهای آن خانه،تشریف دارند و در آن اتاق،جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند. . وقتی که من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم،حضرت،به من فرمودند: چرا این گونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید(اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم. بعد فرمود: این،بانویی است که در دوره بی حجابی(دوران رضاخان پهلوی)،هفت سال از خانه بیرون نیامد،تا مبادا نامحرم او را ببیند! . عزیزان... حقیقت ماجرا این است؛ حضرت صاحب(عج)به جایی می‌آیند،به چشمان کسانی جلوه گر میشود که گناه نکرده باشند. هرجا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،هرجا که یاد و ذکر خدای متعال باشد،حضرت آنجا تشریف می آورند یا اجازه تشرف به محضرش را میدهند. . حتمأ شنیده‌اید که حضرت صاحب‌الزمان(عج)به دیدار قفل‌ساز فقیری در بازار رفتند،چون در کارش و در معامله با مردم تنگدست،انصاف داشت و مقید به آداب شرع بود و گناه نمیکرد. . t.me/bazme_arefan
‍ سه چیز را سرلوحهٔ کارتان قرار دهید ... . . اواخر عمر گران‌بهای آیت الله کوهستانی بود. ازآنجایی که عشق وعلاقه وشوق فراوان به آن روحانی وارسته داشتم،خدمت ایشان شرفیاب شدم. توفیق ملاقاتشان کراراً نصیب بنده می‌شد. و معظم‌له هم به بنده بسیار سفارش می‌کرد. اما این دیدار آخر برای بنده وامثال بنده، بزرگترین درس بود. چون درسی بود همراه عمل. ایشان در عصر خودش عالمی بود باعمل. . در این سفر ملاقات به محضر آقاجان ممنوع بود. چون پزشکان اجازه ملاقات نمی‌دادند، تا اینکه به واسطه فرزندشان به ملاقات ایشان شرفیاب شدم. . در همان حال آنچه مشخص بود، زبان گویا در ذکر وبه یاد محبوبش بود. گاهی به آیات انذار وتخویف می‌رسید، صدای ناله اش بلند می‌شد وسخت می‌گریست. درهمان حال معنی ومعنویت، از ایشان درخواست نصیحت وپندی کردم. . فرمود سه چیز را سرلوحه کارتان قرار دهید: . 1ـ همراه با قرآن باشید و ازقرآن جدا نشوید. . 2ـ نماز شب را ترک نکنید. . 3ـ نماز را اول وقت بخوانید. . . آن مرد الهی در ادامه فرمودند: . مواظب شیطان باشیدکه برای فریب دادن هر انسانی آماده است. فعلاًعمری را سپری کردم دیگر وقتی برایم برای بقاء در دنیا نمانده. آفتاب لب بام هستم، تذکره امضا شد، اثاثیه وتوشه را جمع کردم، فقط منتظر قافله هستم که با کاروان آخرت همراه باشم. بااین حال شیطان می‌خواهد مرا وسوسه کند. صدای گریه آن مرد الهی بلند شد. . درس را معظم‌له به تمام معنا فرمودند. دست آن عالم ربانی را بوسیدم ومرخص شدم. اما چند روزی نگذشت که حوزه علمیه «مشهد» درماتم وتشییع آن عالم عامل عزادار، وحضرت ثامن الحجج علیه السلام مهمان عزیزی را پذیرا گردید. [خاطره از یکی از استادان حوزه علمیه قم، حجت الاسلام والمسلمین سید عنایت الله دریاباری] . . . @bazme_arefan @bazme_arefan @bazme_arefan